فرزندآوری و لزوم افزایش جمعیت از دیدگاه اسلام/ فکری به حال بی‌توکل بودن خودمان بکنیم!

حجت الاسلام و المسلمین سید رسول امینی

8 آبان 1393 ساعت 0:17

نکته محرز آن است که در هیچ کدام از روایات و سیره عملی حضرات معصومین علیهم السلام (به قدر رؤیت) تعداد و محدوده خاصی در باره تعداد فرزند در خانواده ها بیان نداشته است...


 یکی از مسائلی که در یکی دو سال اخیر و به خصوص بعد از هشدار رهبری معظم انقلاب به موضوع معتنا به و مهم محافل اجتماعی کشور مبدل شده ، مسأله تعداد فرزند و فرزند آوری در کشور است. مساله ای که هر چند سال هاست توسط برخی خبرگان امر، نسبت بدان هشدار داده می شد اما بعد از هشدار صریح و جدی رهبر معظم، پرده غفلت از آن زدوده شده و بدان اعتنا شد.

اما واقعاً موضوع فرزند آوری در شریعت مقدس اسلام و مذهب شریف شیعه به چه نحوی آمده است؟

نکته محرز آن است که در هیچ کدام از روایات و سیره عملی حضرات معصومین علیهم السلام (به قدر رؤیت) تعداد و محدوده خاصی در باره تعداد فرزند در خانواده ها بیان نداشته است. به این معنا که اگر چه در موارد بسیاری خط دهی و خط سیر کلی در این مورد اعلان گشته، اما به طور منجز و خاص در هیچ روایت و حدیثی در این مورد اظهار امر نشده است.

البته این مسأله کاملاً منطقی و طبیعی بوده و منطبق بر سیرِ کلی نظام روایت و حدیث حضرات معصومین است. چرا که نظر به اهمیت و حساسیت این احادیث نورانی برای شیعه، و جامع الشمول بودن آن برای تمام زمان ها و تمام نظام های اجتماعی، این امکان وجود ندارد که به طور خاص و محدود در این مورد اظهار نظر شود. چرا که هر جامعه ای اقتضائات خاصی دارد و هر زمانی هم چنین. و طبیعی است که در این مسأله اهمیت خطوط کلی ترسیم شده و روایات اهمیت دو چندانی یابد.

استراتژی کلی روایات در خصوص فرزندآوری بر این مبنای تکثر فرزند آوری به شرط تربیت صالح است. تا آن جا که رسول معظم اسلام در حدیثی نورانی بیان می دارند: با يكديگر ازدواج كنيد و بر تعدادتان بيفزاييد، همانا من به تعداد شما مباهات مي‌كنم.

البته تکمیل کننده این حدیث نورانی، حدیث دیگری از لسان شریف حضرت است که میان ما بسیار شنیده شده: فرزند صالح گلی از گل های بهشت است.

در واقع هر چند رسول مکرم اسلام در خصوص تعداد فرزند امر کلی بر تکثر فرزند داشته اند اما واقعیت آن است که اصلِ اهمیت در تربیت صالح و صحیح فرزندان است.

موضوع تربیت فرزند، یکی از نکاتی است که برای انتخاب همسر در دوره جوانی جزو اهم مسائل برشمرده شده است، تا آنجا که به تعبیری باید به همسر ، بعنوان مادر و تربیت کننده صالح فرزندان نگریست تا صرفاً بعنوان مونس و همدم دوران جوانی!

در این خصوص البته بد نیست نگاهی به تجربیات موفق امروز جامعه خود داشته باشیم. به طور مثال یکی از جالب توجه ترین خانواده های امروز ایرانی در این خصوص، خانواده حجت الاسلام وافی است که علیرغم سن جوان، نه فرزند داشته و البته هیچ گونه پشیمانی یا مشکل حادی در زندگی خویش احساس نمی کنند و بلکه از اعضای خانواده، از خانواده خود با افتخار و غرور یاد می کنند.

نکته ای که باعث شد نگارنده از این مثال یاد کند آن است که فرزندان این خانواده، هر چند در بستر معنوی و دامان پدر و مادری صالح تربیت یافته اند اما یکی از مسائل بسیار مهم تربیتی ایشان این است که اختلاف سنی کم میان فرزندان، باعث آن شده که ایشان تأثیر مستقیمی روی تربیت یافتگی سایر خواهر و برادران خود داشته باشند و به تعبیر پدر این خانواده، بسیاری از مشکلاتی که برای بچه ها پیش می آید، توسط خواهر و برادر بزرگترشان حل و فصل می شود و اصلاًٌ نیازی به ورود من بعنوان پدر خانواده یا مادرشان نیست. بچه ها علاوه بر اینکه به تربیت یکدیگر کمک شایانی می کنند، بلکه دوستان و همبازی های خوبی هم برای یکدیگر هستند و همین یکی دو موضوع تأثیر بسیار محسوسی بر تربیت یافتگی قرآنی و تغذیه روانی و روحی ایشان داشته است.

در هر حال، آن چه محرز است این است که تعداد کم فرزند و اکتفا به یک یا دو فرزند(در شرایط طبیعی) نه تنها خلاف مشی روایات و سیره عملی اهل بیت علیهم السلام است، بلکه تأثیرات سوء اجتناب ناپذیری نیز بر جامعه داشته و حتی در شرایطی، می تواند جامعه را دچار لطمه های جبران نا پذیری می کند.

بعضی ها اما کم فرزندی خود را به گردن مشکلات مالی می اندازند. دقیقاً مثل جوان های مجردی که مشکلات مالی را مانع ازدواجِ به موقع خود بیان می کنند. اتفاقی که به تعبیر برخی بزرگان، به نوعی شرک خفی به حساب می آید و ما از ان غافلیم.

راستش زودتر از هر چیز انگار باید فکری به حال بی توکلی خودمان کنیم...!




کد مطلب: 30736

آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdciqyap.t1aup2bcct.html

خط نيوز
  http://khatnews.com