توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 21488
دوشنبه ۸ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۴۷
ظریف‌کاری در دیپلماسی خارجی
محمد کاظم انبارلویی
ظریف‌کاری در دیپلماسی خارجی
یک هفته پیش از سفر آقای روحانی به آمریکا، رویترز و نیویورک‌تایمز از قول سخنگوی کاخ سفید و مشاور امنیت ملی اوباما خبر دادند دولت اوباما به نتانیاهو پیغام محرمانه داده است که مطمئن باشید در مذاکرات با ایران هیچ امتیازی نخواهیم داد و تحریم‌ها را هم لغو نخواهیم کرد.
جان‌کری که از سوی اوباما مأمور به حل و فصل مناقشات آمریکا شده است نیز پس از مذاکرات ۱+۵ و گفتگو با ظریف، فهرستی از مطالبات غیرمنطقی و غیرقانونی آمریکا را بی‌پرده مطرح کرد و بدون آنکه بگوید آمریکایی‌ها در ازای این مطالبات چه امتیازی به ایران می‌دهند، با همین اباطیل سر و ته مصاحبه را جمع کرد.
او گفت: اقدامات عملی ایران برای اعتمادسازی می‌تواند شامل دسترسی سریع بازرسان به تأسیسات فردو، امضای پروتکل الحاقی، توقف داوطلبانه غنی‌سازی در حد بالا و... باشد.
لبخند همیشگی بر لبان آقای ظریف در مذاکرات می‌تواند دو تفسیر داشته باشد؛ یکی بی‌خیالی درمورد مطالبات طرف مقابل و اصرار ایران بر دیدگاه‌های خود به این مفهوم که آنها کار خود را می‌کنند، ما هم کار خود را، لذا در این گذر زمان پروسه دستیابی ایران به دانش صلح‌آمیز هسته‌ای فرآیند زمانی خود را طی می‌کند و به این بگومگوها توجه ندارد.
یکی هم اثبات عدم صداقت آمریکایی‌ها پس از ۸ سال و تأکید روی مواضع آشتی‌ناپذیر ملت ایران با دولتمردان دروغگو و قلدر آمریکا!
۸ سال پیش که آقای روحانی و همکارانش پرونده هسته‌ای یا بهتر بگویم پرونده عادی‌سازی روابط ایران با غرب و بویژه آمریکا را در دست داشتند، تمام اقدامات اعتمادساز را انجام دادند اما غربی‌ها قدم به قدم جلو آمدند، امتیاز گرفتند و امتیازی ندادند. دولت نهم و دهم که آمد محکم به دهان آنها کوبید و فرآیند غنی‌سازی را تا ورود قهرمانانه ایران به باشگاه اتمی جهان عملیاتی کرد. اکنون دولت و ملت ایران در موضع بالاتر و اقتدار قرار دارند. ظهور این اقتدار در رونمایی نیات بدخواهانه آمریکایی‌ها مهم است. لذا بار دیگر، هم برای ملت ایران و هم ملت‌های جهان روشن خواهد شد؛ اولاً: دولت ایران در برابر خواست‌های نامشروع طرف مقابل کوتاه نخواهد آمد. ثانیاً: آمریکایی‌ها هنوز آدم نشده‌اند که بشود به‌عنوان یک طرف قابل اعتماد به آنها تکیه کرد، لذا ترک مخاصمه‌ای در کار نیست. می‌شود روی خنده‌های آقای ظریف از این دو زاویه هم حسابی باز کرد.
۲- آمریکایی‌ها اشتیاق زیادی به گفتگو با ایرانی‌ها نشان دادند. از پیش معلوم بود به این موضوع، نیاز ضروری دارند. لذا رسماً به گفته خانم سوزان رایس مشاور امنیت ملی کاخ سفید در همان ابتدای ورود روحانی به آمریکا تمایل اوباما برای ملاقات با رئیس‌جمهور کشورمان را اعلام کردند اما آقای روحانی نپذیرفت. با توجه به نفرت افکار عمومی ایران نسبت به رئیس‌جمهور آمریکا و چارچوب‌های مأموریت آقای روحانی در نیویورک، این عدم پذیرش معقول و قابل تحسین و قابل پیش‌بینی بود.
اما در دقیقه ۹۰ آمریکایی‌ها کار خود را کردند، بنا به قول آقای روحانی هنگامی که وی نیویورک را ترک می‌کرد، تلفنی از کاخ سفید به صدا درآمد و اوباما پشت خط بود. طبیعی بود بی‌پاسخ گذاشتن آن قدری اخلاقی نمی‌نمود. در تلفن حرف تازه‌ای غیر از گفتگو و نطق‌های رسمی در سازمان ملل مبادله نشد و حاوی نکته جدیدی نبود جز عذرخواهی آقای اوباما از ترافیک خیابان‌های نیویورک!
همین جناب سرکار خانم سوزان رایس که مبتکر ملاقات روسای جمهور دو کشور بود که مقبول نیفتاد بلافاصله آمد و گفت: تماس از سوی ایرانی‌ها بوده است! ما به رئیس‌جمهور خودمان اطمینان داریم لذا در اینکه آمریکایی‌ها دروغ گفته‌اند هم شک نداریم. این اتفاق نشان می‌دهد که در مذاکرات ۱+۵؛ اولاً روی صداقت آمریکایی‌ها اصلا حساب باز نکنیم. ثانیاً وعده‌هایی را که هنوز هم از آن رونمایی نکرده‌اند، جدی ندانیم.
اینکه دو طرف ابا دارند بگویند منت‌کشی از سوی چه کسی بوده است، نشان می‌دهد افکار عمومی نسبت به نفس این تماس‌ها و نوع گفتگوها حساس است. در ایران یک نفرت همیشگی از جنایات و حق‌کشی‌های آمریکا وجود دارد. در جهان اسلام دوستداران ایران و اسلام و انقلاب اسلامی به این گفتگوها حساسند و دوست ندارند ایران فریب وعده‌های توخالی آمریکا را بخورد. آن سوی معادله هم ملت آمریکا مشکلی با ملت ایران ندارد. اما لابی صهیونیستی به شدت به این مسئله حساس است. نتانیاهو نان سیاسی خود را در روغن دشمنی آمریکا با ایران می‌زند و می‌خورد، دولت رژیم‌صهیونیستی را با همین جیره غذایی به عنوان یک دولت جنایتکار و تبهکار تغذیه می‌شود و از مردم سرزمین‌های اشغالی رای می‌گیرد.
لذا اوباما در توضیحات خود در باب این مکالمه می‌گوید ما طرف اسرائیلی را توجیه کردیم. وی گفته؛ این کار را با نتانیاهو هماهنگ کرده بود!
معلوم است این تماس یک کار شرافتمندانه نبوده است لذا هیچ یک از طرفین گفتگو مسئولیت آن را که چه کسی اول زنگ زد را نمی‌خواهند بپذیرند.
گوشه‌ای از این حساسیت را می‌توان هنگام ورود روحانی به تهران و شعار مرگ بر آمریکا و گله برخی از کسانی که به فرودگاه برای استقبال رفته بودند، به‌خوبی دید.
۳-‌ گفتگوها فعلا پایان یافته و تا دور جدید چند روزی فاصله داریم. آنچه ردوبدل شده یک مشت حرف و تعارف بوده است. با آنکه طرف ایرانی از حرف هم فراتر رفته، قدری هم عمل کرده اما طرف آمریکایی در حوزه عمل وارد نشده و حتی یکی از تحریم‌ها و یا تهدیدها را تخفیف هم نداده یا متوقف نکرده است. یعنی هنوز جوهر امضای هرساله رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر تجدید تحریم، خشک نشده است.
هر انسان عاقل و منطقی که ناظر بر این گفتگوهاست، منتظر این است ببیند نتیجه این گفتگوها بر توقف تحریم یا برداشتن برخی از تحریم‌ها چیست؟ لذا راستی‌آزمایی جدید آمریکا روی این نکته متوقف است که آنها برای ترک مخاصمه با ملت ایران چه اقدامات عملی می‌کنند بنابراین مهم‌ترین شاخص توفیق در گفتگوها و ارزیابی مذاکرات، کاهش تحریم‌هاست. اینکه اشتون گفته است ۱۲ ماه طول می‌کشد که نتایج معلوم شود، ‌نشان می‌دهد سیر و سلوک آنها در دور جدید گفتگوهای ۱+۵ با ایران تغییر نکرده و در بر پاشنه قبلی می‌چرخد.
اگر پاسخ نرمش ایران را با "وعده نقد" ندهند زمان واکنش "قهرمانانه" ایران هم فرا می‌رسد. دولت و ملت ایران نشان داده‌اند برای چنین پاسخی تردید نمی‌کنند.
دیپلماسی خارجی ایران در این مقطع، ظریف‌کاری‌های دقیقی دارد. به همین دلیل وزیر خارجه ایران با همین نام همه نبوغ دیپلماتیک خود را برای تحقق حقوق ملت ایران باید به‌کار گیرد.
کار دولت و دیپلمات‌های آن شبیه حرکت در میدان مین است. اگر دقت نکنند هر لحظه ممکن است فاجعه‌ای رخ دهد. ملت ایران تاب زورگویی‌های آمریکا را ندارد و بیش از ۳۵ سال است با استبداد جهانی می‌جنگند، اگر لازم باشد تا ابد این کار را ادامه می‌دهد اما زیر بار باج‌خواهی‌های آمریکا نمی‌رود. آمریکا باید تسلیم اراده ملت ایران شود و از سنگ‌اندازی در راه پیشرفت و ترقی کشور بویژه پیشرفت‌های علمی در فناوری‌های نوین،‌ دست بردارد.
Share/Save/Bookmark