توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 36545
دوشنبه ۸ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۰۲
"تعلیق داوطلبانه" و یا اصولاً پسوند"داوطلبانه" برای هر عمل ایران مساوی با اجبار است
چرا ما باید رفع تحریمها را منوط به نظر آژانس کنیم؟/ مشکلات امروز هسته ای بدلیل اشتباهات تعلیق داوطلبانه سال ۸۳ است
ایران هسته ای عملاً در طول دو سال گذشته در حالت خود تعلیقی قرار گرفته است. شیوه "تعلیق داوطلبانه" قبلاً با سرپرستی جناب آقای روحانی که الآن رئیس جمهور هستند آزمایش شده است و تبعات بد آن را کشور چشیده است. ولی دریغ و افسوس که همان تفکر بر طبل تعلیق هسته ای می کوبد. آیا اگر در سال ۸۴ اولین قطعنامه شورای امنیت را نصیب ایران شد، دلیل آن چه بود؟ دلیلش این بود که در سال ۸۲ ایران "تعلیق داوطلبانه" کرده بود و در سال ۸۴ به دلیل عدم پایبندی و به دلیل عدم اجرای تعهدات توسط ۵+۱ ایران فعالیت هسته ای را از سر گرفت
چرا ما باید رفع تحریمها را منوط به نظر آژانس کنیم؟/ مشکلات امروز هسته ای بدلیل اشتباهات تعلیق داوطلبانه سال ۸۳ است
گروه سیاسی -خط نیوز: دکتر محمد سلیمانی، وزیر اسبق ارتباطات و استاد تمام دانشکده برق و مخابرات دانشگاه علم و صنعت که هم اکنون نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را بر عهده دارد، در یادداشتی به بررسی وضعیت این روزهای مذاکرات هسته‌ای پرداخته است.
آنچه در ادامه می‎خوانید، متن کامل یادداشت دکتر سلیمانی است که به صورت اختصاصی در اختیار رجانیوز قرار گرفته است:



این روزها، روزهای آخر ضرب العجل تعیین شده برای رسیدن به توافق هسته ای است. اجازه می خواهم باز هم در مورد امر هسته ای که مهمترین مساله کشور است و امنیت، اقتصاد، عزت، پیشرفت، توسعه و سربلندی ایران در گرو مفاد توافق نامه است، چند نکته عرض کنم.



۱- خیلی ها صحبت از تمدید زمان مذاکرات می کنند. تجربه نشان داده است که تمدیدهای طولانی مدت هیچ نفعی برای ایران ندارد. چون طرف مقابل تا کنون به خواسته اصلی خود که توقف یا تعلیق برنامه ای هسته ای ایران است رسیده است. لذا این مذاکرات سالها هم طول بکشد به نفع آنهاست و به ضرر ایران. ملاحظه کنید امروز دیگر کسی راجع به غنی سازی ۲۰% که دستاوردی بزرگ و قابل معامله برای ایران بود حرفی نمی زند. به دلیل به درازا کشیده شدن مذاکرات، اصولاً بحث ۲۰% را ایران رها کرد و امتیازی نگرفت و راجع به آن دیگر تیم مذاکره کننده به عنوان یک دستاورد و دارائی حرفی نمی زند. یعنی روی میز مذاکره دیگر ۲۰% و قیمت و ارزش آن چیزی وجود ندارد. افسوس که مفت دادند.



۲- ایران هسته ای عملاً در طول دو سال گذشته در حالت خود تعلیقی قرار گرفته است. شیوه "تعلیق داوطلبانه" قبلاً با سرپرستی جناب آقای روحانی که الآن رئیس جمهور هستند آزمایش شده است و تبعات بد آن را کشور چشیده است. ولی دریغ و افسوس که همان تفکر بر طبل تعلیق هسته ای می کوبد. آیا اگر در سال ۸۴ اولین قطعنامه شورای امنیت را نصیب ایران شد، دلیل آن چه بود؟ دلیلش این بود که در سال ۸۲ ایران "تعلیق داوطلبانه" کرده بود و در سال ۸۴ به دلیل عدم پایبندی و به دلیل عدم اجرای تعهدات توسط ۵+۱ ایران فعالیت هسته ای را از سر گرفت. اگر تعلیق داوطلبانه بوده- که بوده است – پس خطا و گناه ایران چه بوده است؟ هیچ! ولی آیا ۵+۱ از سرگیری فعالیت هسته ای ایران را جرم تلقی نکرد؟ و شورای امنیت و شورای حکام هم بر آن صحه نگذاشتند؟ پس ملاحظه می کنید که امروز کلمات و جملات معنی و مفهوم واقعی خود را ندارند. اگر تعلیق "داوطلبانه" است، پس برداشتن آن نباید جرم تلقی شود، ولی شده. پس: فاعتبرو یا اولی الابصار. یقیناً اگر در توافق نامه هر نوع تعهدی با پسوند "داوطلبانه" آورده شود، اگر به نفع ۵+۱ باشد، حتماً برداشتن آن حق است. ولی اگر به نفع ایران باشد، برداشتن آن جرم است. متأسفم که بعضی از دولتیان جور دیگری برداشت دارند و متوجه نیستند که مثلاً: الآن اگر ایران ۲۰ % را شروع کند، مواجه با اقدامات جدید ۵+۱ می شود. پس "تعلیق داوطلبانه" و یا اصولاً پسوند"داوطلبانه" برای هر عمل ایران مساوی با اجبار است و باید مراقب بود. نکته ای که متأسفانه ریاست محترم جمهور، علی رغم آزمایش قبلی و تجربه ای که شخصاً کرده است، از کنار آن می گذرد و مسئولیت آن را قبول نمی کند. ولی این بار باید مسئولیت را پذیرفت.



۳- باتوجه به مطالب بند ۲، باید متدکر شد که دولت نباید به هیچ وجه "داوطلبانه" چیزی را بپذیرد و حق ندارد پروتکل الحاقی را "داوطلبانه" اجرا کند. چون اولاً باید به تصویب مجلس برسد و ثانیاً در صورت اجرای داوطلبانه آن و عدم پایبندی ۵+۱ به تعهداتش و بر نداشتن تحریمها که بسیار متحمل است، عدم ادامه اجرای پروتکل الحاقی توسط ایران مواجه با تحریمهای جدید و خصمانه تر می شود. باید به ریاست محترم جمهور و تیم مذاکره کننده گفت مواظب باشید که آزموده را آزمودن خطاست. یکبار شما تجربه کرده اید و نتیجه آن به قطعنامه های شورای امنیت منجر شده است. پس نباید باز ملت و کشور را دچار مشکل کرد؟ این روش و مدل شکست خورده است و کارآئی ندارد و نباید مجدد به کار گرفته شود. خصوصاً اگر دست اندرکاران آن مدل و روش افراد یکسانی باشند.



۴- بر همه ثابت شده است که آژانس قابل اعتماد نیست و به تعبیر زیبای رهبر معظم انقلاب آژانس عدالت ندارد و در چنگ و مطیع ۵+۱ می باشد. بنابراین آنچه که ۵+۱ برای رفع تحریم مشخص کند و به آژانس واگذارد، به هیچ وجه قابل اعتماد نیست. بلکه از الان نتیجه اش روشن و شفاف مشخص است و آن این است که تحریمها برداشته نشود. آژانس در طول مدت ۱۲ سال اخیر همواره به نفع ۵+۱ و علیه ایران بوده است و در آینده هم خواهد بود و هر نوع خوش و بینی در این رابطه جز خسارت و ضرر برای ایران چیز دیگری نیست. بنابراین چرا ما باید رفع تحریمها را منوط به نظر آژانس کنیم؟ این چنین اقدامی به هیچ وجه خواست ملت و رهبری نیست و مجلس هم به امید خدا نخواهد پذیرفت، گرچه با مصوبه اخیر مجلس منافات هم دارد.



۵- نسخه آمریکائی برای راکتور اراک امری انحرافی، غیر قابل عمل، هزینه بر، خسارت آور، طولانی مدت و غیر اجرائی است. وقتی آمریکائی ها نگذاشتند آلمان در نیروگاه بوشهر ادامه فعالیت دهد، آیا آنها در عمل راضی به همکاری در اراک می شوند؟ یقیین باید داشت که به گفته مقام معظم رهبری، غربی ها و آمریکا بدنبال نابودی صنعت هسته ای ایران هستند. لذا به ریاست محترم جمهور عرض می کنم اگر اراک را می خواهید تحویل آمریکا دهید، نابودش می کند. حداقل به فکر باشید راه کشور را در توافق نامه نبندند تا بتوانیم در جائی دیگر کار مشابه اراک انجام دهیم. یعنی تعهد دادن برای عدم ایجاد سایت های جدید در این راستامی باشد، که بحق ظلمی عظیم به ملت ایران و نسلهای آینده آن است.



۶- برچیدن سانتریفیوژها عملاً یعنی خراب کردن آنها. کسانی که دست اندر کار صنعت و تحقیق و توسعه هستند به خوبی درک می کنند که جمع آوری کردن یک کارخانه در حال کار به معنی نابودی حداقل ۳۰ تا۴۰ درصد آن است و در برپائی مجدد آن هم شاهد معیوب شدن بخشی دیگر خواهد بود. یعنی عملاً جمع آوری سانتریفیوژها به معنی نابودی حداقل ۷۰ درصد آن تلقی می شود، زمان و هزینه های سر بار و غیره هم جداگانه باید محاسبه شود. لذا ضرورت دارد که امکان بکارگیری سانتریفیوژهای نسلهای بالاتر فراهم گردد و گرنه با همین روش ساده و بدون هزینه برای غرب و بدون دادن امتیاز توسط ۵+۱ موجب کندی و یا توقف در امر هسته ای ایران می گردد. در این مسأله هم باید توجه کرد که اگر ۵+۱ به تعهدات خود عمل نکند یا مجدداً تحریمها را برقرار کند، و ایران نیز در عوض بخواهد سانتریفیوژ بسازد، مواجه با تحریمهای شدید جدید می گردد. یعنی مسأله به این سادگی نیست که سانتریفیوژها را انبار کنیم و سپس برپا کنیم و الی آخر.



۷- دولت و ریاست محترم جمهور مدعی هستند که حساسیت سلاح هسته ای را توانسته اند از بین ببرند. این نوع ادبیات خودش کم مایه است، چون عالّم و آدم می دانند ایران به دنبال سلاح نبوده و نخواهد بود. تا کنون این نوع ادبیات و عمل موجب شده است تا سطح علمی و فنی پایین آورده شود و دستاوردها کم ارزش تلقی گردد، چیزی که در مصاحبه تلویزیونی جناب آقای دکتر صالحی به وضوح مشهود بود. تکرار این نوع ادبیات عزت آور نیست. مشکلات امروز هسته ای بدلیل اشتباهات تعلیق داوطلبانه سال ۸۳ است. ادامه همان ادبیات و روش همه اش ضرر است. دولت باید متوجه باشد که امروز دنیا فهمیده است که علم و فناوری است که قدرت می آورد. لذا دولت نباید بگذارد به بهانه سلاح هسته ای، کشور را از فتح قله های علمی و فنی محروم کنند.



دکتر محمد سلیمانی- نماینده مردم شریف تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات.
Share/Save/Bookmark