توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 8237
دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۲۴
بی‌سوادها مدعی سرطان‌زایی پارازیت‌های ماهواره‌ای هستند‬
دكتر محمد اسماعيل اكبري
بی‌سوادها مدعی سرطان‌زایی پارازیت‌های ماهواره‌ای هستند‬
دكتر محمد اسماعيل اكبري، استاد دانشگاه و رئيس مركز تحقيقات سرطان دانشگاه علوم پزشكي شهيدبهشتي: اين روزها سرو صداي زيادي بلند شده و موضوع امواج راديويي كه گاهي به آن پارازيت مي‌گويند، نقل محافل و مجالس و گروه‌هاي فني، سياسي، اجتماعي، و حتي مردم شده است، و هر حنجره‌اي بر حسب آنچه برايش خوانده‌اند بازگويي مسئله مي‌كند. موضوع برايم چندان مهم نبود تا اينكه از پنجره سلامت به قضيه نگاه شد، و در رسانه‌ها اظهار نظرهايي بعضاً علمي، گاهي تا حدودي علمي، گاهي با بيان علمي و نتيجه گيري متضاد و غير علمي و گاهي هم غير علمي منتشر شد كه معلوم گرديد تكليف موضوع روشن نشده است. محافل مدني و حقوقي متعددي نيز به اشكال مختلف در اين رابطه بحث و فحص كردند اما چهار چوب روشني در اختيار مردم قرار ندادند. با درخواست يكي از اين نهادها، مركز تحقيقات سرطان سعي كرد جمع بندي مناسبي از موضوع را به مردم عزيزمان ارائه دهد،اميد است كه براي نهادها و محافل سياسي اجتماعي و تخصصي هم مفيد باشد. بديهي است زبان ابزار در اين مقوله براي عام است و اگر ضرورت داشته باشد، اينجانب و همكارانم براي بحث‌هاي جزئي‌تر و علمي‌تر در اين مقال آماده ايم.
براي اينكه جامعيت از ديدگاه‌ها را داشته باشيم، از همكارانم درخواست كردم كه مطالعه ميداني در مورد نحوه انتقال اين مفاهيم به مردم از طريق رسانه‌ها و افراد و نهادهاي مختلف انجام دهند، و سپس گروههايي فني از دانشگاه صنعتي اميركبير، دانشگاههاي صنعتي اصفهان و علوم پزشكي اصفهان را به كمك طلبيديم تا در كنار كارشناسان زبده مخابرات و كاردان و بعضاً مجريان حوزه امواج راديويي جمع قابل قبولي براي اظهار نظر داشته باشيم كه بدين وسيله از جمع اين عزيزان تشكر و قدرداني ميشود.و اما ابعاد مختلف مسئله تا نيل به پاسخ:
اول) ابعاد سياسي و اجتماعي: اين موضوع همانند بسياري از موارد فني ديگر اسباب دستي شده است براي گروههاي سياسي اجتماعي متفاوت كه هر يك بنحوي صلاح ميدانند با بهره گيري از آن به گروه مقابل صدمه بزنند و يا گروه طرف خود را تبرئه و تقويت كنند اين ديدگاه‌ها اين بار نيز كارشناساني از حوزه‌هاي مختلف را بكار گرفتند و با استناد به كلام و ديدگاه آنها به قضاوت نشستند و نتيجه‌اي را كه دوست داشتند گرفتند.
در مطالعه اين اظهارنظرها معلوم شد كه بعضاً درست است، بعضاً غلط كامل علمي است، ودر اين ميان هم طيف‌هاي ديگري وجود دارد كه در جمع بندي نهايي براي مردم تكليف روشن نيست لذا تصميم گرفته شد، بيان‌هاي رسانه‌اي و ديدگاه‌هاي سياسي اجتماعي را از حوزه قضاوت خود دور كنيم و بدون تأثيرپذيري از اين ديدگاهها موضوع را مورد بررسي علمي قرار دهيم.
و هياهوي جهان سياست زدگان و سياست بازان را در دنياي كوچك وبسته خودشان حبس كنيم و در ميدان باز انديشه و عقل و علم و البته دلسوزي و مسئوليت پذيري جولان دهيم.
دوم) آيا اين مسئله يعني امواج راديويي و الكترومغناطيس موجود در هوا اولويت بهداشت و سلامت مردم ايران است؟ با يك ارزيابي مختصر متوجه مي‌شويم كه اگر عالمانه به موضوع نگاه كنيم اين مطلب در اولويت‌هاي بسيار پائيني قرار ميگيرد زيرا وقتي آب مصرفي مردم، هواي استنشاقي مردم، غذاهاي مصرفي، موضوع دخانيات و سيگار و قليان، سياست‌هاي غلط مسئولين عدم اجرا و يا اجراي ناقص قانونهاي حمايتي، بدن نحيف سلامتي جامعه را هدف قرار داده‌اند جايي براي امواج الكترومغناطيس باقي نمي‌ماند، اما بهرحال و بهردليل جزء اولويت‌هاي كلامي قرار گرفته است كه ناچاريم به آن بپردازيم. اما فراموش نشود كه حوزه سلامت نكات جدي و فوري زيادي دارد كه بايد اول به آنها پرداخته شود.
سوم) آيا اين موضوع سابقه دارد؟
در سالهاي ۸۳-۸۰ باز هم موضوع بصورت جدي مطرح شده بود، در آن زمان هم كه جمهوري اسلامي ايران تلاش مي‌كرد پاسخي عالمانه براي هجمه‌هاي امواج راديويي و نتايج حاصل از آن پيدا كند، اين طبل به صدا درآمد. بطوريكه شوراي امنيت ملي وقت از وزارت بهداشت در مورد چگونگي موضوع توضيح خواست.
اينجانب كه در آن زمان مسئوليت سلامت را در وزارت بهداشت به عهده داشتم با همكاري اساتيد معظم رشته‌هاي فني مطالبي را آماده كرده و اظهارنظر رسمي حوزه سلامت را به شوراي محترم امنيت ملي منتقل كرديم.
در آن زمان هياهوها و بحث‌ها بيشتر در نهادها و محافل فني و سياسي بود تا حوزه‌هاي رسانه‌اي لذا مردم چندان تحت تأثير قرار نمي‌گرفتند كه امروز هدف رسانه‌اي شده‌اند.
چهارم) آيا بدن انسان موج الكترو مغناطيس توليد مي‌كند، آيا بدن ما از اين امواج تاثير مي‌گيرد، آيا تأثير اين امواج براي بدن ما خوب هستند يا بد؟
سؤالها كمي زياد شد اما انشاءا... به آساني و با زبان ساده جمع بندي مي‌كنيم. بلي بدن انسان امواج الكتريكي و مغناطيسي و الكترومغناطيس دارد.
شايد شما هم نوار قلب را ديده ايد يا خودتان از آن بهره برده ايد، در نوار قلب در حقيقت ما جريانهاي الكتريكي قلب را ثبت مي‌كنيم، همين‌طور در نوار مغز و يا نوارهاي اعصاب دست و پا و غيره. اما جالب‌تر از همه دستگاه MRI است كه توضيح ميدهم.
در سلولهاي انسان مواد يوني و قطبي وجود دارند، يعني موادي در سطح سلول، درون سيتوپلاسم و يا درون هسته وجود دارند كه خودشان داراي بار قطبي و انرژي هستند. اين مولكولهاي باردار اساس حيات را در سلول تشكيل ميدهند، مثل مولكولهاي پروتئيني، مولكولهاي نوكلئيك اسيد (RNA ,DNA)يون سديم (Na+)،پتاسيم (K+)، كلسيم (Ca++)، كلر(Cl-)، فلوئور(F-)و غيره اين يونها و مولكول‌هاي داراي بار الكتريكي سبب مي‌شوند كه سلول ما داراي قطب‌هاي انرژي شود و مقداري انرژي الكتريكي و الكترو مغناطيسي كه از جنس‌هاي امواج راديويي است در سلول توليد شود.
جالب است بدانيم كه دستگاه MRI وظيفه نشان دادن همين انرژي‌ها و امواج را به عهده دارد. اين دستگاه انرژي مغناطيسي سلولهاي بدن را مي‌گيرد آنرا تشديد مي‌كند و بصورت تصوير نشان ميدهد بهمين جهت به آن مي‌توانيم دستگاه"تصويرگرجريان مغناطيس تشديد يافته"(Magnetic ResonanceImaging) بگوئيم نكته مهم اينكه، سلولهاي بدن جريان‌هاي مغناطيسي و الكتريكي متفاوتي را دارند و بديهي است كه اعضاي بدن هم به تبع آن همينطور هستند، يعني ميزان جريان الكتريكي مغناطيسي در سلولهاي پوست با رگ با عصب با كبد، با معده، با عقده لمفاوي و غيره متفاوت است و بهمين دليل در تصويربرداري آنها را از هم تفكيك مي‌كنيم. حالا اگر نابساماني در يك عضو پيدا شدو سلولهاي جديدي مثلاً سلولهاي سرطان در آن عضو نمايان شدند اين بار تصوير عوض مي‌شود و آنها را نشان ميدهند پس بطور خلاصه بدن ما داراي جريانهاي الكتريكي و مغناطيسي در سطح تك تك سلولهاي خود مي‌باشد.
از اعجازات خلقت اينستكه اين جريان الكتريكي در سطح سلول (غشاء سلول) و درون آن بسيار متفاوت است، بطور ميانگين در سطح سلول ۵۰۰ ولت در سانتيمتر (V/Cm)الكتريسيته داريم در حاليكه در درون آن (سيتوپلاسم) اين رقم معادل ۱۰-۰ ولت در سانتيمتر است. اين تفاوت يكي از نشانه‌هاي اعجاز آور خلقت است كه خود حديث مفصلي دارد. بديهي است كه چنين سلولي كه داراي بار الكتريكي است، مي‌تواند تحت تأثير جريانهاي الكتريكي و مغناطيسي يعني امواج راديوئي قرار گيرد. و اين همان مطلبي است كه عده‌اي از همكاران محترم به آن استناد مي‌كنند و جريانهاي الكتريكي و مغناطيسي را زيان بار قطعي ميدانند.
و عده‌اي ديگر با استناد به اين واقعيت علمي نتيجه‌اي غير علمي مي‌گيرند يا به فرمايش مولايمان امام علي (ع) "كلمه حق يراد بها الباطل" خط مشي آنها ميشود.
و ما هم با در نظر گرفتن اين واقعيت علمي سعي مي‌كنيم پاسخي به مردم عزيزمان بدهيم.
با توجه به وضعيت سلولهاي طبيعي بدن، جريانات متناوب اثر بيشتري روي سلول دارند تا جريانات ثابت و معمولاً جريانهاي الكترومغناطيسي اين اثر را دارند. زيرا جريانات الكتريكي به تنهائي معناي روشني در اثرگذاري سلول ندارند. چون سلولها خود داراي جريانات الكترو مغناطيسي هستند.
اما نوع اثر چگونه است؟ آيا همه جريانهاي راديويي زيان بار هستند؟ در پاسخ بايد بگوئيم كه چنين نيست، فركانس‌هاي پائيني يعني كمتر از يك كيلوهرتز موجب رشد سلولي ميشود. و در كارهاي تحقيقاتي و بعضاً عملياتي براي رشد سلولهاي استخواني ماهيچه اي، قلب و غيره مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
تأثيرات بيولوژيك و ماندگار اين ميزان اشعه روي سلولها كم و ناچيز است.
فركانس‌هاي بالاي چند مگاهرتز سبب توليد گرما و نهايتا ًمرگ سلول ميشوند. و اثرات بيروني و فيزيكي اين اشعه خيلي زود با مرگ عضو و موجود زنده نمايان ميشود.در كارهاي تحقيقاتي از اين اشعه براي مرگ سلولهاي سرطاني (تومورها)استفاده ميشود.
فركانس‌هاي بين ۱۰ كيلوهرتز تا يك مگاهرتز موجب تغيير بيولوژيك در سلول ميشود و مي‌تواند منجربه اثر ماندگار روي سلول شود، اين ميزان موج همان چيزي است كه بيشتر مورد عنايت و توجه در اثرات زيان بار امواج راديويي است، شرط آن اينستكه امواج متناوباً و مستمراً به عضو (انسان) تابيده شود.
اين امواج هم اكنون در قالب يك پروژه تحقيقاتي با همكاري دانشگاههاي علوم پزشكي شهيد بهشتي، اصفهان و صنعتي اميركبير در مركز تحقيقات سرطان در حال اجراست.
اثربخشي امواج راديويي براي تغيير بيولوژي سلول موضوع "كن فيكون"نيست، بلكه يك فرايند طولاني لازم است تا تنها در بعضي از سلول‌ها تغييرات متفاوتي پيدا شود. اين تأثيرات منجربه شكستگي زنجيره DNA و تغيير در بيان ژني ميشود، اما سلول هم يك ارگان زنده است و به اين زودي هم تسليم نميشود.
لذا بارها و بارها اين شكستگي زنجيره DNA را اصلاح مي‌كند اما ممكنست زماني پيش بيايد و يا در بعضي سلول‌ها، ترميم صورت نگيرد و سلول منحرف شود انحراف سلول ممكنست منجربه مرگ آن شود يا ممكنست به تغيير ماهيت آن منجر شود يا منجربه تكثير سلول شود كه اگر اين تكثير خارج از كنترل شود سرطان پيش مي‌آيد بعداً راجع به امواج راديويي موجود و تأثير آن حرف خواهيم زد.
پنجم) امواج راديويي از كجا و چگونه مي‌آيند؟
منابع مختلفي توليد موج راديويي مي‌كنند، اصلاً موج‌ها هرگز از بين نمي‌روند و به صورت‌هاي مختلف بروز بيروني دارند.
در حوزه پزشكي اشعه‌هاي مختلفي چون اشعه ايكس، گاما، مغناطيس توليد ميشود و معمولاً مستقيماً به بدن بيمار تابانده ميشوند، همه اين اشعه‌ها مضر هستند و براي سلولهاي بدن ما و هر موجود زنده ديگري خطرناك هستند اما با توجه به ميزان مناسب و زمان كوتاه اين زيان‌ها قابل قبول بوده و پذيرفته شده است. اما معمولاً مي‌توان از اين معيارها براي زيان بار بودن امواج راديويي استفاده كرد. و اين امر مؤيد اين نكته است كه هر تكنولوژي با خود سود و زيان را به همراه مي‌آورد.
در بخش موبايل امواج راديوئي از طريق آنتنهايي ويژه در ايستگاههاي BTS (Base Transceiver Station) به گوشي‌هاي موبايل ارسال كه طي سالها مراحل تكاملي خود را طي كرده‌اند. زيرا در گذشته اين آنتن‌ها با توان بالايي از فرستنده، امواج را ارسال مي‌كردند كه بعضاً موجب بروز مشكلاتي مي‌شد كه آن روزها هم كسي مخالفتي با موبايل نكرد اما امروزه ميزان سيگنال دريافتي گوشي‌هاي موبايل كه توسط اين آنتن‌ها ارسال مي‌شود، در محدوده ميلي وات (mw) قرار دارد كه تقريباً بي‌ضرر است.
ايستگاه‌هاي BTS موبايل معمولاً از سه آنتن با زاويه ۱۲۰ درجه روي دكل تشكيل مي‌شوند كه امواج منتشره از اين سه آنتن نيز سه قطاع ۱۲۰ درجه‌اي مي‌سازند.
شاخص اندازه گيري شدت اين امواج در محيط، SAR (Specific Absorption Rate) است با واحد اندازه گيري ميكرو وات بر سانتيمتر مربع (wµ)كه نشان دهنده ؛ تأثير توان موج راديوئي و جذب انرژي آن توسط هر سطحي است كه مقابل آن در نظر گرفته شده است. كه حد استاندارد آن wµ ۴۰۰ و حد خطرناك آن خيلي بيش از اين ارقام مي‌باشد. در كشور ما معمولاً اين رقم كمتر از wµ ۲۰ است.
بنابراين نمي‌توان بطور مطلق گفت امواج منتشره از آنتن‌هاي موبايل مضر هستند يا نه. زيرا اين ميزان ضرر به شدت توان ارسالي از طريق BTSها و فاصله از آن دارد، كه امروزه با توجه به استاندارد بودن توان خروجي فرستنده‌ها و وجود فاصله حداقل بيست متري مابين آنتن‌هاي BTS و بدن انسان اين عدد تا اندازه‌اي مورد قبول پائين مي‌آيد.
زيرا محل نصب آنتن‌هاي فرستنده در درون شهرها بنحوي است كه تا فاصله ۲۰ متري هيچ انساني در معرض آن قرار نمي‌گيرد، و در اين فاصله هيچ موج خطرآفريني به مردم نمي‌رسد.
يادمان باشد كه موج‌ها روي بدن بهر حال با مكانيسمي كه توضيح داده شد اثرمي گذارند اما بي‌ضرر بودن آنها به اين معني است كه منجربه تغييرات بيولوژيك و يا مرگ سلول نمي‌شوند.
امواج ديگر آنهايي است كه در كشور گيرنده‌هاي تصويري و يا صوتي (تلويزيون و يا راديو)دريافت مي‌كنند. اين امواج كه از ماهواره‌ها و يا ايستگاههاي زميني مي‌آيند در سطح زمين ميزان بسيار پائيني هستند كه گفتيم ضرر ندارند، اين امواج وارد گيرنده‌ها شده تشديد مي‌شوند و بصورت تصوير و يا صوت درمي آيند. درست مثل همان كاري كه دستگاه MRI با بدن انسان مي‌كرد. اين امواج كه همان امواج راديويي هستند هم با اين ميزان براي بدن بي‌ضرر هستند بديهي است اگر مدت طولاني فردي كنار تلويزيون بنشيند ضررهايي خواهد ديد اما"سرطان"نمي‌گيرد.حالا اگر قرار باشد پارازيت بفرستيم، تا اين امواج را بي‌اثر كنيم ميزان مورد نياز پارازيت براي از بين بردن امواج در سطح زمين معادل همان ميزان موجي است كه به زمين مي‌رسد، و لذا پارازيت هم مثل موج اصلي بي‌ضرر است. اين اصطلاح را نسبت موج به پارازيت مي‌گويند. (Signal /Noise Ratio) كه بايد مساوي يك شود.لذا نه موج ارسالي نه پارازيت خنثي‌كننده آن در سطح زمين كه نسبتي معادل يك دارند، هيچكدام سرطان‌زا نيستند. اين پارازيت‌ها موج را در سطح زمين مختل مي‌كنند و امواج مي‌شكنند و تصوير شطرنجي مي‌شود و نامفهوم.اين كار هم مقدور است، هم آسان و هم بي‌ضرر و هم معمول. و اگر در جايي هم صورت گيرد ضرري براي انسان ندارد و يا حداقل سرطان ايجاد نمي‌شود.
در بعضي از كشورها براي مراقبت و حفاظت از مردمشان بطور عادي اين كار راانجام ميدهند و انتظار مردمان از حكومت هم جز اين نيست، اين اقدام بويژه در كشورهاي شرقي كه صاحب فرهنگ هستند معمول‌تر است. اما اگر هدف اين باشد كه موج از مبدأ نابود شود، يعني از فاصله ۴۵ كيلومتري كه ماهواره موج مي‌فرستد.از زمين براي نابودي آن در سطح ماهواره موج فرستاده شود لازم است پارازيت قدرتي معادل موج ارسالي يعني حدود ۲۰-۱۰ گيگاهرتز باشد كه رقم بالايي است اين اقدام (Spot beam)يك اقدام غير ضروري است زيرا هدف با همان موج بسيار پائيني در سطح زمين هم حاصل است اين اقدام همان جنگ الكترونيكي است (Jumming)كه اگر كسي در مجاورت اين ميزان موج در مدت طولاني قرار بگيرد دچار عوارض خواهد شد، اما باز هم نه اينكه الزاماً سرطان بگيرد، زيرا فرايند سرطاني شدن بسيار پيچيده است. براي رفع چنين شبهه‌اي كه آيا كانون‌هاي پخش مستمر امواج با فركانس‌ها در خاك ايران و يا در مجاورت شهرهاي مسكوني وجود دارد. كه اثرات آن براي انسان زيان بار باشد. گروهي متشكل از سه نهاد مسئول تشكيل شد، سازمان انرژي اتمي، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكي و سازمان حفاظت محيط زيست، اين گروه در گزارش كارشناسي خود، عدم وجود امواج زيان بار را با فركانس بالا در كشور كه براي مردم مضر باشد مورد تأكيد قرار دادند. و راه حل علمي هم همينستكه اگر چنين امواجي كشف شد اعلام كنيم نه در قالب هياهوهاي سياسي اجتماعي و ايجاد بحران‌هاي ذهني براي مردم.
ششم) عوامل خطر براي ايجادسرطان چيست؟ و چگونه اثر مي‌كنند؟
از مصاحبه‌هاي بعضي از همكاران نكاتي شنيده شد كه واقعاً وجهه علمي نداشت و مطمئن هستم آنها هم در هيچ كتابي اين حرفها را نديده ونشنيده‌اند.
بعضي حرفها در حدي مسئله‌دار بود كه مورد اعتراض دانشجويان هم قرار گرفت. بعنوان مثال همكاري گفته بود، تعداد موارد سقط و يا نازايي مردان در مطب بنده امسال بيشتر از ۲ سال پيش شده است آنوقت نتيجه گرفته بودند كه امواج راديويي اين كار را مي‌كنند ! يا همكار ديگري از تعداد موارد رو به افزايش سرطان در كشور صحبت كرده بود و باز هم همان نتيجه گيري.
اگر بعنوان مثال بنده در سال قبل ۵۰ مورد سرطان پانكراس عمل كرده باشم وامسال ۳۰مورد و يا ۱۰۰ مورد سرطان پستان و امسال ۲۰۰ مورد بايد بگويم سرطان پانكراس در كشور كم و يا سرطان پستان روبه فزوني است يا بايد تصور كنم كه هر كس توانسته از مطب بنده نوبت بگيرد و حق ويزيت بنده را بپردازد وارد آمار شده و اين اصلاً يك آمار علمي و كشوري نيست.
خوشبختانه ارقام علمي و كارآمدي دركشور توليد شده است.و بنده همكارانم را به مطالعه اين ارقام در مورد بروز، شيوع، بقا و مرگ سرطان‌ها در كشورمان كه در منابع بين‌المللي از طرف مركز تحقيقات سرطان منتشر شده است، دعوت مي‌كنم خلاصه اين مطالعات در كتاب"سرطان در ايران"آمده است. اما بطور خلاصه، از بعضي از اين همكاران مصاحبه‌كننده پرسيدم مهمترين عامل خطر براي سرطان چيست؟آنچه اوگفت درست نبود. آقاي كريستوفر موري كه پدر علم اپيدميولوژي سرطان در جهان است در مقالات متعددي اين پاسخ را داده است و ما هم در تحقيقات خود آنرا ثابت كرده ايم. مهمترين عامل خطر"افزايش سن"است. بالا رفتن سن در هر كشوري موجب ورود جامعه به حوزه ابتلا به سرطان ميشود،آقاي موري در تحقيقات اين عامل را براي ايجاد سرطان ۷۰ درصد مؤثر دانست و بقيه عوامل را تا ۳۰ درصد. در كشور ما كه سرعت رشد ابتلا به سرطان از بسياري از كشورهاي ديگر بيشتر است، اين عامل بيشترين دخالت را دارد، زيرا ميزان اميد به زندگي در طول ۳۰ سال گذشته از حدود ۵۶ سال به ۷۲ سال رسيده است، و چنين رشدي را در كمتر كشوري در جهان مي‌توان ديد و به تبع آن رشد سرطان هم به همين نسبت افزايش خواهد يافت كه چنين اتفاقي هم افتاده است. اگر از متخصصين جهان در مورد عوامل خطر سرطان بپرسيم، معمولاً عامل اول را افزايش سن، مصرف دخانيات، رژيم غذايي، فعاليت فيزيكي و استرس‌هاي رواني اجتماعي مي‌شمارند و هرگز حتي در جايگاههاي پائين‌تر اثري از امواج راديويي بعنوان عامل خطر وجود ندارد. لذا اگر كسي بخواهد يك عامل خطر جديد را به جهان معرفي كند بايد كار‌هاي تحقيقاتي بزرگ و مقتضي انجام دهد و نمي‌تواند با بيان لفظي به اين مهم دست پيدا كند.
هفتم) چرا و چگونه سرطان ايجاد مي‌شود؟
پاسخ كوتاه اين سؤال اينستكه بدرستي نمي‌دانيم چرا و چگونه سرطان ايجاد مي‌شود. اما علل را ميشماريم كه بعضي از فرايند‌ها را نشان ميدهند. بعنوان مثال درصد بسيار كمي از سرطان‌ها (كمتر از ۵ درصد) عامل وراثتي دارند يعني با يك ژن مخصوص احتمال انتقال آن به نسل‌هاي بعدي بسيار زياد است. در عده بيشتري عامل خودكشي سلولي (Apoptosis) كه منشأ حيات است، و مرگ برنامه ريزي شده سلول‌هاي بدن است، مختل شده و اين امر موجب تكثير بي‌رويه سلولهاي بدن و سرطان ميشود در عده ديگري عوامل مضر از ديوار؟ سلولي عبور كرده و با ورود به هسته سلول سبب تغيير در دستورالعمل‌هاي صادره از سوي ژن‌ها شده و با تغيير بيان ژني سلول را بسمت سرطاني شدن سوق ميدهند. اما هيچيك از اينها قطعيت ندارد. در چنين وضعيت شناخته شده‌اي چقدر فضا براي امواج راديويي و سرطان وجود دارد؟ چه ميزان موج لازم است با چه قدرتي و چه مدتي تا تغيير رشد سلولي ايجاد كند؟ اين امر هنوز حتي در مقالات تحقيقاتي هم ديده نمي‌شود تا چه رسد به اينكه از آن بخواهيم بعنوان يك واقعيت علمي حرف بزنيم.
هشتم)كلام هشتم اينكه، بسيار مايل هستم و مركز تحقيقات سرطان اعلام آمادگي مي‌كند كه آثار زيانبار فرهنگي اجتماعي امواج نامناسب راديويي را با آثار زيانبار پارازيت‌هاي نابود‌كننده آنها مقايسه كنيم تا معلوم شود كه كدام يك از اين نابساماني‌ها خطرناك‌تر و زيان بارتر است. آنوقت انتظار داريم همه نهاد‌هاي مدني و دانشمندان دلسوز و همه اقشار جامعه كمك كنند تا از بار زيان‌هاي اين جرثومه‌هاي فرهنگي كاسته شود.
نهم)كلام نهم مسايل سياسي اجتماعي مرتبط با امواج راديويي است، اخيراً شنيدم كه استكبار غربي بسيار از قدرت ايران مبني بر توان خنثي كردن هجمه‌هاي فرهنگي آنها ناراحت است و بعضي از مسئولين كشورمان را در زمره افراد تحريم شده بين‌المللي قرار داده است و دايه دلسوزتر از مادر شده براي سلامتي مردم و حرفهايي غير علمي زده است. آيا نهادهاي مدني و ساختارهاي سياسي اجتماعي نبايد اين مؤلفه را هم بعنوان يك متغيير ضروري مورد توجه قرار دهند و مجامع علمي ملي و بين الملل نبايد پاسخ‌هاي عالمانه‌اي براي اين بيانات پيدا كرده و به رخ آنها بكشند. آيا مسئوليتي در قبال اين هجمه‌ها و قدرت نمايي‌ها در حوزه‌هاي علمي و سياسي فرهنگي كشور وجود دارد؟
دهم) كلام آخر اينكه چرا مسئولين ذيربط با بحث‌هاي كلامي علمي و تبيين جامع چنين سوال‌هايي پاسخ لازم را به گوش مردم نمي‌رسانند.
وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكي، وزارت مخابرات و فن آوري اطلاعات، سازمان انژري اتمي، و سازمان حفاظت محيط زيست حداقل نهاد‌هاي مسئولي هستند كه بايد در پاسخ جامعه به مردم و نهاد‌ها تلاش كنند و اين انتظار زيادي نيست كه عملي نشده است.
رسانه‌هاي همگاني بويژه صدا و سيما، از وظيفه خود غفلت نكند و با اداي دين براي آگاه سازي جامعه گروه‌ها را به مناظره و مباحثه دعوت كند. باشد كه اداي ديني به اين ملت پاك و نظام مقدس كرده باشد انشاا...
والسلام



منبع: روزنامه جمهوری اسلامی
Share/Save/Bookmark