توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 13658
چهارشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۱۵
متأسفیم اما پشیمان نیستیم
مهدی فضائلی
اگر اصولگرایان امروز جدی‌ترین منتقدین احمدی نژاد هستند بخاطر عدول او از اصول است و از این نظر باید اصولگرایان را ستود که با شجاعت، یار قدیمی خود را به نقد کشیده‌اند، البته اصولگرایان متأسفند که احمدی‌نژاد از اصول عدول کرد.
متأسفیم اما پشیمان نیستیم
رفتارها، مواضع و سوء مدیریت اقتصادی دو سه سال اخیر دکتر احمدی‌نژاد، فرصتی فراهم آورده است تا هم دشمنان نظام و هم رقبای داخلی چماقی بسازند و دائم بر سر اصولگرایان بکوبند که "بفرمایید این هم نتیجه اصولگرایی"!
جالب اینکه اغلب کسانی که از این حربه علیه اصولگرایان استفاده می‌کنند خودشان یا افرادی که از آنها حمایت می‌کنند هم سوء مدیریتشان و ضعف‌هاشان کمتر از احمدی‌نژاد نبوده و هم مواضعشان بعضاً در حد خیانت بوده است. احتمالاً این چماق در فضای رقابت‌های انتخاباتی طرفداران بیشتری هم پیدا می‌کند و ممکن است بیش از پیش و محکمتر مورد استفاده واقع شود، لذا لازم است در این باره نکاتی مورد توجه قرار بگیرد.
نخست اینکه "اصولگرایی" یک حزب و جریان سیاسی نیست که هر کس در آن عضو شد و یا پرچم آن را بالا برد عنوان اصولگرا را بتوان به آن اطلاق کرد. اصولگرایی یک گفتمان است که همه شئونات یک فرد یا حزب و جریان باید بر اصول و مبانی آن منطبق باشد تا مصداق اصولگرایی شود.
چه بسا اصولگرایان تابلوداری که با بخش یا بخش‌هایی از این گفتمان انطباق نداشته باشند و از سوی دیگر ممکن است بتوان افراد بی‌تابلویی را هم پیدا کرد که انطباقشان با اصولگرایی کم نباشد.
علاوه بر این، اصولگرایی با رفتار قبیله‌ای سازگار نیست که اگر فردی از اصولگرایان از مبانی این گفتمان تخطی کرد یا از آن فاصله گرفت چون جزو قبیله بوده است همچنان از وی حمایت شود، اصولگرایان حمایتشان از اصول است و نه فرد. بنابراین اگر زمانی از احمدی‌نژاد حمایت کردند، بدلیل انطباق وی با اصول، از او حمایت کردند و شخص احمدی‌نژاد به عنوان یک عضو متوسط جریان اصولگرایی موضوعیت نداشت. لذا اصولگرایان از این نظر به هیچ وجه پشیمان نیستند چون تکلیف خود را ادا کردند و اگر امروز هم جدی‌ترین منتقدین او هستند بخاطر عدول او از اصول است و از این نظر باید اصولگرایان را ستود که با شجاعت و پایبندی به اصول، یار قدیمی خود را به نقد کشیده‌اند، البته اصولگرایان متأسفند که احمدی‌نژاد از اصول عدول کرده است.
محمود احمدی‌نژاد در بستر گفتمان اصولگرایی و مطالبات شکل گرفته در جامعه بر اساس این گفتمان، مواضع، رفتار و منش خود را منطبق با اصولگرایی ارائه کرد و هم مردم و هم تعدادی از تشکلها و احزاب اصولگرا از وی حمایت کردند و مسئولیت ریاست جمهوری به وی تنفیذ شد.
واقعیت این است که احمدی‌نژاد اگر چه از همان ابتدا به لحاظ برخی رفتارها و بداخلاقی‌ها مورد نقد بود اما بواسطه مشترکات زیاد و قابل توجه او با معیارهای مورد نظر اصولگرایان یعنی عدالت‌محوری، مردمی‌ بودن، آمادگی برای مبارزه با فساد، تحول‌خواهی، پایبندی به خدمت، پرتلاش و خستگی‌ناپذیر بودن، شجاعت در برابر دشمن و عدم انفعال در برابر استکبار و بازگرداندن عزت ملی و استقلال حقیقی فرصتی کم نظیر، برای جبران اشکالات و ضعف‌های بسیار دوران سازندگی و اصلاحات ارزیابی می‌شد، هر چند بخش زیادی از این فرصت از دست رفت.
آنهایی که این روزها چماق احمدی‌نژاد را بر سر اصولگرایان می‌کوبند، مشکلشان با احمدی‌نژاد انحراف احمدی‌نژاد نبود بلکه مشکل اصلی‌شان اتفاقاً روحیه انقلابی و ارزشی و جدیت احمدی‌نژاد در تحقق شعارهای اصولگرایی بود و شاید اگر می‌دانستند او از آن شعارها عدول خواهد کرد طرح دوستی هم با وی می‌ریختند!
نکته دوم اینکه، احمدی‌نژاد نه تنها تاکنون خودش را اصولگرا معرفی نکرده است بلکه برعکس اصرار داشته و دارد که خودش را مبرا بداند و گفتمانی فرا اصولگرا را ترویج کند.
جدا شدن احمدی‌نژاد از سازوکار اصولگرایان در انتخابات سال ۸۴ و عدم حضور وی در اولین همایش اصولگرایان در آذر ۸۳ نشانه‌های آشکار این موضوع در آغاز بود که با عدم بکارگیری بسیاری از چهره‌های شاخص اصولگرا در کابینه تکمیل شد و با ریزش افراد معدود اصولگرا از اطراف او مهر تأیید خورد.
سومین نکته‌ای که باید به آن توجه کرد، مواضع، خدمات و اقدامات بی‌نظیر و بسیار ارزشمندی است که در این دوره و توسط دولت منسوب به اصولگرایان صورت گرفته است. باید مواظب بود نقد مواضع و رفتارهای اخیر احمدی‌نژاد مانع توجه به خدمات او و دولتهای نهم و دهم نشود؛ همان خدماتی که از روحیه انقلابی، ارزشی و اصولگرایی نشئت گرفت و موجب محبوبیت او نه فقط در ایران و بین اقشار محروم و طبقات مستضعف بلکه در افکار عمومی مسلمانان و انقلابیون جهان شد.
و سخن آخر:
"من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلام‌نمایی بعضی افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده‌ام، که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده‌ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‌نمایاندند و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود و میزان در هر کس حال فعلی او است"
این آخرین نکته روح‌ا.. خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران از چهار نکته‌ای است که پس از اتمام وصیت‌نامه مرقوم داشته‌اند و می‌تواند زبان حال همه حامیان گذشته احمدی‌نژاد باشد.
از دو حال خارج نیست. یا احمدی‌نژاد از ابتدا نسبتی با معیارهای اصولگرایی نداشته و رفتار او خدای ناکرده سالوس و نمایش بوده است که حمایت اصولگرایان از وی، مصداق آنچیزی است که امام راحل (ره) هم با آن نگاه نافذ و بصیرت خدادادی از آن مصون نبوده‌اند و از آن تمجیدها نه عذر خواسته‌اند و نه اظهار ندامت فرموده‌اند. و یا از ابتدا دغلبازی نمی‌کرده و رفتارش سالوس مآبانه نبوده (که ما این گزینه را بیشتر قبول داریم) ولی متأسفانه زمینه‌ها و بذر نامناسب موجود در او، در بستر قدرت بارور شده است و سپس این شد که می‌بینیم و از این بابت باید اظهار تأسف نمود و به خداوند پناه برد. البته این ماجرا، داستانی تکراری در تاریخ است و کم نبوده‌اند صالحان یا ظاهرالصلاح‌هایی که پس از مدتی و در شرایطی، یا صلاحیت‌شان را از دست داده‌اند و یا ظاهر آنها کنار رفته و باطنشان برملا شده است.
طلحه که بنا به روایتی پیامبر او را طلحه‌الخیر نامیدند و در جنگ جمل بدست سپاهیان امیرالمومنین کشته شد و زبیر که به تعبیر امام علی (ع) شمشیرش بارها اندوه را از صورت پیامبر (ص) برطرف ساخته بود و در جمل مقابل امام علی (ع) ایستاد، از نمونه‌های بارز این مسأله هستند. اللّهُمَ اجعَل عواقِبَ اُمُورِنا خَیراً.
Share/Save/Bookmark