توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 21611
پنجشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۰۹
سرمقاله رسالت
ارمغان سفر به نیویورک!
طبعاً افکار عمومی جهان این برخورد منطقی دولتمردان ایران را با اظهارات تبخترآمیز رئیس جمهور آمریکا مقایسه می کنند که مانند آن دانش آموزی که از مدرسه اخراج شده بود اما می گفت:« ما را از این مدرسه بیرون می رویم!»
ارمغان سفر به نیویورک!
کشمکش های پیدا و پنهان ایران و آمریکا بی شباهت به مناظرات انتخاباتی- با حفظ حرمت مناظره کنندگان- نیست که در این مناظرات هر کسی حرف خود را می زند و از دیدگاه ها و مواضع خویش دفاع می کند و دور از ذهن به نظر می رسد که یکی از مناظره کنندگان رقیب خود را ضربه فنی کند یا به نفع او کناره گیری نماید. درحقیقت مخاطب اصلی و قاضی نهایی این گونه هماوردی های سیاسی یا فکری، مردم هستند. خواه مردم یک کشور و خواه افکار عمومی جهان و لذا هر یک از طرفین تلاش می کند تا در عرصه افکار عمومی پیروز شود.

۳۵ سال است که این نمایش قدرت و زورآزمایی ایران و آمریکا بر روی صحنه است و هرازگاهی پرده ای از آن به اجرا درمی آید و قابل توجه آنکه در هر پرده، نسبت به پرده قبلی، شخصیت منفی نمایش ضعیف تر و شخصیت مظلوم آن قدرتمندتر می شود و بر همین اساس دولت های انقلابی و ملت های جهان با تماشای این مجموعه طولانی، هر روز دلگرم تر می شوند و در مقابل، موج سرکشی ها و نافرمانی های عوامل تحت امر استکبار جهانی افزایش می یابد.

بر این اساس باید گفت کسانی که انتظار حل مشکلات کشور را از سفر اخیر هیئت ایرانی به نیویورک داشتند، به شناختی واقع بینانه از صلابت نظام جمهوری اسلامی و نیز روحیه استکباری نظام سلطه جهان نرسیده بودند و در رهنمودهای مقام معظم رهبری تعمق نکرده بودند که بارها هشدار داده اند مسئله هسته ای ایران برای نظام سلطه جهانی یک بهانه است. درحقیقت احزاب ۳۱گانه و ۵۱۱ نفری که تحت عنوان اصلاح طلب عنان اختیار را از کف دادند و از بیم آنکه در تقسیم غنائم سر آنان بی کلاه بماند و نامشان در جرگه مقربان ثبت نشود، نامه ای به اوباما نوشتند و در وصف زیبایی های صحرای آریزونا و کویر ایران قلمفرسایی کردند، علاوه بر آنکه در اندازه خود، جایگاه رئیس جمهور را در این سفر سیاسی تضعیف نمودند، نشان دادند که معنای قید «قهرمانانه» را برای واژه نرمش درک نکرده اند و ساده اندیشانه پنداشته اند ماهیت استکبار جهانی یا ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران با یک سفر چندروزه دگرگون می شود.

همچنین ظاهراندیشانی که تنها شیوه مقابله با استکبار جهانی را رویارویی مستقیم و قهر و ترشرویی می پندارند به عمق معنای واژه های حکمت و مصلحت و نرمش قهرمانانه، پی نبرده اند و توجه ندارند که از جمله ضروریات «نرمش قهرمانانه» در عرصه نبرد سیاسی و دیدارها و مذاکرات دیپلماتیک، توجه داشتن به نقش «واژه ها» و کلمات و تعابیر به کار گرفته شده است.

توجه داشته باشیم که نظام سلطه تمام ابزار تبلیغاتی خویش را علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته است تا از دولتمردان ایران چهره ای خشن، بی منطق و خطرناک برای جهان و جهانیان ترسیم کند و در چنین فضایی به جای استفاده از تعابیری که به صراحت ضدیت با هولوکاست از آن استنباط می شود می توان جنایت نازی ها نسبت به پیروان همه ادیان، اعم از مسیحی و مسلمان و یهودی را محکوم کرد.

یا در ارتباط با دفاع از حق هسته ای ایران به جای اعتراض به کشورهایی که خود سابقه داشتن سلاح هسته ای و حتی به کار بردن آن را دارند، در این شرایط حساس می توان گفت مانند قریب چهل کشور دیگر جهان که امکان بالقوه و بالفعل دستیابی به دانش هسته ای را دارند، ایران هم می خواهد از این حق قانونی و استفاده انسان دوستانه از دانش هسته ای بهره مند باشد.

طبعاً افکار عمومی جهان این برخورد منطقی دولتمردان ایران را با اظهارات تبخترآمیز رئیس جمهور آمریکا مقایسه می کنند که مانند آن دانش آموزی که از مدرسه اخراج شده بود اما می گفت:« ما را از این مدرسه بیرون می رویم!» رئیس جمهور آمریکا هم به جای آنکه بگوید ما طی این ۳۵ سال هرچه در توان داشتیم، به کار گرفتیم اما نتوانستیم نظام جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنیم، می گوید: ما تصمیم نداریم نظام جمهوری اسلامی ایران را تغییر بدهیم. اما تحلیلگران ژرف اندیش فراتر از آن نرمش کلمات و این
اقتدار نمایی را مشاهده می کنند.

در یک طرف دفاع رئیس جمهور ایران از حقوق فلسطینی ها و ایستادگی بر مواضع کشورمان در حمایت از سوریه، همچنین عدم پذیرش تقاضای دیدار رئیس جمهور آمریکا نشانه استقلال نظام جمهوری اسلامی ایران است که بر اساس منافع خویش تصمیم می گیرد بدون آنکه از کشور و قدرت دیگری در اتخاذ مواضع خویش کسب تکلیف کند و در این سفر سیاسی با روی باز و نه خدای ناکرده با دست دراز ظاهر می شود. اما در طرف دیگر رئیس جمهور آمریکا، علاوه بر محدودیت های داخلی، باید منافع صهیونیست ها را هم در نظر بگیرد و از اسرائیل هم کسب تکلیف کند. همچنین رفتار رئیس جمهور آمریکا نشان داد که تا چه اندازه مذاکره با ایران برایش اهمیت دارد و گذشته از پیگیری های مکرر به عمل آمده برای تماس تلفنی، بلافاصله پس از گفتگوی تلفنی سراسیمه در جمع خبرنگاران حاضر می شود تا خبر این تماس را بازگو کند.


سرمقاله رسالت/محمود فرشیدی
Share/Save/Bookmark