توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 65972
دوشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۴
مرثيه اي براي پايان يک سياست مدار،
علي آقا اين تذهبون
علي آقا اين تذهبون
به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ آقاي علي لاريجاني را چند روز گذشته در وزارت کشور ديدم. سخنانش عجيب بود. از نيامدن گفته بود اما اين بار با دو کليد واژه مانوس دادگاه و پادگان به ميدان آمد. دو واژه اي که در ادبيات ايشان نامانوس و در سابقه ي ايشان به شدت در چشم بود.
ايشان روزهاي دور در شوراي عالي امنيت ملي فقط با پادگان سرو کار داشت.
آن وقتي هم که به صدا و سيما آمدند در حوزه نيروي انساني پادگاني عمل کردند.
از صدر تا ذيل رسانه سرشار بود از نيروهاي خاصي که ايشان واردات آن ها را به عهده داشتند. فکر نکنيد من تافته جدا بافته بودم. من مدير نمونه آن روزهاي رسانه ملي بودم.
من اما رسانه را دوست داشتم زيرا کودتاچيان غربزده در خيابان ها فرياد مي کشيدند: (چراغ لاريجاني خاموش بايد گردد) و در مقابل اين جماعت ايستادن، طعم و رنگ الهي داشت.
آقا علي بعد از رسانه و جفا بر يار غار ديرينش مرحوم کردان و نيروي رياست ساز مجلسش محمد رضا رحيمي که با هماهنگي هاي او با مجلسيان بر کرسي رياست نشسته بود، دوران پشت پا زدن به همراهانش را شروع کرده بود.
زمان گذشت و دوران رياست ناميمون ايشان بر دو دوره مجلس، چه قلب ها را خون و چه سرمايه هايي را در همراهي با دولت بي تدبير نا اميد ساز بر باد داد و اکنون او براي انتخابات رياست جمهوري ثبت نام کرده است!
علي آقا، در زمان ثبت نام فراتر از يک سياستمدار کهنه کار، به تعريض سخناني گفت که جاي تحمل و تامل و تحليل و تعليل دارد.
من نمي دانم اين سيگنالي با ظرافت به سخنان محمد جواد ظريف بود يا همراهي و گرا دادن به بوق ها و بوقک هاي داخلي و خارجي و يا همسويي و هم نوايي با اعتدال و تاجزاده و اصلاحاتچي ها اما ...
علي آقا خوب مي داند که پادگان يعني همان محلي که سردار سليماني با قدرت، کش شلوار به زانو افتاده سياستمداران خفته در خنکاي خيالي برجام و حاميان تصويب 20 دقيقه اي آن را بالا کشيد، والا آقا علي و اصحابش که در مقابل 5 نفر حرامي داعشي با سرعت مافوق صوت در رفتند و کرسي و رياست را ترک و پا به فرار نهادند آن هم در کجا؟ در قلب پايتخت.
پادگان آن مکان مقدسي بود که ياران خميني و خامنه اي در آن پرورش يافتند و به فرماندهي شهيدان سرفراز اين مرز مظلوم و پرگهر هم چون سردار سرفراز شهيد سليماني در مقابل فوج فوج اين حراميان ايستادند و پوزه آن ها را به خاک مذلت ماليدند.
تعجب مي کنم از دل پر علي آقا از پادگان!!
ايشان با چه کساني ائتلاف کرده اند که چنين مدهوش سخن راندند!؟
دومين موقف براي سخنان علي آقا دادگاه بود.
دادگاهي که ماقبل آيت الله رئيسي به نحوي آقا علي در آن صاحب سهم بود و زمان آيت الله علوي انقلاب تيغ عدالت از نيام حيدري کشيده شد و مفسدين و قطاع الطريق ها را از هر جنس و با هر وابستگي به مجازات رساند.
پادگان و دادگاه که براي نظام ما عزت آفرين و شهيد محور بوده است. از شهيد بهشتي تا شهيد چمران، شهيد صياد، جاويد الاثر متوسليان و هزاران شهيد ديگر، همگي پاسداران استقلال، عزت ، شرف و هويت اين آب و آيين بوده اند.
اگر پادگان نبود که صدام تا مقرگاه آقا علي درنگ نمي کرد و منافقين در مرصاد به کمين الله نمي افتادند.
و اگر دادگاه نبود که مفسدين تاکنون امثال علي آقاي لاريجاني را دست بسته تحويل اربابان خود مي دادند. اين تذهبون علي آقا!!!؟
و البته اگر دادگاه نبود که کشف دست مفسدين را از دفتر برادر ايشان شروع کند، چه مي شد؟!
هنوز که هنوز است مردم اين ديار مي پرسند داستان (برادر فاضل) چه شد و آن فيلم کذايي جهت درخواست زد و بند توسط فاضل خاندان لاريجاني به کجا رسيد؟
کسي چه مي داند شايد اين حقد و کينه ي عريان علي آقا از دادگاه، وابسته به قطع دستان (طبري) ها و (فاضل ) ها و اسناد اطرافشان باشد که دستشان را تا موفق به گلوي بيت المال کرده بودند و شد آن چه همه ديده اند!
شايد غلط نباشد اگر بگويم من به همين جهت آقاي لاريجاني را دوست دارم که به اقتضا زير ميز مي زند آن هم نه به شيوه سيد عزت الله آن مرد شريف ولي شناس، بلکه با شيوه خودش!!!!
قرابت ايشان را با اصلاح طلبان و مفسدين و قاعدين و اظهار علني آن را مي ستايم که حداقل تکليف را براي خيلي ها که گمان ديگري در موردش داشتند، اصلاح کرد.
اينک اما داستان، داستان ديگري است. مردي که قامت عدالت بسته است و سرسپردگي به احدي ندارد وارد کارزار انتخابات شده است تا ابراهيم وار، دستان بت هاي زور و زر و تزوير را از ساختار اجرايي ايران عزيز قطع کند و البته آن ها که با اين بت ها نسبت سببي و نسبي دارند داراي اين حق شيطاني! هستند که قصد کنند ابراهيم 1400 ملت ايران را با منجنيق تهمت و توهين و پروپاگاندا به دل آتش نمرودي که با تيم هاي رسانه ايشان ساخته اند بفرستند اما خداوند وعده اي داده است که بر بندگان مصلحش، آتش اصحاب فريب و فتنه را (برد) و (سلام) کند. ( و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادي الصالحون)
محمد حسین ترکمن
Share/Save/Bookmark