پايگاه خبری تحليلی خط نيوز 1 اسفند 1393 ساعت 17:22 http://khatnews.com/vdciyyap.t1ap32bcct.html -------------------------------------------------- یادداشت انتقادی صریح و دقیق دکترسعید زیباکلام در مورد سیاست خارجی دولت یازدهم/ عنوان : با توجه به راهبرد سياست خارجي دولت راستگويان، اظهارات اخیر مقامات وزارت خارجه و جرح و تعديل متعاقب آن جاي تعجب دارد؟ مگر چه تغييرات ماهوي در مجلس، رسانه‌ي ملي و تشكل‌هاي سياسي رخ داده تا بتواند توافق متفاوتي از توافقنامۀ ژنو را به ارمغان آورد؟ -------------------------------------------------- صرف نظراز اينكه سخنگوي وزارت خارجه ديروز چه گفته است وامروز چگونه آن گفته را جرح و تعديل كرده است و مقامات ديگري امكان دارد فردا و پس‌فرداها همان ‌موضوع را تكرار و يا به صورت و قالب ديگري بازگو كنند، آيا به‌راستي بر اين باوريم كه نظر قاطع و مقبول و متين اعلام‌شده‌ي رسمي نظام، كه كليات و جزئيات توافق، هر دو، بايد در يك مجموعه‌ي واحد انجام گيرد، بواقع به همين صورت انجام خواهد شد؟ متن : دکترسعید زیباکلام: صرف نظراز اينكه سخنگوي وزارت خارجه ديروز چه گفته است و امروز چگونه آن گفته را جرح و تعديل كرده است و مقامات ديگري امكان دارد فردا و پس‌فرداها همان ‌موضوع را تكرار و يا به صورت و قالب ديگري بازگو كنند، آيا به‌راستي بر اين باوريم كه نظر قاطع و مقبول و متين اعلام‌شده‌ي رسمي نظام، كه كليات و جزئيات توافق، هر دو، بايد در يك مجموعه‌ي واحد انجام گيرد، بواقع به همين صورت انجام خواهد شد؟ براي پاسخ بدين سؤال، لازم است سؤال ديگري را در همين زمينه مطرح كنيم: مبناي سياست خارجي و سوابق عملكرد سياست خارجي دولت تدبير و عقلانيت چگونه بوده است؟ روشن است كه پاسخ به اين سؤال گام بلندي براي پاسخ به سؤال اول را برمي‌دارد. براي هر چه بهترديدن و فهميدن مبناي سياست خارجي لازم است به عوض تعريف و تمجيد و يا سرزنش و تقبيح، از اظهارات صريح مقامات عاليرتبه‌ي دولت، يعني شخص رئيس‌جمهور و وزير امور خارجه شروع كنيم. ۱ـ جناب آقاي روحاني به نحو تند و كوبنده‌اي اظهار مي‌كنند "امروز تنها دشمنان اين ملّت با ميز مذاكره مخالفند"(۲۲ بهمن ۱۳۹۳) اين سخن كه بي هيچ شرط و قيدي اظهار مي‌شود با كمال تأسف مذاكره را در هر شرايطي و با هر نتايجي توصيه مي‌كند. شايد بد نباشد بدانيم در طول اين يكسال و اندي گذشته از توافقنامه ژنو به اين سوء، جان كري و يا اوباما كه از دستاوردهاي متعدد توافقنامۀ ژنو و تمديدهاي متعاقب آن در مقابل منتقدان دفاع كرده‌اند، حتي يكبار هم از مذاكره بدون هيچ قيد و شرطي دفاع نكرده‌اند. به عوض، همواره از مذاكره براي نيل به توافقي خوب دفاع كرده‌اند، توافقي كه هم منافع و امنيت آمريكا را بخوبي و روشني تأمين كند و هم امنيت متحدانشان در منطقه يعني اسرائيل و عربستان و امارات و قطر و بحرين و اردن را. آن‌ها همواره تأكيد و تصريح كرده‌اند كه عدم توافق بهتر از يك توافق بد است. در مقابل توصيه مي‌كنم شما بگرديد ببينيد رئيس‌ دولت تدبير و وزير امور خارجه‌ي آن حتي يكبار، محض حفظ ظاهر هم كه شده، آيا گفته‌اند كه ما هرگز زيربار توافقي بد نخواهيم رفت و عدم توافق را به آ ن ترجيح مي‌دهيم؟ ۲ـ يكي از ويژگي‌هاي بارز سياست خارجي دولت راستگويان اينست كه آقاي روحاني لحظاتي پس از عقد توافقنامۀ ژنو طي آن نامه‌ي تاريخيِ ماندگارِ پرمعنيِ خود خطاب به رهبر انقلاب ادعا مي‌كنند كه "حقانيت ملت ايران در فعاليت‌هاي هسته‌اي در صحنه بين‌المللي اثبات شد" و "حقوق هسته‌‌اي و حق غني‌سازي ملت ايران مورد اذعان قدرت‌هاي جهان … قرارگرفت"، ونيز "قدرت‌هاي بزرگ به اين نتيجه رسيدند كه تحريم و فشار راه به جايي نخواهد برد"(۳ آذر ۹۳). اگر كسي متن اصلي انگليسي توافقنامۀ ژنو را به دقت خوانده باشد بعيد به‌نظر مي‌آيد بتواند جلوي اشك‌هاي پر از درد و رنج خود را بگيرد و در دل آه و افسوس بر شهيدان بزرگوار هسته‌اي و استقلال كشور نكشد. و يا بتواند جلوي قهقهه‌هاي خون‌آلود مهارناپذير خود را بگيرد. از قهقهه‌ها و اشك‌ها كه بگذريم بلافاصله مي‌رسيم به اينكه تمام شخصيت‌هاي سياسي و رسانه‌اي تمام كشورهاي ۱+۵ و تمام كشورهاي اتحاديه اروپا و ساير كشورهاي پيگير ماجرا، همين نامه‌ي سراپا اظهارات دست‌كم بسيار بسيار سؤال‌بر‌انگيز را در كنار توافقنامۀ ژنو مي‌گذارند و آن‌گاه از خود سؤال مي‌كنند ايران چه جور كشوري است؟ و دولت راستگويان با چه توجيهي و يا بر چه مبنايي اين نام را بر خود نهاده؟ احساس ملت ايران نسبت به اين نامگذاري چيست؟ و به‌راستي مبناي سياست خارجي ايران همواره همين است؟ ۳ـ در توافقنامۀ ژنو از "مبلغي توافق‌شده" نام برده شده است. در همان روز ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳، روز انعقاد توافقنامۀ ژنو، دفتر دبير مطبوعاتي كاخ سفيد برگه‌ي اطلاعاتي هفت‌صفحه‌اي منتشر مي‌كند و در آن نه تنها اين مبلغ را دقيقاً اعلام مي‌كند بلكه مقادير ديگري را براي مصارف ديگر اعلام مي‌كند كه دولت ايران موظف به هزينه‌كردن آن است. سخنگوي وزارت خارجه در همان آذر ۹۲ در نشستي خبري وجود توافقنامه‌ي ديگري را كتمان كرد و در پاسخ به سؤالي درباره‌ي برگه اطلاعاتي كاخ سفيد آن را "تفسير آمريكا" از توافقنامۀ ژنو دانست. پس از توافقنامه‌ي منتشره درباره‌ي اجرائيات توافقنامۀ ژنو، به نحو غير قابل حاشا و روشني آشكار شد كه آن برگه‌ي اطلاعاتي هفت‌صفحه‌اي كاخ سفيد ابداً تفسير آمريكايي‌ها نبوده بلكه همان چيزي است كه در ايران به دروغ با نام "غيرمكتوب" معرفي شد. يعني، توافقنامه‌ي تفصيلي‌اي كه قرار است رسماً و به نام توافقنامه منتشر نشود. بعد از اين ماجرا، تمديد ۴ ماهه‌ بعدي را داشتيم كه به حسب ظاهر حاوي هيچ قرار و مداري نبود. اما با كمال شرمندگي و فضاحت، از لابلاي اظهارات كمتر اطلاع‌رساني‌شده‌ي آمريكايي‌ها، معلوم شد ايران و آمريكا آنجا هم يك توافقنامه‌ي محرمانه‌ي ديگر داشته‌اند ليكن براي اينكه فرآيند اعتمادسازي دولت ايران مكشوف و مخدوش نشود از سر تدبير و عقلانيت تصميم گرفته مي‌شود ماجرا به ملت ايران اطلاع‌رساني نشود. از جمله تعهدات ايران در اين توافقنامه‌ي محرمانه دوم اينكه سه هزار كيلوگرم اورانيومِ بسيار كم غني‌شده‌ي ۵/۳ درصد تبديل به اورانيوم طبيعي شود. از خود سؤال كنيم: در كداميك از مصاحبه‌ها، نشست‌هاي خبري، و بيانيه‌هاي مقامات عاليرتبه‌ي دولت، اين ماجرا اطلاع‌رساني شد؟ آيا امر غريب و عجيبي است كه همين تدبيرهاي كليديِ سابق‌الذكر در مورد توافق نهايي تكرار شود؟ ۴ـ يكي ديگر از مهم‌ترين ويژگي‌هاي سياست خارجي دولت هوشمندان و متخصصان اين است كه در مذاكره با آمريكايي‌ها، هر مقدار كه آن‌ها سازوكار راستي‌آزمايي براي تعهدات ايران مطالبه مي‌كنند دولت هوشمندان با رضايت كامل و البته با هدف اعتمادسازي و جلب رضايت آمريكاييان مي‌پذيرد. اين رويكرد آمريكاييان به گونه‌اي است كه محال است كسي بتواند حتي يك تعهد از ميان تعهدات كثير ايران پيدا كند كه قابل راستي‌آزمايي دقيق نباشد! در مقابل بايد با تأكيد تمام تصريح كنم محال است كسي بتواند حتي يك تعهد از ميان تعهدات آمريكاييان و متحدان اروپايي‌شان پيدا كند كه قابل راستي‌آزمايي باشد! اگر توافقنامۀ ژنو و صورتجلسات مذاكرات و گواهي مقامات دولت آمريكا در كميته‌هاي دقيق و تحسين‌برانگيز مجلسين سنا و نمايندگان را با دقت رصد كرده باشيم و به اين مجموعه، ساير اظهارات مقامات آمريكايي در مصاحبه‌ها و نشست‌هاي خبري را بيفزاييم و سپس اسناد منتشره از سوي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي درباره‌ي تأييد تعهدات ايران را اضافه كنيم آن‌گاه هيچ ترديدي دربارۀ آن عدم تقارن كامل ميان راستي‌آزمايي تعهدات طرفين باقي نخواهد ماند. اما اگر كسي فرصت آن رصدهاي مفصل و آن مطالعات مطول را نداشته است توصيه مي‌كنم دست‌كم اين اظهارات مستقيم فرزند انقلابي‌مان آقاي دكتر ظريف را به دقت مرور كند: "طرف مقابل هم كمابيش اما متأسفانه با تأخير تعهداتش را اجرا كرده ولي از نقض جدي تعهد طرف مقابل خبر ندارم …"(۳۰ خرداد ۱۳۹۳). قدري درنگ كنيم! "كمابيش" يعني چه؟ خيلي ساده، يعني دقيقاً نمي‌دانم چه مقدار آمريكا به تعهداتش عمل كرده است. اگر كمترين شكي در اين زمينه وجود دارد آن سخن را ادامه دهيم تا برسيم به "خبر ندارم". "خبر ندارم" يعني چه؟ خيلي ساده، يعني خبر ندارم. نمي‌گويد نقض نكرده است. مي‌گويد خبر ندارم. و چرا خبر ندارد؟ خيلي ساده، براي اينكه نمي‌تواند خبر داشته باشد! براي اينكه كمترين اثري از سازوكار راستي‌آزمايي تعهدات حريف مزوّرِ زورگو در هيچ سندي پيش‌بيني نشده است. ۵ـ ويژگي يا راهبرد كلان سياست خارجي دولت عقلانيت اعتمادسازي است. يعني، علي‌الاصول بايد هر آنچه مي‌توانيم انجام دهيم تا آمريكايي‌ها به ما اعتماد كنند. و مرتبط با اين راهبرد كلان، چندان يا ابداً مهم نيست آمريكايي‌ها متقابلاً مترصد اعتمادسازي در ما شوند. گردشي در مصاحبه‌هاي آقاي روحاني و مقامات عاليرتبه‌ي وزارت امور خارجه شواهد فراواني در اختيار مي‌گذارد. ملاحظه كنيد: "… اقداماتي انجام دهيم كه خارج از چارچوب‌هايمان نباشد و براي طرف مقابل هم اطمينان‌ساز باشد …"(ظريف: ۵ خرداد ۹۳)؛ "البته در طرف مقابل هم بايد اطمينان‌هايي ايجاد شود كه …"(همانجا). اعتمادسازي نزد آمريكاييان به منزله‌ي يك راهبرد كلان خود را در مجاري و مواضع مختلف نشان مي‌دهد. يكي از مهم‌ترين مواضع «اثبات» صلح‌آميزبودن برنامه‌ي هسته‌اي ايران به آمريكاييان است. يعني، ما بايد به آمريكايي‌ها «اثبات كنيم» كه برنامه هسته‌اي ايران نه‌تنها صلح‌آميز است بلكه براي قيام قيامت هم صلح‌آميز خواهد بود! و اگر كسي قدري تأمل و دقت به خرج دهد متوجه مي‌شود كه «اثبات» دو سر دارد و اگر سر دوم بر آن باشد كه نخواهد اثبات شود شق‌القمر و زنده‌كردن مرده را هم كه ببيند اثبات را نمي‌پذيرد! قصص قرآني در باب مواجهه‌ي انبياء با كافران و مشركان را ببينيد تا اين نكته‌ي فوق‌العاده مبنايي را بهتر دريابيد. آقاي دكتر ظريف در اكثر مواضع از جمله در مقالۀ واشنگتن پست خطاب به رجال سياسي آمريكا و غرب مدام بر اين اعتمادسازي و اثبات صلح‌آميزبودن برنامه هسته‌اي ايران تكيه و تأكيد مي‌كند. در مصاحبه‌ي بسيار اخير خود با همين روزنامه در حاشيه‌ي كنفرانس امنيتي اروپا در مونيخ مي‌گويد "ما اعتقاد داريم كه به نفع ماست كه به دنيا نشان دهيم كه برنامه هسته‌اي ما منحصراً صلح‌آميز است. ما اين را بمنزله‌ي هدف خود تعريف مي‌كنيم، و نه بمنزله‌ي هدف طرف ديگر. ما آن را بمنزلۀ‌ي هدف خودمان تعريفش كرديم، و به همين خاطر است كه فداكاري زيادي را از جانب ما طلب مي‌كند تا به جهان نشان دهيم كه برنامه‌ي هسته‌اي ما منحصراً صلح‌آميز است"(واشنگتن پست، ۸ فوريه ۲۰۱۵). ۶ـ ويژگي مهم ديگر سياست خارجي دولت تدبير اين است كه به فرنگيان، به‌ويژه آمريكاييان، اعتماد مي‌كند. ملاحظه كنيد: "تحريم‌هايي كه ديروز انجام گرفته … به اصل مذاكرات ما لطمه نمي‌زند، البته يكي از پايه‌هاي مذاكره اعتماد و صداقت است"(روحاني: ۸ شهريور ۹۳). اين ويژگي در تمام مراحل مذاكرات موج مي‌زند. ليكن در ماجراي شاخ‌وشانه‌كشيدن مستقل اخير كنگره آمريكا براي اعمال تحريم‌هاي جديد، خود را بيشتر نشان مي‌دهد. ظريف بالصراحه و بي‌هيچ رودربايستي و البته در كنال تدبير و بصيرت مي‌گويد: "ما محدوديت‌هايي كه پرزيدنت اوباما براي واداركردن كنگره به لغو تحريم‌ها با آن مواجه است را درك مي‌كنيم …. ما در امور داخلي آمريكا دخالت نمي‌كنيم. اگر اوباما به ما قول مي‌دهد كه كاري بكند، ما آن را مي‌پذيريم و به قولش احترام مي‌گذاريم." اين آغوش باز اعتماد به آمريكاييان را بگذاريد در مقابل اظهارات مكرر و كثير مقامات آمريكايي كه: هيچ چيز در توافقنامه‌ي ژنو و در مذاكرات بر اعتماد گذاشته نشده است. كري در مصاحبه‌ها و جلسات متعدد كنگره تصريح مي‌كند كه مبناي ما نه اعتماد و راستي‌آزمايي، يا راستي‌آزمايي و اعتماد، كه فقط و فقط راستي‌آزمايي، راستي‌آزمايي، و باز هم راستي‌آزمايي است. همين موضع را ساير مقامات آمريكايي در مواقع و مواضع ديگر تكرار كرده‌اند. ــ اينك از خود سؤال كنيم: ۱ـ با توجه به راهبرد كلان سياست خارجي دولت راستگويان و تدبير و ويژگي‌هاي گونه‌گون آن، آيا اظهارات اخير برخي مقامات وزارت خارجه و جرح و تعديل متعاقب آن جاي تعجب و شگفتي دارد؟ ۲ـ به فرض كه چنين اظهارات و تعديل‌هايي نمي‌شد آيا با توجه به سير و سيرت سياست خارجي دولت راستگويان و تدبير روشن نيست كه روي‌هم‌رفته چه اقدامات و توافقاتي نهايتاً صورت خواهد گرفت؟ ۳ـ آيا قابل تصور است كه فردي بيدار و آگاه از اين كوزه‌ي خوش آب و رنگ و لعاب انتظار تراويدني جز آنچه تاكنون تراويده داشته باشد؟ ۴ـ به‌راستي چه تغييرات عمده و ماهوي در مجلس ما، در رسانه‌ي ملي ما، رسانه‌هاي دربار تزوير و دروغ ما، و احزاب و تشكل‌هاي سياسي ما رخ داده تا بتواند توافقِ نهاييِ ماهيتاً متفاوتي از توافقنامۀ ژنو را به ارمغان آورد؟ "ولتكن منكم امه يدعون الي الخير و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و اولئك هم المفلحون"