ادعای نتانیاهو درباره ایران باستان؛ افسانه یا واقعیت؟

20 اسفند 1393 ساعت 8:58

نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در سخنرانی اخیر خود در کنگره آمریکا، موضوعی به ظاهر تاریخی را مطرح کرد و کوشید اذهان حاضران را با استفاده از آن، به موضع ضد ایرانی خود جلب کند.


به گزارش خط نیوز ، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در سخنرانی اخیر خود در کنگره آمریکا، موضوعی به ظاهر تاریخی را مطرح کرد و کوشید اذهان حاضران را با استفاده از آن، به موضع ضدایرانی خود جلب کند. ادعای مربوط به وجود فردی به نام «هامان» و خنثی شدن نقشه قتل عام یهودیان توسط زنی به نام «استر»، در دوران حکومت خشایارشا، که امروزه یهودیان سالروز وقوع آن را به عنوان عید «پوریم» (قرعه) جشن می گیرند، این بار به ابزاری برای ترویج ایران هراسی تبدیل شد. البته طرح این ماجرا برای برانگیختن احساسات نومحافظه کارانی که به رغم مسیحی بودن، به عهد عتیقِ کتاب مقدس، بیش از عهد جدید توجه دارند، کار چندان دشواری نیست. آن ها قرن هاست که عادت کرده اند داستان های نقل شده در برخی متون یهودی را به سان یک سند تاریخی غیر قابل خدشه بپذیرند. اما زمانی که داستان «پوریم» را به بوته نقد تاریخی بسپاریم و به آن، از ورای تمایلات و سوءاستفاده های سیاست مداران رژیم صهیونیستی بنگریم، در خواهیم یافت که مبانی ایران هراسی مورد نظر «نتانیاهو» بر چه بنیان سستی استوار است.

«پوریم» به روایت متون یهود

پیش از آن که بخواهیم درباره درستی یا نادرستی ماجرای «پوریم» سخن بگوییم، باید دریابیم که، طبق متون یهودی، این ماجرا چگونه رخ داده است. ماجرای پوریم در کتاب «استر»، چهاردهمین کتاب عهد عتیق(که در ایران عموماً به اشتباه تورات خوانده می شود)، آمده است. بر اساس این کتاب، «استر» دختری یهودی، زیبا و یتیم بود که تحت کفالت پسرعموی خود، «مُردخای» قرار داشت. «مُردخای» از مکنت چندانی برخوردار نبود. روزی «اخشوروش» (که برخی او را خشایارشا، پسر داریوش هخامنشی می دانند)، از ملکه خود «وشتی» می خواهد در مجلس میگساری شاه حاضر شود تا میهمانان، زیبایی او را ببینند.

«وشتی» از این کار سر باز می زند. به پیشنهاد سران هفت خاندان بزرگ پارسی، برای آن که نافرمانی از شوهر رواج پیدا نکند، «اخشوروش» همسرش را از مقام «ملکه» برکنار می کند و از بزرگان می خواهد دخترانی از سراسر قلمرو او جمع آوری کنند تا شاه یکی از آنها را برای مقام «ملکه» برگزیند. «مُردخای» از ماجرا آگاه می شود و «استر» را به دربار می فرستد(کیفیت این کار در متون یهودی دقیقاً معلوم نیست).

در همین بین، «اخشوروش» فردی به نام «هامان» را به عنوان وزیر خود برمی گزیند و به او اختیارات فراوان می دهد. «هامان» در ماجرایی از بی احترامی «مُردخای» خشمگین می شود و به «اخشوروش» پیشنهاد می کند تمام یهودیان را که در سراسر قلمرو وی پراکنده اند، قتل عام کند و «اخشوروش» می پذیرد.

«مُردخای» پس از آگاهی از ماجرا، از «استر» می خواهد که نزد شاه شفاعت کند و مانع از قتل عام یهودیان شود. «استر» پس از مدتی تردید، پادشاه را از یهودی بودن خود و نقشه «هامان» آگاه می کند. شاه که جواز قتل عام را صادر کرده بود، به دلیل این توطئه، بر «هامان» خشم می گیرد و دستور می دهد وی، خانواده و طرفدارانش را به قتل برسانند.

روز ۱۳ ماه «آذار»(ظاهراً در اسفندماه)، زمانی که قرار بود قتل عام یهودیان آغاز شود، با فرمان «اخشوروش»، یهودیان به «هامان» و طرفداران او حمله کردند و در شوش، ۵۰۰ نفر از آن ها، از جمله ۱۰ پسر «هامان»، را به قتل رساندند. نویسنده کتاب «استر» مدعی است که یهودیان در این واقعه، بیش از ۷۰ هزار نفر از دشمنانشان را کشتند. آن ها پس از این واقعه، روز ۱۳ ماه «آذار» هرسال را جشن می گیرند.

رمزگشایی از یک افسانه

داستان «استر و مُردخای» و ماجرای «پوریم»، تنها در کتاب عهد عتیق آمده است. در تمامی آثار قدیمی و الواح به دست آمده از دوران هخامنشی، حتی نامی از «استر» وجود ندارد.

«هرودوت»، که از او به عنوان پدر علم تاریخ یاد می کنند و کتاب خود را در دوره هخامنشی به رشته تحریر در آورده ، کوچکترین اشاره ای به واقعه «پوریم» نکرده است. بر اساس نوشته های هرودوت، که فاصله زمانی حیات او تا دوران خشایارشا به کمتر از صد سال می رسد، همسر خشایارشا، ملکه ایران و مادر «اردشیر یکم»، «آمستریس» دختر «هوتن» یا «اتانُس» بوده است.

«هوتن» پدر همسر خشایارشا، یکی از سران هفت خاندان پارسی است که داریوش بزرگ، پدر خشایارشا، را برای رسیدن به سلطنت یاری کردند. پروفسور «امیلی کورت»، استاد تاریخ «کالج سلطنتی لندن»، در کتاب «The Persian Empire» تاکید می کند که کتاب استر در دوره «هلنیستی» (یونانی مآبی) تدوین شده و تصویر ارائه شده از دربار ایران، شبیه تصویری است که در نوشته های یونانی دیده می شود.

معنای این سخن آن است که به اعتقاد «کورت»، کتاب «استر» قرن ها پس از زمان مورد ادعای یهودیان و دست کم در زمان حاکمیت جانشینان «اسکندر» در خاورمیانه(سلوکیان) نوشته شده است. کشف «الواح بحرالمیت» که از قدیمی ترین آثار مکتوب یهودی هستند، این نظر را تأیید می کند. در میان نزدیک به صد توماری که طی سال های ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۶ میلادی در «بحرالمیت» کشف شد، اثری از کتاب استر وجود ندارد.

آیا «اخشوروش» همان خشایارشاست؟

افزون بر این موارد، برخی از پژوهشگران تاریخ ایران باستان، مانند «ایمان نوروزی»، عدم اشاره مستقیم به خداوند در این کتاب، بر خلاف سایر متون مقدس یهودی و نیز تلاش علمای کلیسای کاتولیک برای اضافه کردن شش فصل، با موضوع دعا به درگاه خداوند، به این کتاب را، دلیلی بر غیریهودی بودن این داستان می دانند و معتقدند احتمالاً این داستان از افسانه ها و روایت های بین النهرین به ادبیات یهودی راه یافته است. از طرف دیگر، باید توجه داشت که برخی از مورخان دوران باستان، مانند «یوسفوس» (۱۰-۳۷ میلادی)، که ظاهراً یهودی است، نام «اخشوروش» را ترجمه یونانی «اردشیر» می دانند و برخی از متفکران مسیحی، مانند «ابوالفرج بن هارون ملطی»، اسقف کلیسای ارتدکس شرق، «اخشوروش» را «اردشیر دوم» هخامنشی معرفی کرده اند، نه «خشایارشا».

«شائول شاکد» و تردیدهای یک مورخ صهیونیست

ماجرای «پوریم»، در کتاب «استر»، به قدری شبهه آمیز و قابل تشکیک است که حتی مورخان صهیونیست نیز نتوانسته اند آن را به طور کامل تأیید کنند. «شائول شاکد»، استاد تاریخ دانشگاه عبری، در بیت المقدس، در دانشنامه «ایرانیکا»، زیر عنوان «کتاب استر» می نویسد:«کتاب استر، کتابی کوتاه در عهد عتیق است که به زبان عبری نوشته شده و بازگو کننده حوادثی است که در زمان یکی از پادشاهان هخامنشی روی می دهد.

این پادشاه در متن عبری، آهاس وِروس (Ahašweroš) ذکر شده است که معمولاً آن را در انگلیسی «Ahasuerus» می خوانند و می نویسند. در تطبیق این نام با پادشاهان هخامنشی، «خشایارشا» از مقبولیت بیشتری برخوردار است. با این حال، تاریخ تنظیم کتاب مشخص نیست، اما بیشتر دانشمندان معتقدند که این کتاب، سال ها پس از سقوط پادشاهی هخامنشی و احتمالاً در قرن دوم یا سوم پیش از میلاد، در زمان اشکانیان، به رشته تحریر درآمده است.

باور عمومی این است که این کتاب، احتمالاً، میان یهودیان دیاسپورا(خارج از فلسطین)، ساکن ایران یا بابِل، نوشته شده باشد … با این وجود، هیچ سندی در منابع تاریخی معتبر، برای اثبات حوادث یاد شده در کتاب استر، وجود ندارد.

به همین دلیل، در مورد صحت مندرجات آن شک و تردید فراوانی وجود دارد. برخی کوشیده اند این کتاب را به عنوان برداشتی از روایات تمثیلی و اسطوره ایِ بین النهرین عنوان کنند، اما چنین توضیحی هم نمی تواند متقاعد کننده باشد.

شاید بهتر باشد این طور وانمود کنیم که کتاب استر برپایه روایتی عامه پسند از یک توطئه در دربار پادشاه شکل گرفته باشد؛ توطئه ای که با فراری معجزه آمیز توأم شده است.» با این حال، دانشنامه صهیونیستی «جودائیکا»، همچنان مُصِر است که داستان استر را یک واقعیت تاریخی معرفی کند؛ اما نویسندگان دانشنامه «بریتانیکا»، نیز تردید های «شائول شاکد» را تأیید می کنند و می نویسند: «واقعیت تاریخی کتاب استر، اغلب مورد شک و تردید واقع می شود.

با وجود این که نشانه هایی تاریخی، مبنی بر برپایی جشن پوریم از قرن دوم میلادی وجود دارد، اما ریشه های آن ناشناخته است.»

«رابرت لیتمن» و بازخوانی تناقضات تاریخی

موضوع تناقضات تاریخی و افسانه بودن کتاب «استر» و داستان «پوریم»، توسط «رابرت.ج.لیتمن»، استاد تاریخ دانشگاه هاوایی آمریکا، در مقاله مفصل و جامع او با عنوان «سیاست دینی خشایارشا و کتاب استر»، هم مورد تأکید قرار گرفته است.

وی در این مقاله می نویسد:«در سال های اخیر، پژوهشگران، کتاب استر را بیشتر یک رمان یا داستان تاریخی محسوب می کنند تا یک سند تاریخی؛ زیرا در این کتاب، تناقضات تاریخی آشکار وجود دارد. واقعیت این است که اصولاً خشایارشا نمی توانسته است با یک زن یهودی ازدواج کند، چرا که این کار برخلاف رسوم پادشاهان پارس بود.

آنان باید همسر خود را از میان هفت خاندان بزرگ پارسی انتخاب می کردند. تاریخ به ما می گوید خشایارشا با آمستریس ازدواج کرده است، نه وشتی یا استر. در منابع تاریخی موجود، اثری از شخص مُردخای یا استر یا ملکه ای که وشتی نام داشته یا حتی وزیری که هامان نامیده می شده است، وجود ندارد.

از شخصی به نام مُردخای، تنها در منابع مربوط به زمان تصرف اورشلیم توسط بخت النصر، یاد شده است. حال آن که می دانیم میان دوران بخت النصر تا دوران خشایارشا، دست کم یک فاصله تاریخی ۱۱۲ ساله وجود دارد.»
/رصد


کد مطلب: 34479

آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcgyt9w.ak9tu4prra.html

خط نيوز
  http://khatnews.com