توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 21162
شنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۵۸
سرمقاله رسالت
فرصت ها و محدودیت های غرب در تعامل با ایران
سیاستمداران را لزوما بدلیل گفته ها یا اقداماتشان قضاوت نخواهد کرد بلکه ناگفته ها و ناکرده هایشان نیز معیار قضاوت قرار می گیرد.
فرصت ها و محدودیت های غرب در تعامل با ایران
فرصت ها در عرصه سیاست بسیار گذرا تر از زندگی روزمره هستند؛زیرا عوامل بسیاری بر کوتاهی عمر آن تاثیر می گذارد.دهه ها روابط پرچالش میان ایران و قدرتی مهار ناپذیر و متجاوز به نام ایالات متحده که سرسلسله قدرت های غربی به شمار می رود؛در روزهای اخیر به نقاط حساس و مهمی رسیده است.نقطه ای که می تواند در صورت فهم درست آن به نقطه عطفی تبدیل شود.اما کدامین عوامل باعث رسیدن به نوعی از توازن که شرط هر مذاکره متعادلی است؛شده است؟

۱.مقاومت و عزم ملی- مقاومت ملت ایران در برابر فشارها ی سیاسی؛ اقتصادی(تحریم ها) و روانی عملا به رقبای ایران فهماند که فاکتور مهم و تاثیر گذاری بنام ایران از معادلات منطقه و جهان حذف شدنی نیست.

۲.وحدت و کارآیی فرماندهی- عبور ایران از تله های داخلی چون وقایع سال ۸۸ و حاکمیت دو گانه که در برابرش نهاده شده بود تا وحدت فرماندهی آن را در شرایط حساس زیر سئوال برد؛قدرت مدیریت رهبری ایران را نشان داد.

۳.پیام انتخاب احمدی نژاد- ارسال سیگنال ایران به غرب دردوران احمدی نژاد نشان از آن داشت که در صورت ادامه فشارها ایران تا چه حد می تواند پیش بینی ناپذیر بوده وایران قادر است در حیات خلوت آمریکا نیز حضور موثر داشته و موضع تهاجمی اتخاذ نماید.

۴.پیام انتخاب روحانی- ارسال این علامت از سوی ایران که قدرت انعطاف نظام سیاسی و دموکراتیک ایران قادر است امکان تفاهم بر پایه مدل برد-برد را فراهم آورد.

۵. نقش ایران در مدیریت امت اسلامی- از بیست سال پیش جهان تغییرات مهمی را در حوزه راهبردی شاهد بوده است ؛ ورود فاکتور اسلام به معادلات جهانی قابل مشاهده است .تلاش غرب برای کنترل یا انحراف این فاکتور به نتایج مخربی انجامیده است.این فاکتور بر اساس واقعیت های اجتماعی و سیاسی روزبه روز قویتر خواهد شد و دخالت آمریکا و غرب فقط آن را رادیکالتر خواهد کرد.هدف نهضت اسلامی تعامل مثبت با سایر ملل و تمدن هاست؛به شرطی که غرب از تلاش برای مقابله یا زشت سازی چهره آن دست بردارد. غرب در صورت خروج از پیله غرور در می یابد ؛ ایران اسلامی موتور محرکه امت اسلامی بوده و نیز تاثیری کلیدی درجهت گیری های تعاملی و خردمندانه آن دارد.آلترناتیو ایران در این زمینه جریانات سلفی و ارتجاعی هستند.مقابله با ایران یعنی مقابله با تعامل و ترجیح چالش کور.

۶.بازی شناسی ایران- البته تردیدی نیست که عامل سوریه وبازی خردمندانه ایران در موضوع حمله آمریکا به عراق و افغانستان نیز نشان داد که چینش مهره ها و تنظیم بازی ازسوی ایران به گونه ای انجام گرفت که نیروی نابود کننده ارتش آمریکا در خدمت اهداف استرتژیک ایران قرار گرفت.بنابراین عوامل قهرآمیز لزوما به ضرر ایران عمل نخواهد کرد.مجموع عوامل آشکار فوق و عوامل پنهان دیگر غرب و بویژه آمریکا را در مسیری قرار داده است که در صورت درایت از فرصت چرخش از راهبرد تنازعی به راهبرد تعاملی بهره گیرند.اما این فرصت دارای محدودیت های خاص خود است:

۱.محدودیت زمانی:از شش ماه دیگر حرکت سیاسی برای انتخابات مجلس عملا کلید می خورد و موفقیت یا عدم موفقیت روحانی در سیاست ها
من جمله گره گشایی در روابط خارجی به موضوع چالش ها تبدیل خواهد شد.بعید نیست در صورت عدم گشایش گره ها تا آن زمان فرصت از میان رفته و حتی گره ها محکم تر گردد.

۲.امکان تغییر شرایط: شرایط منطقه ای و داخلی (موقعیت روحانی) در وضعیت سیال قرار دارد؛نقطه مذاکره پذیر که تلاقی منافع را اقتضا کرده است با ورود عاملی کوچک از تعادل خارج شده و طرفین دیگر شرایط را به نفع خود نخواهند دید.

***

تاریخ، سیاستمداران را لزوما بدلیل گفته ها یا اقداماتشان قضاوت نخواهد کرد بلکه ناگفته ها و ناکرده هایشان نیز معیار قضاوت قرار می گیرد.باید منتظر بود و دید آیا سیاستمداران کنونی جهان قادرند بار تنش را از دوش ملل بردارند یا خیر؟


سرمقاله رسالت/ امیر محبیان
Share/Save/Bookmark