صریح با ریاست محترم جمهور:
5 سئوال از رئیس جمهور
8 ارديبهشت 1404 ساعت 13:52
به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ جناب آقای دکتر پزشکیان، آقای رئیس دولت، که در تبلیغات انتخاباتی و سخنان پساانتخاباتی چهرهای از خود نشان دادید که در برخی حیطهها، هم از جهاتی امیدبخش و هم مبتنی بر اصول انقلاب بود، بر مبنای عملکرد نزدیک به یک ساله شما، چند سوال مهم و بر مبنای کنشهای واضح و عملکردهای غیرقابل تفسیر دولت شما دارم که حتما سوال بسیاری از آنهاست که دل در گروه اسلام عزیز و انقلاب خونرنگ اسلامی دارند: 1- شما به عنوان فردی که در جای جای مواضع و سخنانتان، کلام و مرام مولای مظلومان و امیرمومنان علی(ع) را با استناد مکرر به نهجالبلاغهی شریف، مبنای حرکت دولتتان در ذهن مردم القا کردهاید، بفرمایید که بر کدام مبنای امیر عدالت و کدام فراز نهجالبلاغهی شریف، مفسدان اقتصادی شناسنامهدار و شناختهشده و فتنهگران سیاسی که با خیانت آشکار و پنهان در این دو حیطه به مردم مظلوم و مقتدر ایران اسلامی و نظام سروقامت اسلامی زخمهای عمیق و عفونی زدهاند، مورد توجه دولت شما قرار گرفتهاند و عکسهای یادگاری تمام قد و در حال ارشاد دولت شما از ایشان در و پیکر رسانهها را آذین بخشیده است؟ چطور میتوان بر منهاج نهجالبلاغهی مولا علی(ع) سیر کرد ولی همنشینی با زالوهایی که خون ملت را در بحرانیترین شرایط و در تحت فشارترین شرایط ملت مکیدهاند و سیلیهای مکرر به صورت اعتماد جوان و پیر این سرزمین اهورایی زدهاند، داشت؟ چطور میتوان آن جوان پر از شوق و البته نگران را به آینده امیدوار کرد وقتی میبیند مفسدان اقتصادی و آشوبگران سیاسی که ذرهای دلسوز مردم و انقلاب و شهدا نیستند، مشاوران ارشد برای تصمیمگیری دولت شدهاند و سکان کشتی ایران عزیز را به دست گرفتهاند؟ چطور میتواند امیدوار باشد که با زندگی و مرام شهدایی و خالصانه و به دور از هر آنچه رنگ فساد دارد، بتوانند رشد کنند و در جامعه تأثیرگذار باشند؟ مسئول خشکیدن خون امید و نشاط در رگهای جوانانی که اینگونه مفسدین را بر صدر میبینند چه کسی است جز دولت شما؟ 2- آقای دکتر مستحضرید که نیروی انسانی مهذب، مومن، کاردان و ولایتی متعلق به مردم، نظام و انقلاب است. این سرمایهها از سر راه نیامدهاند که مثل فرزند سرراهی بر سر راه گذاشته شوند و با حذف وبیتوجهی مصداق «مغضوب علیهم » شوند. مگر در این مملکت و در حوزهی مدیریتی نیرویانسانی، چند نفر با مختصات اندیشه و عمل شهید همت، شهید زینالدین، جاویدالاثر متوسلیان، شهید باقری و شهید باکری داریم که یکی یکی با داس ظاهرالصلاح «وفاق» از زمین مطهر مدیریت نظام در حال ریشهکن شدن هستند؟ اگر آن روزهای دههی شصت، حذف باقریها و باکریها، خیانت به مردم و نظام بود، آیا حذف همانها در زمان ما در قامت مدیران جوان و پیر متعهد و مدیر و دانشمند عنوان خیانت را بر پیشانی خویش نمیبیند؟ برخورد گروهی، باندی، قبیلهگرایانه و حزبی با این نیروها، جز خودزنی تاسفبار و خسارت محض در زمانی که نظام اسلامی و مردم متعهد به آن در تنگترین و سختترین فشارهای هیولاهای این روزگار هستند، تعریف دیگری مییابد؟ 3- . آقای رییس؛ یکی از آفت های و اُفت های سیاسی دولت ها مداخلات شخصیتهای متنفذ در قامت دولت سایه بوده و هست. این سنت سیئه که تدبیر دولت در اختیار عناصر پشتپردهی همهکاره و بی رد و اثر باشد و بکنند آنچه میخواهند، بسیار فرصتزداست. دولت مکرم شما به شدت ستاد زده است و آثار و تبعات آن در انتصاب ها وانتخاب ها کاملا مشهود است. یکی از مثالهای عینی و بارز این واقعیت تلخ، انتخاب استاندار بوده است. استان کرمانشاه زادگاه نیروهای نخبه ولایتی از نحله های فکری متعدد بوده و هست که البته منفصل از براندازان پیدا و پنهان دنیاطلب هستند. اما اکنون دقیقا برخی از عناصری که در دولت اصلاحات فرماندهی تخریب بنیان های فکری و ارزشی جامعه را داشتند اکنون آمریت هایی به عنوان یار گرمابه وگلستان با شما دارند که نتیجه اش انتخابی است که پروپاگاندای تبلیغیش فراتر از عملکرد حقیقی است این همان آفاتی است که ضربالمثل آفتابه لگن هفت دست را تداعی میکند. شما بفرمایید این چه بهایی است که باید نخبگان کرمانشاه و مردم شریف وصبور آن بپردازند؟چرا باید مردم کرمانشاه چوب رفاقتهای ضدمنافع ملی را بخورند و از میوهی کارآمدی تناول نکنند؟ این معما را حل بفرمایید که آیا قیمت مردم کرمانشاه نزد دولت شما به اندازهی رفقای کرمانشاهیتان نمیدانید که همه چیز ساختار اجرایی کرمانشاه را به آنها هبه نمودهاید؟ 4- دوستانی از تفکر و نحله اصلاحات به شما بشدت منتقد وضع موجودند. آیا این وضعیت با شعارهای انتخاباتی شما همگونی وهمخونی دارد یا خیر؟ به چه دلیل فرهیختگان جریان فکری شما در کرمانشاه مطرود جریان «دلالیسم سیاسی» شدهاند و حتی آنها که از نظر فکری با نگارنده تفاوتهایی دارند اما به اصول ثابت نظام معتقدند نباید در طرحریزی، انتصاب و سیاستگزاری کرمانشاه دخیل باشند؟ این قلم نه به دنبال اختلافافکنی و صید ماهی مراد که در حال انعکاس واقعیت تلخ کرمانشاه و کنار زده شدن نیروهای معتقد به نظام از هر دو جریان فکری است. وقتی آشپز هم میگوید شور است چرا ذائقه سیاسی شما این مهم را بر نمیتابد و درصدد اصلاح وضعیت نابسامان استان بزرگ و مظلوم کرمانشاه برنمیآید؟ 5- در این استان مظلوم، پهلوان صفت و جوانمرد پرور اهل فتنه و اصحاب معامله کاملا شناخته شده اند و نمیتوان آنها را با آب زمزم هم تطهیر نمود پس چرا این لکهی ننگ بزرگ را چشمان دولت شما نمیتواند ببیند؟ کدام عینک وارونهساز بر چشمان دولت زده شده که برخی بدیهیات را نمیتواند ببینید و از تشخیص دملهای چرکین سر باز کرده، عاجز شده است؟ واما بعد شما در تبلیغات از مواردی از تبعیض ها سخن راندید که برای همهی حق خواهان و عدالتطلبان جذاب مینمود، اما اکنون میبینیم که همان آفات و بلیه های سیاسی-اقتصادی و آقازادهبازیهای عیان، توسط شخص شما و وابستگان دولت در سفر و حضر بازتولید شده است. اما در مذمت گرانی و تورم چه باید بگویم؟ به قول خودتان آی مردم .گوشت کیلویی چند، لوبیا چند، دلار چند و.... ببینید همانها که آن روز میگفتید در کدام قیمت هستند و قبلاً در کدام قیمت بودند!؟ اینها هیچ یک وابسته تام به ارز و دلار و توطئه آمریکا نیست و این موج گرانی و رهایش دولت چه معنیای جز فقدان تدبیر و برنامهریزی یا خدای نکرده خیانت دانسته یا ندانسته را افاده میکند؟ این رهایش معنیدار قیمت ها جز ناراضی تراشی هیچ هدفی ندارد. سیب و پرتقال و سیب زمینی و برنج ایرانی و ... افسارش دست کیست و از کدام اتاق فکر فرمان میگیرد؟ از آن سو در حیطهی فرهنگ و هنر هم خونهایی که به دل مادران و خواهران و دختران شهدا شده است، استخوانسوز است. در حالی که بیعفتی و بیحجابی توسط اندکی از جامعه، خیابانها را مسموم کرده، حتی اجازه اجرای قانونی که سلامت روانی و معنوی جامعه را تا حدی تامین میکند به دستور شما، معلق مانده است؛ فلان خانم مسئول در وزارت فخیمهی حوزهی فرهنگ، خودش از یقهچاکان فتنهی وقیحانه و عفتستیزانهی زن-زندگی-آزادی بوده است و دلسوزان انقلاب متحیرانه این صحنهی نمایش در عرصهی مدیریت فرهنگی را حتی نمیتوانند بعد از ماهها باور کنند! رویکرد فعلی دولت شما در عرصهی مدیریت، اقتصاد، فرهنگ، چنان غیرقابل دفاع است که اگر بخواهد شرح کاملش به تفصیل ارائه شود، مصداق آن، بیت معروف جناب مولوی است که: گر بگویم شرح این بی حد شود مثنوی هشتاد تا کاغذ شود
کد مطلب: 72900
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdchvwnq.23nivdftt2.html