توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 43050
يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۴۵
نَـقد ،نه نِـق
نَـقد ،نه نِـق
بازگشت احمدي نژاد، بايدها و نبايدهاي انقلابيون
احمدي نژاد به جمع پرشور مردم در مسجد جامع مسعوديه رفته و جمعيت چشمگيري به استقبالش رفته اند.
مردم از دولت تدبير و اميد و شعارهاي عملي نشده اش خسته شده اند و اين يك مسئله بزرگ براي دولتمردان، اصلاحاتيها و هاشمي است.
اما تكليف احمدي نژاد با انقلابي ها هنوز در غبار است.
برخي چهره هاي بسيار مومن و انقلابي از وي مي خواهند تا شبهه هايي كه به وي منتسب است را روشن كند، ولي احمدي نژاد هيچ واكنشي تاكنون نداشته است.
بهترين كار به نظر مي رسد حل عالمانه ي اين اختلافات است.
نه احمدي نژاد بدون انقلابي هاي درجه يك مي تواند در مقابل هجوم طبقه اشراف عملكرد مناسبي داشته باشد و نه
انقلابي هاي خالص تا اين لحظه گزينه اي راي آوري چون احمدي نژاد دارند.
شايد بازي برد-برد آن باشد كه هر دو طرف با حزم و تدبير و اخلاص زمينه را براي بازگشت » گفتمان انقلاب« كه
احمدي نژاد اين روزها به آن تمسك مي جويد آماده كنند؛
بدانيم كه طرف مقابل اين بار با تمام توان داخلي و
حمايت خارجي به ميدان مي آيد كه شاهد آن برخي اظهارنظرهاي مقامات غربي جهت تقويت جريان غرب گرا در ايران است. مراقب باشيم عرصه را براي انقلاب تنگتر از اين نكنيم.
تمسك به آيه و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم راهکار درست است.
بايد اين نكته را به تمام دوستداران انقلاب و آرمانهاي بلندش ياداور شد كه هنوز دولت حسن روحاني به 4 سال نرسيده است كه از ابعاد گوناگون براي انقلاب اسلامي و شعارها و آرمانهايش مشكلاتي رخ داده است. گمان كنيد 4 سال ديگر همين جريان بر سر كار بيايد، چه خواهد شد؟ پاسخ به اين پرسش هر كس كه ذره اي اعتقاد و ايمان و وفاداري به ارزشهاي انقلاب داشته باشد را به تاملي عميق فروخواهد برد. چه خواهيم كرد و چه خواهند كرد بزرگان و نخبگان انقلابي؟ اين نقد و اينكه شعارهاي انقلاب در اين دولت دچار مشكل شده است ادعايي بي پشتوانه نيست چرا كه جناب رييس جمهور مدتها پيش از اين گفته بودند شعارهاي انقلابي دوره اش تمام شده است.
فلذا اگر گمان مي كنيم اين دوره تمام نشده است حتما بايد در مسير وحدت حداكثري با تمام دلسوزان انقلاب از اختلافها بكاهيم.

اميدواري به ظريف ...؛ از توهم تا واقعيت؟
پس از قتل وحشيانه ي يك كودك توسط تروريستهاي مورد حمايت غرب در سوريه ، وزير خارجه كشورمان توئيت كرده است: ((اين كه تروريست‌هاى تحت حمايت غرب پسرک معصوم 12 ساله را در سوريه سر مى‌برند، آشكارا به مساله‌اى عادى بدل شده. سكوت غرب سرسام‌آور است.))
اينكه بعد از سه سال و اندي از حكمراني جريان غرب گرا در برخي مصادر امور، به اين توجه رسيده باشند كه غرب وحشي ، حقوق بشر و شعارهاي فريبنده اي كه در پس آن سر مي دهد را تنها و تنها براي كسب منافع خويش مي طلبد و در هر جايي كه منافعش با اين شعارهاي پر رنگ و لعاب نخواند به آساني و با وقاحت هر چه تمام بر آنها پا مي نهد، امري دير اما مبارك است. اميدواريم سكوتهاي سرسام آور و فريادهاي ظالمانه ديگر غرب را هم آقاي ظريف متوجه شوند.




عقد اخوت رييس جمهور،
شكسته خواهد شد؟
اين روزها اتهامهاي متعددي عليه برادر رئيس جمهور حسن روحاني ، مطرح شده است.
بخشي از اين اتهامها از سوي برخي مقامات قضايي كشور طرح گرديده كه قابل مقايسه با ساير اظهارنظرها نيست.
ممكن است ساير مواضع عليه وي را به حساب تسويه حسابهاي سياسي بگذاريم اما اينكه رييس سازمان بازرسي كشور صريحاً و علناً از دخالت فريدون در انتصاب عناصر مسئله دار و فاسد سخن گفته است را نمي توان به راحتي از كنارش گذشت.
فضاي جامعه بابت اخبار برادر رييس جمهور به شدت ملتهب و نيازمند جوابگويي است. فريدون خود به تنهايي شخصيت ترازي نيست اما انتساب به رييس جمهور منجر به آن شده است كه حساسيتها به وي به شدت افزون شود.
بعلاوه رييس جمهور با شعارهاي متراكم عليه فساد دولت مردان قبل - كه كاري به صحيح بود آن نداريم و بحث آن بسيار مطول است - به قدرت رسيده و در سه سال گذشته هم اشاره و انتقاد به دولت قبلي بخش عمده ي تلاش وي براي بي پاسخ گذاشتن انتقادها به عملكردش بوده است، فلذا اگر سكوتش ادامه پيدا كند منجر به آن خواهد شد كه ذهنيت منفي عليه وي تقويت شود.
از سويي در شان رييس جمهور مملكت اسلامي نيست كه برادرش در مظان اتهامهاي گوناگون باشد. هم چنين امكان اين هست كه برخي شايعات عليه فريدون درست نباشد و تهمت عليه وي ساخته شده باشد. فلذا به نظر مي رسد براي حل بحران فريدون اقدام عاجلي بايد از سوي روحاني و قوه قضاييه صورت بگيرد تا نه اسيبي به مملكت وارد شود و نه با ابروي كسي بازي شود.


حمله روحاني به قاليباف؛
دولت به دنبال حذف چهره هاي مطرح در انتخابات
سخنان تند حسن روحاني عليه محمد باقر قاليباف نشانه ي واضحي از تلاش روحاني براي حذف و تضعيف رقباي بالقوه اش است.
هر چند نمي توان فعاليتهاي شهردار تهران را به صورت حداكثري تاييد كرد اما رضايت تقريبي مردم تهران از عملكرد شهرداري كه عليرغم تمامي هياهوهاي رسانه اي تاكنون اسنادي مبني بر سوءاستفاده ي سازمان يافته در آن منتشر نشده است، منجر به خشم مسئولان دولتي شده است.
هر چند امكان معرفي قاليباف به عنوان نامزد نهايي مجموعه ي اصولگرايان به دليل ميزان نه چندان مناسب تاثيرگذاري وي بر توده هاي پايين است اما همين ميزان اقبال هم براي دولتي ها سخت آمده است و مدتهاست عليه وي عمل مي كنند.
روحاني پيش از اين نيز در مناظره هاي انتخابات سال 92 انتقادات بسيار تندي از قاليباف داشت كه همگان اين انتقادها را عامل عدم راي اوري قاليباف دانسته اند.
بسياري از ناظران رفتار رييس جمهور عليه قاليباف را متناسب با شان رياست جمهور ندانسته اند.
به نظر مي رسد اگر آقاي روحاني به جاي نقد و تخريب رقبا، اقدامات مناسبي در قبال هيئت دولت و برخي همكارانش داشته باشد شانس راي آوري بيشتري خواهد داشت.


چرا ترامپ رييس جمهور آمريكا نخواهد شد؟
بالاخره بعد از كشمكشهاي فراوان، دونالد ترامپ از سوي حزب جمهوريخواه آمريكا به عنوان نامزد نهايي اين حزب در انتخابات رياست جمهوري پيش رو معرفي شد.بعيد به نظر مي رسد كه پشت پرده نشينان و سناريونويس هاي حاكم بر آمريكا اجازه بدهند ترامپ به جايگاه رياست جمهوري برسد.
غربي ها در سالهاي حاكميت اوباما به اين نتيجه رسيده اند كه با پنبه سر بريدن بسيار بهتر از لشكركشي هاي جنون آميز بوش پاسخ مي دهد.
بررسي رفتارهاي نرم اوباما براي رسيدن به اهداف نظام سلطه نشان مي دهد اغواي افكار عمومي و دست يازيدن به اهداف استراتژيك هيئت حاكمه توسط سياستهاي نرم اما موثر دموكراتها ،بسيار آسانتر است.
نگاهي به برجام به عنوان يك نمونه از نتيجه رفتارهاي رياكارانه ي غرب كه در پوشش هاي دروغين مسالمت جويانه انجام شد مويد اين نكته است.
فلذا رييس جمهور شدن ترامپ يك لطيفه سياسي بيشتر نمي تواند باشد و نبايد انتظار داشت كه ترامپ در مقابل كلينتون به كرسي رياست جمهوري برسد. نكته مهم آنكه عليرغم شعارهاي بسيار حمايت آميز ترامپ در قبال اسراييل ، اسراييلي ها تاكنون روي خوش خود را بيشتر به كلينتون نشان داده اند، زيرا نمونه برجام را مي بينند كه چگونه با نرمي و بدون هيچ هزينه ي اضافي منجر به امنيت اسراييلي ها و كسب امتيازات فراوان شده است.


بازگشت اردوغان و عصبانيت رفورميستهاي ايراني ؛
اردوغان گفته است: ((خلبان‌هايي که هواپيماي روسي را سرنگون کردند با گولنيست‌ها ارتباط دارند. ))
اين سخنان اردوغان در كنار مواضع چند هفته قبل وي در قبال روسيه ، سوريه و ايران نشانگر ارسال پالسهاي مثبت از سوي او براي تغيير در مواضعش ارزيابي مي شود.
موضع تند او در قبال استرداد گولن -كسي كه گفته مي شود مغز متفكر كودتا بوده است - از آمريكا و سخنان تندش عليه وزير امور خارجه فرانسه همه و همه نشانگر آن است كه اردوغان به اين نتيجه رسيده كه غرب قابل اعتماد نيست و به همين دليل به چرخش به سمت شرق و محور مقاومت روي آورده است.
عصبانيت برخي رسانه ها و شخصيت هاي داخلي غرب گرا - كه تا پيش از اين تركيه را مدل پيشرفت مناسب براي ايران مي دانستند-.
از ناكامي كودتا را نيز از همين زاويه بايد نگريست.
چرخش غرب گراهاي ايراني در حالي رخ داده كه پيش از اين اردوغان در مظان اتهام بزرگ حمايت از داعش بود اما روشنفكران غرب زده داخلي و رسانه هاي پر تعدادشان هيچگاه موضع درخوري عليه وي اتخاذ نكردند. حتي سخناني كه با عنوان ديكتاتوري اردوغان بيان مي شود پيش از اين از سوي طراحان و مغزهاي متفكر اصلاح طلبي مطرح نشده بود.
بايد منتظر بود و ديد كه آيا غرب اجازه چرخش به اردوغان خواهد داد؟ اردوغان به محور مقاومت نزديك مي شود يا اين تنها يك تاكتيك است؟ آيا كودتا پايان يافته است...؟ هر چند ظلم هاي فراواني از سوي اردوغان به مردم بود به عراق و ايران شده است اما بازگشت او به سمت شرق مي تواند از بروز خسارات بيشتر جلوگيري کند.


شعارهايي كه در دولت تدبير و اميد
آب مي روند؛
مجيد انصاري در نخستين روز انتصاب به معاون حقوقي رييس جمهور از شركت فرهنگي
(( سفير فيلم )) بابت ساخت مستند (( من روحاني نيستم )) شكايت كرده است. مستند مذكور كه كاملا مطابق با اسناد متقن و در موارد متعددي استناد به سخنان و
نوشته هاي افرادي چون هاشمي رفسنجاني، علي اكبر ولايتي و افرادي چنين مي باشد، که به دليل بيان برخي واقعيت ها به مذاق طرفداران دولت خوش نيامده است فاقد هرگونه ادعاي غير مستند مي باشد. با اين وصف ، اعلام شكايت از اين مستند نشانه اي واضح از عدم مطابقت شعارهاي دولت و اصلاح طلبان با عملكردشان است.
نگاهي به عملكرد هيئت نظارت بر مطبوعات كه تقريبا همسو با دولت و با حضور حداكثري دولتي هاست نيز مويد رفتار سياسي و سعي براي ايجاد يك فضاي خفقاني در كشور توسط طيف دولت است .
اين جريان همانها هستند كه مي گفتند : (( آزادي انديشه))، (( زنده باد مخالف من ))، (( گفتگوي تمدنها ))، (( حق انتقاد از مسئولان و صاحبان قدرت )) و ... تا دلتان بخواهد شعارهاي دهان پُركن و توخالي از اين جماعت براي جذب آراي جواناني كه سرشتشان با اين شعارها همخواني دارد ، صادر شده است، اما دريغ كه يك شعارشان همراه با عمل شده باشد.
جرياني كه خوب شعار مي دهد و بد عمل مي كند.
همين جريان وعده حل 100 روزه مشكلات ، بازگشت اعتبار به پاسپورت ايراني ، يارانه دادن مردم به دولت ! و ... را در اين سالها تكرار كرد و البته عايدي اي جز ركود كشنده و بيكاري گسترده و عزت فروشي بهت آور براي ملت نداشته است.
اميدوار بايد بود آنها كه به (( تَكرار مي كنم )) ها براي ترسيم آينده مملكت كوركورانه گوش مي كنند، اين تناقضات وي رانگر را ببينند، درس بگيرند و از اين پس فارغ از احساسات كور تصميم بگيرند.


روحاني هستيد يا موتور پمپاژ تهمت!؟
محسن غرويان از چهره هاي روحاني حامي هاشمي رفسنجاني است. فرمايش كرده است: ((برخي روحانيون به دعايي که احمدي‌نژاد در ابتداي سخنراني‌هايش مي‌خواند،دل خوش کرده بودند!))
((احمدي نژادي ها نمي دانستنددر باطن اين فرد چه مي‌گذرد. آنها فريب الفاظ را مي خوردند!))
ابتدا بايد اين مطلب را متذكر شد كه همچون ساير اقشار جامعه، مديران و روساي جمهور حتما به احمدي نژاد هم انتقادهايي وارد است.
اما اينكه فردي در كسوت روحانيت بدون رعايت تقواي الهي نسبت به تهمت زني به فردي كه 8 سال رييس جمهور بوده است و عليرغم تمامي هياهوهاي رسانه اي اشكالاتش به مراتب از اكثر روساي جمهور كشور كمتر بوده است، مطابق شرع و اخلاق نيست.
غرويان با اشاره پنهان به ايات مرحوم مشكيني و خزعلي ، از نظر مثبت آن بزرگواران در مورد احمدي نژاد با ادبياتي دون شان انتقاد كرده است. اين در حاليست كه اين دو روحاني از جايگاه بسيار رفيعي در حوزه هاي علميه برخوردار بودند و نظراتشان همراه با بصيرتي صد چندان بوده است. اينكه يك طلبه به خود جرات مي دهد به ساحت روحانيوني تا اين اندازه منزه جسارت كند نشان از نوعي افت اخلاق در برخي بخش هاي حوزه هاي علميه هستيم كه اگر چنين وضعيتي ادامه يابد منجر به نگرانيهاي حاد ملت از جايگاه اخلاقي روحانيون مي شود. غرويان همچنين با اشاره به دوران رياست جمهوري احمدي نژاد وي را به نفاق متهم كرده است.
اين تهمت بزرگ كه زبان قلم از بيان تمثيلهاي ائمه هدي در مذمت تهمت قاصر است ، از زبان روحانيتي كه خود را ملتزم به اخلاق مي داند جز اينكه نشان از عدم تطابق سيره عملي با ادعاي ايشان است. نشانه ديگري نيست. پيش از اين هم برخي از روحانيون طرفدار هاشمي رفسنجاني با گفتارها و رفتارهايي كاملا خارج از اصول تقوا به جاي نقد منصفانه احمدي نژاد به بيان تهمتهايي پرداختند كه از افرادي كه متلبس به لباس پيامبر .ص.، هستند بسيار بعيد بود.


جهت استحضار معاون رييس جمهور:
دوران ديكتاتوري خيلي وقت است،
به سر آمده؛
اميري(معاون پارلماني رئيس جمهور) فرمايش كرده است : ((سوالات بي مورد نمايندگان نبايد موجب سلب آرامش رئيس جمهور و وزرا شود.)) اين لحن بيان، از موضع ديكتاتورانه روي ديگري از عمق استراتژيك انديشه ي جريان اصلاحات و دولت فعلي است.
به نظر شما اگر يك نفر در دولت سابق چنين مي گفت همين آقايان چگونه آشفته مي شدند؟
ميزان، در تشخيص با مورد يا بي مورد بودن سوالات را چه كسي بايد تشخيص بدهد؟ اصولا اين الفاظ از معاون رييس جمهور جز ايجاد جو جدل بين دولت و مجلس و فرصت سوزي در خدمت نتيجه ديگري دارد؟ اما در پايان جهت استحضار معاون حقوقي! رياست جمهور بايد عرض شود دوران ديكتاتوري در مملكت 32 سال پيش به سر آمد. امروز حتي رهبر مملكت كه در سلامت اخلاقي و اعتقادي و اجتماعيش هم سر سوزني خلل نيست و تنديس صبر و معرفت و اخلاق است وقتي اقدامي مي كند به خلايق توضيح مي دهد، باقي افراد که جاي خود دارند.



جناب دولت،دستور رهبري چند هفته ديگر روي زمين بماند؟
چندين هفته از حكم شرعي رهبر انقلاب گذشت.
بازپس گيري اموال، عزل مجرمين، محاكمه شان؛
شما دولت و حسن روحاني را عامل به حكم شرعي رهبري ديده ايد؟
پاسخ، منفي است. اصولا (( چند تا فيش حقوقي)) براي دولتي ها مهم نيست. مهم تداوم سلطه بر قدرت است، پس بي عملي پيشه مي كنند تا موضوع در ميانه بحث كشتار فرانسه و كودتاي تركيه و نسل كشي كشمير به نسيان سپرده مي شود.
حرف ولايت زمين بماند براي بعضي مهم نيست.
البته آسيب به دولت وارد مي شود. يعني بي عملي دولت در فيشهاي نجومي فقط و فقط دل زدگي مردم را حاصل مي نمايد.
اقاي رييس جمهور در كرمانشاه از وجود چند صد نفر كه حقوق نامتعارف گرفته اند خبر داده است اما عليرغم تاكيد رهبر انقلاب مبني بر عزل، بازپس گيري وجه و محاكمه هنوز هيچ كدام از اين مراحل طي نشده است و به جز حدود 10 نفر كه آنها هم اغلب استعفا داده اند و محاكمه نشده اند خبري از اقدام دولت نيست.



محاكمه مهاجمان حمله به سفارت عربستان و حسرت كمي غيرت؛
2 روز پشت سر هم خبر اول روزنامه اصلاح طلب شرق محاكمه متهمان پرونده حمله به سفارت عربستان است. گمان نمي رود عربستاني ها خودشان اينقدر مشتاق رسيدگي به اين پرونده باشند كه اصلاح طلبان و دوستان دولتيشان مشتاقند.
هدف، البته تنها بحث سفارت نيست، موضوع به اين برميگردد كه دولتيون و اصلاح طلبان از آنجا كه جوابي در خصوص فيشهاي نجومي ندارند و از آن جايي كه اصولا قصد برخورد با اين مفسده را ندارند دنبال ابزاري براي خروج از فضاي انتقادي پيرامون آن هستند، فلذا چه از اين بهتر كه به خاطر يك اشتباه از سوي برخي نيروهاي مومن و انقلابي ، تمام عقده هاي غير انقلابي گري بودن خود را سر اين فرزندان خوب ملت خالي كنند.
افرادي كه محاكمه مي شوند بعضا همين الان در حال دفاع از حيثيت و ناموس مملكت در سوريه و عراق هستند. كساني كه انگيزه شان نه به بورس هاي اروپا و آمريكا گره خورده و نه زيرميزي و روميزيهاي سعودي مي تواند خللي در انگيزه شان ايجاد كند. البته داراي اشتباه هم هستند اما اينها كجا و آنها كه متعمدانه با منافع ملي بازي مي كنند كجا؟ آيا اين رسانه ها در مواجهه با آسيب به منافع ملي از سوي جريانهاي مختلف يكسان برخورد مي كنند؟ اينگونه نيست، زيرا ميزان اعتراضهاي اين جريان رسانه اي در قبال كرسنت، فيشهاي نجومي، مفاسد منتسب به برخي نزديكان مسئولان دولتي و ... كاملا منفعلانه است، اينها هيچگاه تيتر يك خود را به فيشهاي نجومي اختصاص ندادند. به غيرت عربستانيها كه هنوز ماموران خود كه به 2 نوجوان ايراني تجاوز كردند و هنوز هيچ برخوردي نكردند بايد آفرين گفت و به بي غيرتي بعضي كه اين جرم كوچك را بهتر از مدعيان پيگيرند اُف



استخر متخلط در مهدكودكي در تهران؛ خواب مسئولان آموزشي و فرهنگي تا كجا؟
فاجعه ي فرهنگي از رفتارهاي متوليان فرهنگ شروع مي شود.
از همين معلمان و دبيران است كه جامعه اي به لجن كشيده مي شود يا رشد مي كند.
اما اين مورد ديگر ركورد بي حيايي را زده است.
در جايگاه دادستان نيستيم اما حتما و حتما اين اباحه گري فجيع و بي شرمانه را نبايد سطحي نگريست و سطحي حكم داد.
جرياني در كشور وجود دارد كه به دنبال محو كردن فرهنگ (( حيا )) ست. اين جريان مي تواند از برخي معلمان خائن يا احمق مهدكودك گرفته تا اساتيد كراوات زده ي دانشگاهها را به خدمت بگيرد و براي پاره كردن پرده هاي حيا استفاده كند.
البته آنها كه چنين قبح شكني هايي مي كنند حتما دامن آلوده شان بيش از پيش آلوده خواهد شد و ثمرات اينگونه خداستيزي را در زندگيهايشان خواهند ديد.البته حساب معلمان و اساتيد فاضل و معتقد و خدوم كشور كه اكثريت جامعه اموزشي را تشكيل مي دهند از چهره هاي خائني كه در كسوت معلم و استاد مشغول خيانت هستند كاملا جداست اما همين اندك ها هم براي له كردن انقلاب و ارمانهايش كوتاهي نمي كنند.

Share/Save/Bookmark