توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 21875
شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۳۰
سرمقاله خراسان
ایران و عربستان؛ تکاپوی ریاض برای خروج از انزوا
عربستان و ایران به عنوان دو کشور اصلی در جغرافیای اسلام از منظر منطقه ای و فرامنطقه ای پایگاهی تعریف شده دارند و نزدیکی آن ها می تواند به قدرت افزایی درونی منطقه برای امتیازگیری از بیرون منطقه منجر شود.
ایران و عربستان؛ تکاپوی ریاض برای خروج از انزوا
دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی نگاه خود را به دکترین تعامل سازنده دوخته است. در دکترین تعامل سازنده کشور ایران در پی ایجاد فضای مناسب برای تنش زدایی مقتدرانه بر اساس بازی برد - برد با کشورهای پیرامونی و فراپیرامونی خود است. در این چارچوب جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد در ادامه روند قدیمی موجود در حافظه تاریخی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی با عنوان «عادی سازی روابط» و پس از آن در دوران اصلاحات با عنوان «تنش زدایی» مبتنی بر گفت وگوی فرهنگ ها و تمدن ها با توجه به بافت موقعیتی ناشی از گذار دولت های نهم و دهم، یک بازبینی معنادار از بافت موقعیتی کنونی در نظام منطقه ای و بین المللی زمینه ساز ایجاد تعامل سازنده در استمرار تحرکات سیاست خارجی ایران در گذشته باشد و به گونه ای شکاف موجود میان دولت های گذشته با دولت کنونی را که در دولت نهم و دهم به وجود آمد برای بازگشت مقتدرانه به عرصه تنش زدایی در عین حفظ اصول آرمان های مربوط به انقلاب اسلامی و خطوط مطرح شده در حوزه سیاست خارجی در قالب نظام جمهوری اسلامی ایران فراهم کند.

در این چارچوب باید بر این نکته توجه داشته باشیم که در مرحله نخست در حوزه سیاست خارجی بنا بر قانون اساسی باید کشورهای همسایه و پیرامونی بر اساس اولویت حرکت سیاست خارجی قرار بگیرد. اگر چه ممکن است در بافت های موقعیتی زمانی متفاوت اولویت سیاست خارجی ایران تغییر کند اما آن چه که در حوزه سیاست خارجی ایران پذیرفته شده تأکید بر منافع ملی و مصالح دینی در جغرافیای مکانی کشورهای پیرامونی و همسایه یعنی کشورهای مسلمان و همسایه در مرحله نخست و بعد از آن در حوزه نظام بین الملل است. بنابراین اگر ما می خواهیم تعامل سازنده را در حوزه سیاست خارجی عملیاتی کنیم یکی از وجوه قابل پذیرش و مورد تأکید آن در ارتباط با جغرافیای مکانی پیرامونی ما در حوزه کشورهای اسلامی و کشورهای همسایه معنا می شود و نقطه تلاقی کشورهای همسایه با کشورهای اسلامی و گلوگاه اصلی آن ها از منظر جغرافیایی قدرت، کشور عربستان است.

بنابراین نزدیکی به کشور عربستان در چارچوب تنش زدایی منطقه هم می تواند زمینه ورود ایران به تنش زدایی های موجود با کشورهای پیرامونی خود از جنس همسایگی و هم از جنس کشورهای اسلامی باشد و هم پیامی خاص را به منطقه و از طریق منطقه به نظام بین الملل مخابره کند. در این چارچوب است که نزدیکی به عربستان از اهمیت فراوان و جدی برخوردار می شود چرا که عربستان به عنوان جغرافیای تعریف شده در جهان اسلام به واسطه ویژگی های کلاسیک و سنتی جغرافیای عربستان برای مسلمانان به واسطه وجود کعبه و زمینه های متفاوتی که پیرامون همین محور شکل و محتوا می پذیرد از منظر کلاسیک مطرح است. از منظر مدرن باید بپذیریم که لبه تحرکات بین المللی از نظر سنتی و کلاسیک در ارتباط با جغرافیای خاورمیانه هم هنوز کشور عربستان است اگر چه ترکیه در این زمینه به عنوان یک مدل اسلام گرایی مدرن متعادل مطرح شده است اما باید بپذیریم هنوز عربستان به عنوان پایگاه اصلی اتصال به قدرت های فرامنطقه ای در نظام بین الملل در بعد منطقه ای مطرح است و نزدیکی هر دولتی در ایران به عربستان در چارچوب تنش زدایی و ایجاد روابط سالم محترمانه و مقتدرانه بین ۲ دولت در میان کشورهای منطقه نگاه به ایران را در چارچوب تلاش کشورهای فرامنطقه ای برای انزوای سیاسی کشورمان با چالش جدی روبه رو می سازد.

از این رو است که هم عربستان به خوبی به این نکته واقف است که نزدیکی ایران به عربستان می تواند پایگاه کلاسیک عربستان را در منطقه تقویت کند و هم ایران می داند که نزدیکی به عربستان در بافت موقعیتی کنونی ناشی از نرمش قهرمانانه و تنش زدایی در حوزه روابط بین الملل پیام بسیار مهمی را به جامعه جهانی مخابره خواهد کرد. ایران و عربستان در حوزه درون منطقه ای و فرامنطقه‌ای دارای چالش های جدی و قابل تأملی هستند ولی این چالش ها موجب نمی‌شود هر دو کشور برای حل این چالش ها در بستر احترام متقابل اقدام نکنند و ضمن این که ایران و عربستان نقاط چالش برانگیزی دارند دارای نقاط مشترک تأمل برانگیزی نیز به همان اندازه هستند.

عربستان و ایران به عنوان دو کشور اصلی در جغرافیای اسلام از منظر منطقه ای و فرامنطقه ای پایگاهی تعریف شده دارند و نزدیکی آن ها می تواند به قدرت افزایی درونی منطقه برای امتیازگیری از بیرون منطقه منجر شود. بنابراین نزدیکی دو کشور می تواند در زمینه حل چالش‌های درون منطقه ای و فرامنطقه ای باشد.

پس باید بپذیریم خرد سیاسی ایجاب می کند که با وجود چالش های موجود و آگاهی هر دو کشور به رفتارهای سیاسی و کنش های استراتژیک طرف مقابل در محدودسازی قدرت یکدیگر در درون منطقه و استفاده از قدرت های فرامنطقه ای در این زمینه باز هم می توانند در چارچوب یک عقلانیت تکامل یافته سیاسی به نام خرد سیاسی وارد عمل شده و این تنش زدایی را در دستور کار خود قرار بدهند. بی تردید در نظام بین الملل و در حوزه روابط بین الملل و هم چنین روابط خارجی که هر عضو از این نظام بین الملل با کشورهای متفاوت دارد مفهوم رقابت یک مفهوم کلیدی است. بی تردید بین ایران - عربستان، عربستان - ترکیه، ترکیه - اردن، اردن - عراق و همه این ها با یکدیگر یک رقابت تعریف شده از منظر بافت نظام بین المللی وجود دارد که گریزی از آن نیست اما آن چه که آقای روحانی در ارتباط با حل بحران های منطقه ای و بین المللی در مجمع عمومی سازمان ملل بر آن تأکید کرد، استفاده از همگرایی و صلح به جای خشونت و جنگ در حل بحران های منطقه ای و بین المللی است. بنابراین اگر ما بپذیریم که در جهان امروز ۲۰۰ کشور وجود دارند که کم و بیش با یکدیگر در رقابت معنادار دور و نزدیک قرار می گیرند، باید بپذیریم که در این حوزه رقابت اگر بتوانیم ابزار سالم رقابت را یعنی همگرایی و تنش زدایی را به جای خشونت و درگیری و مقابله جایگزین کنیم برد از آن همگان خواهد بود و همگان هزینه کمتری خواهند داشت.

اگر این مطلب را به عنوان یک باور یا پارادایم و یا آیین حاکم بر رفتار سیاسی در نظام بین الملل بپذیریم بی تردید میان کشورهایی که بالاترین میزان تنش را با یکدیگر دارا هستند می توان راه هایی برای ایجاد فضای مناسب حل آن تنش ها و مدیریت چالش های موجود برای رسیدن به تفاهم های اولیه به وجود آورد. بین ایران و عربستان به طور مثال هم اکنون مسئله ای به نام سوریه وجود دارد و نگرش های متفاوتی از سوی عربستان و ایران درباره سوریه به عنوان کشور هدف مطرح است. در شرایط فعلی نیز شرایط در سوریه به نفع عربستان نیست و حتی می شود گفت که این شرایط تا حدی به نفع ایران رقم خورده است. این تنش ها تنش های تعریف شده ای است. این تنش ها هم می تواند به درگیری منجر شود و هم می تواند با در نظر داشتن چارچوب های مدیریت حل اختلافات برای رسیدن به تفاهم به فضای همکاری تبدیل شود که در آن فضا ما حرکتی به سمت برد - برد به جای باخت - باخت و یا برد - باخت داشته باشیم.

در این میان البته در شرایط فعلی با توجه به این که اوضاع سوریه تا حد زیادی به زیان عربستان در حرکت است و همچنین کم رنگ شدن تنش در روابط ایران و آمریکا مسئولان سعودی را به تکاپو برای خروج از حالت انزوا در منطقه واداشته است که در این زمینه سعی خواهند کرد تا حدی از حالت تخاصم با ایران کاسته و خود را حداقل در فضای به وجود آمده منطقه ای و جهانی در استقبال از رویکرد دیپلماتیک دولت یازدهم در موضع مخاصمه با ایران قرار ندهد که این فرصت می‌تواند مجال مذاکرات میان ۲ طرف را برای از بین بردن سوء تفاهم ها و چالش‌ها فراهم کند. بنابراین خرد سیاسی برای سران این کشور این نکته را دیکته می کند که بیش از افزایش سطح اصطکاک ها به گسترش نرمش در رفتار و کنش‌های سیاسی منطقه ای و بین المللی بیندیشند.
Share/Save/Bookmark