توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 10497
جمعه ۴ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۰۶:۲۹
بدهکارترین به امام و رهبری
محمد ایمانی
«بنده فعلا نصیحت می کنم». این تعبیر با وجود عمق خیرخواهانه، بازدارنده و آمیخته با هشدار درباره آینده است، از آن جنس که شبیه آن درباره فتنه گران گفته شد.
بدهکارترین به امام و رهبری
«قدرت تشخیص را باید از مردم و نخبگان گرفت». این گزاره امروز به کلیدی ترین هدفگذاری جریان های ناهمخوان با جمهوری اسلامی تبدیل شده است. جریان معارض، یک شبکه چند ضلعی است که طیفی از رژیم های استکباری، گروه های کینه دار ضد انقلاب، و حلقه های نفاق جدید را شامل می شود.

ضلع اخیر شامل حلقه های جداگانه ای است که در انتخاب میان «استقامت بر صراط انقلاب» یا «انحراف و فتنه»، به مسیر دوم گرویده اند. طیف هایی که طی ۴-۳ سال اخیر به عنوان جریان فتنه و حلقه انحراف شناخته می شوند، در حقیقت اصالت ندارند و به عنوان چرخ دنده ماشین عملیات روانی دشمن عمل می کنند. دشمن به واسطه رفتار آنهاست که می تواند فضا را غبارآلود کند و به زعم خود قدرت تشخیص را از مردم بگیرد.

امکان تشخیص و مشاهده دقیق صحنه کی سخت می شود؟ آن هنگام که روکش حق بر چهره باطل بکشند یا سیمای پاکیزه حق را به تیرگی باطل بیالایند تا زبان معارضان و معاندان حق دراز شود و زبان اصحاب جبهه حق کوتاه گردد. اکنون شبکه چند ضلعی ناهمخوان- یا معارض- با جمهوری اسلامی، برای سلب قدرت تشخیص از مردم به همین شیوه متوسل شده است.

تلقی آنها ولو با اغراض و مطامع متنوع این است که اگر مه و غبار فضای عمومی فرو بنشیند، مردم و نخبگان در خدمت اصل انقلاب و جمهوری اسلامی خواهند ماند بی آن که به دشمنان و فرصت طلبان و امتیازخواهان و طعمه انگاران قدرت کمترین مجالی بدهند. گرد و خاک فتنه سال ۸۸ با همین تلقی بلند شد و برخی فتنه های کوچک تر پس از آن ماجرا در ادامه همین انگاره است که نباید به مردم مجال مشاهده شفاف صحنه را داد. با این ملاحظه، تصویر افق پیش روی سیاست ما چگونه خواهد بود؟ آیا مثلا ۶-۵ ماه آینده، آبستن فتنه جدیدی است؟

قطعا این اراده و تصمیم در میان انواع جریان های معارض یا ناهمخوان با نظام امت و امامت قابل رصد است اما میزان موفقیت یا ناکامی آنها، ارتباط مستقیم با مسئولیت شناسی یا بدعهدی و فتنه زدگی دوستان دارد؛ این که نقش آفرینی آنها موجب بسط ید جبهه انقلاب و انفعال بدخواهان و یا برعکس باعث مزاحمت برای جبهه خودی و طمع و گستاخی معارضان انقلاب شود.

رویکرد مغشوش و آلوده ای که به ماجرای روز استیضاح وزیر کار انجامید، مجددا استعداد فتنه پذیری را در میان برخی سیاسیون ما به رخ کشید. این ظرفیت قطعا موضوع محاسبات آتی معارضان اصلی انقلاب (جبهه شیطان بزرگ) قرار خواهد گرفت، همچنان که برخی دست اندرکاران فتنه سال ۸۸ در کوره زمان برای فتنه گری ساخته و پخته شدند. در عین حال آنچه در فضای رسانه ای و سیاسی مشاهده می شود، تمرکز دشمن بر محور حیرت افکنی و تردیدافزایی است. این تمرکز از آن جهت مهم است که دشمن در جنگ نرم، اراده و ایمان و امید ملت و نخبگان ما را هدف قرار داده است.

سلاح دشمن در این جنگ با کج رفتاری و بدعملی سیاستمداران درون جبهه انقلاب خشاب گذاری می شود. تیغ دشمن برش نخواهد داشت اگر تیغه بدعملی سیاستمداران و مسئولان در محور قانون شکنی و ماجراسازی و دهن کجی به مشکلات روزمره زندگی مردم، به کمک بدخواهان نیاید. هر سیاستمدار و صاحب منصبی که محور فعالیت خود را شکستن یا دور زدن قانون، ایجاد جنجال، قفل کردن و به بن بست رساندن امور، و خراشیدن اعصاب مردم قرار دهد، قطعا بر محوری مشترک با محور دشمنان حرکت می کند.

آخرین هشدار و اتمام حجت رهبر معظم انقلاب، معطوف به این واقعیت است که حال که دشمن عداوت و خباثت خود را شدت بخشیده، مسئولان نیز باید عبور از پیچ مهم تاریخ در مسیر پیشرفت و اقتدار کشور را وجهه همت خود قرار دهند.

شبکه سیاسی- رسانه ای جبهه معارض که اکنون به هم پوشانی کامل با جریان فتنه رسیده، ابهامات و سؤالاتی را ترویج می کند. از جمله این که چرا رهبر معظم انقلاب از دولت و رئیس جمهور در طول سال های گذشته حمایت کردند؟ یا این که چرا رؤسای جمهور در ایران نوعاً مسئله دار شده اند؟ برخی دیگر می گویند در حق طیفی که به عنوان فتنه گر شناخته می شوند، جفا شد وگرنه آنها نیز با رئیس دولت فعلی از قبل مسئله داشتند؟ در این باره چند نکته مهم قابل تامل است.

۱- حمایت از دولت جمهوری اسلامی و رئیس آن، رکن ثابت در سیره مدیریت امام و رهبری است. این حمایت، جانبداری از اشخاص نیست بلکه تلقی عقلانی این است که بار سنگین مسئولیت بر دوش «دولت جمهوری اسلامی» و رئیس آن است و باید آنها را برای خدمتگزاری مردم حمایت کرد همچنان که دولت، خط مقدم مواجهه با جبهه دشمن است. موضع حضرت امام در قبال ابوالحسن بنی صدر- کسی که بعدها معلوم شد مامور کددار لانه جاسوسی آمریکا بوده- چنان بود که اشک برخی از نیروهای انقلاب را درآورد و موجب نامه نگاری توأم با گلایه و اعتراض برخی از آنها شد.

حضرت امام موضع صبورانه حمایت توأم با نصیحت را پیش بردند اما بنی صدر به جای جبران، راه رسوا کردن خود و خودکشی را در پیش گرفت. این حمایت، در دولت بعدی که مصادف با دوره جنگ بود، به مراتب پررنگ تر دیده شد ضمن اینکه زنهارها و عتاب و مؤاخذه ها نیز وجود داشت.

پس از رحلت حضرت امام(ره) نیز حمایت از نوع دولت ها با وجود فراز و فرود گفتمانی هر یک از آنها- در کنار نصیحت و تذکر- سرلوحه منش رهبر معظم انقلاب بوده است. ایشان در دولت سازندگی بیشترین حمایت ها و در عین حال هشدار و نصیحت ها را متوجه دولت کردند.

حتی در دولت اصلاحات که از کلیت گفتمانی انقلاب و امام بیشترین فاصله را گرفته بود- و بعضا در تعارض و تزاحم گفتمانی بود- رهبر انقلاب ضمن تذکر و زنهارها، از دولت که به هرحال دولت جمهوری اسلامی و نه دولت اشخاص بود حمایت کردند. این تعبیر را «مسعود-ب» روزنامه نگار سلطنت طلبی که بعدها همکار دایمی نشریات اصلاح طلبان و سپس شبکه بی بی سی شد، سال ۸۳ در مصاحبه با نشریه قاصدک عنوان نمود که اصلاح طلبان و نشریات آنها تسمه پاره کرده و با تندروی از چراغ قرمزها عبور می کردند اما با این حال «از حق نگذریم آقای خامنه ای ایستاده و تا حالا نگذاشته خاتمی را بخورند(!) وگرنه می خورندش اگر آقای خامنه ای نباشد... آقای خاتمی یکی از وفادارترین ها به دموکراسی است اما در دنیا به هیچ کس به اندازه آقای خامنه ای بدهی ندارد. یعنی او هر ۵ روز یک بار، نجاتش داد». هاشمی و احمدی نژاد که خوب است، آن هنگام که خاتمی اعلام کرد جامعه مدنی یعنی مدینه النبی، رهبر معظم انقلاب از همین رویکرد گفتمانی مثبت استقبال کرده و فرمودند اگر منظور از جامعه مدنی همین است که آقای رئیس جمهور می گوید که جامعه مدنی یعنی مدینه النبی، ما حاضریم جانمان را برای این شعار فدا کنیم.

انتخابات ریاست جمهوری سال ۴۸ در فضایی برگزار شد که طیف سیاسی حاکم بر دولت- و قبل از آن مجلس ششم- از یک سو در برابر دشمن خارجی دچار انفعال و تسلیم طلبی بود و از سوی دیگر حاضر نبود شعارهای راهبردی انقلاب را با افتخار سر دست بگیرد؛ از آن بدتر مطبوعات تابع جریان سیاسی مذکور علنا از ختم انقلاب، رفتن امام به موزه تاریخ، تخطئه دفاع مقدس و تخریب مبانی اسلامی انقلاب سخن می گفتند. اگر احمدی نژاد در آن فضا مورد اقبال مردم قرار گرفت و پس از انتخاب، مورد حمایت رهبری واقع شد، به اعتبار رویکرد به ارزش های محبوب مردم و انقلاب بود.

همین جا باید به حقیقت دیگری پرداخت که ادعای تردیدافکنان درباره مسئله داری نوع روسای جمهور را نقض می کند. حضرت آیت الله خامنه ای، در ۸ سال تصدی مسئولیت ریاست جمهوری- به اعتبار نقص آن روز قانون اساسی- از کمترین اختیارات در مقایسه با روسای جمهور بعدی و حتی بنی صدر برخوردار بودند اما با این حال در تبعیت از حضرت امام(ره) ذره ای کم نگذاشتند و کوچکترین حاشیه و چالش را برای کشور و نظام ایجاد نکردند تا معلوم شود می توان رئیس جمهور منتخب مردم بود و روزگار مسئولیت را با پاکیزگی و خدمتگزاری محض- بدون کمترین اعوجاج گفتمانی- سر کرد.

۲- موضوع دیگر زبان درازی فتنه گرانی است که به اعتبار برخی عمکردهای رئیس جمهور، طلبکار شده و قیافه حق به جانب گرفته اند و بدین ترتیب می خواهند خیانت های خود را بپوشانند. آنها در سال ۴۸، از مردمی شکست خوردند که به مدت ۱۲-۰۱ سال در حقشان جفا و خیانت کرده بودند. و در سال ۸۸ مجددا تودهنی اصلی را از مردم وفادار به امام و رهبری خوردند که عاشق اسلام و انقلاب و امام حسین(ع) بودند.

عملکرد ۴ ساله دولت در آن مقطع هرچه که بود- که پر از خدمات کم سابقه و البته برخی نواقص بود- کجا می توانست بهانه آشوبگری، شعار به نفع رژیم صهیونیستی در روز قدس (میراث کم نظیر حضرت امام)، هتاکی به تصویر حضرت امام و عصاره مبارزه ایشان (ولایت فقیه)، معارضه با اصل جمهوری اسلامی و سرانجام شکستن حرمت عاشورای حسینی باشد؟ با این وصف اگر خدای نکرده فرد جدیدی دچار روند انحراف و ارتجاع گفتمانی شود، نهایت سقوط او همین جایی خواهد بود که فتنه گران به آنجا سقوط کردند و آن وقت مردم نیز همان معامله را می کنند که با فتنه گران کردند. در واقع روسیاهان فتنه هرگز به خاطر کم گذاری دیگران روسفید نخواهند شد.

درباره افق فضای سیاسی و ترسیم آینده پیش رو باید در مجال دیگری نوشت. اما آنچه از بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب مستفاد می شود دشمنان در مقابل موقعیت شناسی ملت ایران که این بار در راهپیمایی پرشکوه ۲۲ بهمن جلوه کرد، دچار انفعالند و این بصیرت ملت که مانند بهمن بر سر دشمن فرود آمدند، شایسته تعظیم و شکرگزاری است.

درباره سیاسیون خاطی نیز این عبارت کوتاه و گویاست؛ «بنده فعلا نصیحت می کنم». این تعبیر با وجود عمق خیرخواهانه، بازدارنده و آمیخته با هشدار درباره آینده است، از آن جنس که شبیه آن درباره فتنه گران گفته شد. البته می توان امیدوار بود که نصیحت ولی امر مسلمین در دل مخاطبان اصلی آن اثر کند.
منبع: روزنامه کیهان
Share/Save/Bookmark