توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 29479
چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۴۴
افراط بهتر است یا تفریط؟!
محسن مهدیان
قدیم ترها حسین الله کرم نشریه ای منتشر می کرد به نام حزب الله. یکی از نویسندگان ثابت و همیشگی این نشریه هم حاج منصور ارضی بود. حاج منصور یک ستون ثابت داشت که شرح دعای کمیل می نوشت. در یکی از شرح نوشته ها، ذیل فرازی از دعای کمیل این طور تحلیل می کرد که افراط و تفریط هر دو ناپسند است؛ اما اگر قرار باشد بین این دو یکی را انتخاب کنیم، بی تردید افراط بهتر از تفریط است. حرف حقی است. چه آنکه به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل.

چند روز پیش سعید حجاریان را برای سخنرانی در جمع دانشجویان دعوت کردند. اما این جلسه برگزار نشد. علت هم تجمع و شعارهای پیاپی دانشجویان بود. دانشجویان معترض اجازه سخنرانی را به حجاریان ندادند. بدون تردید کار دانشجویان غلط بود؛ اما همین نیز قابل دفاع است. دانشجوی در صحنه بهتر از دانشجوی افسرده و ناامید است.

دانشگاه سیاسی و نه سیاست زده از دانشگاه علمی ولی افسرده صدها درجه بهتر است. حضور در صحنه و داشتن دغدغه های سیاسی و اجتماعی، زندگی ساز است، اما درس و المپیاد و غیره به تنهایی کج راهه است و با هر سطح آورده ای، برای خود دانشجو خسران است.

روزگاری فضای دانشگاه ها محل بحث و تبادل نظر سیاسی و معرفتی میان تشکل های صنفی و دانشجویی بود و امروز مهمترین دستاورد تشکل های دانشجویی که مورد اقبال دانشجویان هم قرار می گیرد، برگزاری کنسرت موسیقی و تئاتر و پخش فیلم است.

خاطرم هست در دانشگاه علامه طباطبایی یک شبانه روز رییس وقت دانشگاه را که آن روز نجفقلی حبیبی بود، به دلایلی سیاسی که جزییات آن را به ذهن ندارم، در اتاقش حبس-گروگان- کردیم. رییس دانشگاه کل آن ساعات را با دانشجویان حرف می زد و شوخی می کرد و می خندید. فردای آن روز احدی از دانشجویان متحصن اخراج و تعلیق که هیچ، حتی تذکر هم نگرفتند. بعدها در ملاقاتی با نجفقلی حبیبی از خاطره آن شب پرسیدم که گفت: «من اعتقاد شما را قبول نداشتم اما برایم این اهتمام در پیگیری مطالباتان ارزش داشت». بماند که همین دانشگاه بعدها مدیریتش تغییر کرد و به کمترین بهانه ای دانشجو اخراج می شد و کار بدانجا کشید که درب بسیج دانشگاه هم تخته شد.

طرح انصار حزب الله برای گشت موتور سوارها ممکن است به ده ها دلیل اشکال روشی و مدلی داشته باشد. اما قیام برای امربه معروف و نهی از منکر بهتر از نشستن و نگاه کردن است. مدل و نحوه نقد جبهه پایداری به دیگر گروه های سیاسی و جریان قدرت در کشور قابل دفاع نیست. اما بی شک ارزش این جریان و هر گروه و دسته حاضر در صحنه ای، بیشتر از کسانی است که همه عمر سیاسی شان به سکوت می گذرد و سکوت را تلاش برای وحدت سیاسی می دانند.

همیشه سکوت نشانه آرامش نیست. هر آرامشی نشانه نشاط نیست. سکوت ناشی از افسردگی فتنه است. حرکت کردن به از نشستن است. باید حرکت را جهت صحیح داد نه اینکه ایستاده را وادار به نشستن کرد. کسی که حرکت می کند دارای انگیزه و اهل دغدغه است. چنین فردی لازم شد به استدلال و جبر اجتماع، حرکتش را اصلاح می کند و همین نیز مبنای رشد و تعالی فردی و جریانی است. اما کسی که نشست، این رخوت و سستی را به هیچ نتوان اصلاح کرد. چنین جامعه ای در بزنگاه ها تاب قیام را نخواهد داشت و قربانی می دهد.

افراط و تفریط به تعبیر امیرالمومنین هر دو از مصادیق جهالت است. اما اگر افراط را مصداق حرکت بگیریم و تفریط را نشستن و رخوت و سستی تعبیر کنیم، آنگاه فرق این دو از حیث برنامه ریزی اجتماعی برای مسئولان بسیار با اهمیت است.

حرکت نشانه اعتقاد و دغدغه داشتن است. دغدغه به خودی خود ارزش است ولو اینکه غلط اندر غلط باشد. اعتقاد غلط ناشی از استدلال غلط است و قابل اصلاح؛ اما سستی و رخوت و یاس با استدلال و منطق قابل اصلاح نیست و به همین دلیل است که نا امیدی بزرگترین گناه است. چرا که ناامیدی یعنی یاس از اصلاح.

جامعه آرام ولی افسرده که حرکتی ندارد، جامعه رو به زوال است. نباید از حرکت های اجتماعی ولو غلط هراسید که اصلاح در حرکت است. هر حرکتی تشویش ساز است و تعادل در پی تشویش ساخته می شود.
Share/Save/Bookmark