توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 8212
پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۵۳
ممنونیم آقای خوئینی‌ها!
انتهای سخنان خوئینی ها، یک جمله بیش نیست و آن هم اینست که با نظام مشکلی عمیق و کینه شتری دارند
ممنونیم آقای خوئینی‌ها!
مهدي محمدي:سخنانی که انتهای هفته گذشته از قول محمد موسوی خوئینی‌ها در پایگاه اینترنتی شاخه دانشجویی حزب اسلامی کار منتشر شد، این پرسش را به وجود آورده که پیرمرد پستونشین اصلاح‌طلبان در حال واکنش نشان دادن به چه چیزی است؟
از فحوای کلام او پیداست که می‌خواهد به چیزی واکنش نشان دهد؛ گویی اتفاقی افتاده که خوئینی‌ها تصمیم گرفته مجموعه‌‌ای از اظهارات به شدت رادیکال را علنی کند و الا اهل فن می‌دانند موسوی خوئینی‌ها از این دست حرف‌ها فراوان می‌زنند اما هرگز رضایت به علنی شدن آنها نداده است.

اینکه ببینیم چه چیزی خوئینی‌ها را واداشته جوانک‌هایی را دور هم جمع کند، در محضرشان فرمایشات بفرماید و بعد هم پس پرده خط بدهد که بروید بگذارید روی سایت، خیلی مهمتر از اینست که محتوای حرف‌های او را نقد کند.

انتهای سخنان پیرمرد یک جمله بیش نیست و آن هم اینست که با نظام مشکلی عمیق و کینه شتری دارند که تا جایی که زورش برسد به کسی درون جبهه اصلاحات اجازه نخواهد داد کاری منطبق با عقل سیاسی بکند.

خوئینی‌ها می‌گوید هنوز باور دارد کاری که سال ۸۸ شد، باید می‌شد؛ عقیده دارد اشتباهی نشده که بنا باشد از آن عذر خواسته باشد و آخر کار هم نتیجه می‌گیرد که اصلاح‌طلبان، فتنه‌گر بمانند برایشان بهتر است تا سر عقل بیایند و مثلاً بخواهند مجدداً به عنوان بخشی از جامعه سیاسی کشور، با نظام اعتمادسازی کنند.

سؤال اصلی اینست که چه شده خوئینی‌ها تصمیم گرفته یک‌بار دیگر فتنه‌گر بودنش را فریاد بزند و به یاد ما بیاورد که خیلی از آدرس‌های آتش افروزی را او در سال ۸۸ به خاتمی و موسوی داد؟ چه چیزی خوئینی‌ها را نگران کرده است؟

پاسخ این سؤال اهمیت فراوانی به ویژه از حیث درک پویایی تحولات سیاسی درون جریان فتنه دارد؛ اگر دقیق باشیم، شاید اینطور بتوان گفت که موضع کسانی مانند محمد موسوی خوئینی‌ها که همچنان از رادیکالیسم کور میرحسین موسوی دفاع می‌کند و دیوانه‌بازی‌های مهدی کروبی را عین عقلانیت می‌دانند، هر روز بیشتر از روز قبل در جبهه اصلاحات در حال به حاشیه رفتن است.

حتی شاید بشود اینطور گفت که اساساً جریان رادیکال جبهه اصلاحات در حال از بین رفتن است و رادیکالیسم دوم خردادی جای خود را به نوعی محافظه‌کاری ربا و عافیت‌طلبی محافظه‌کارانه داده که لازمه آن اجتناب از پنجه‌کشیدن به صورت نظام است؛ چرا که خوب می‌داند توانی برای آغاز یک رویارویی جدید ندارد، سهل است اگر هر چه سریع‌تر راهی برای خروج از وضع فعلی پیدا نکند. احتمالاً باید برای همیشه ننگ پیوستن به اردوگاه ضد انقلاب را بر خود هموار کند.

خوئینی‌ها خود بهتر از هر کسی می‌داند که مستمعانش در میان اصلاح‌طلبان استخوان‌دار روز به روز در حال کمتر شدن است و هراس او از اینست که مجموعه بحث‌های گسترده‌ای که درون جریان اصلاحات درباره نقد حماقت ۸۸ آغاز شده و اکنون به اوج رسیده، از جایی به بیرون درز کند و آن وقت دیگر برای امثال او که به داشتن مشکل شخصی با حاکمیت شهره‌اند، جایی نماند.

سد کشیدن در مقابل هر نوع عقلانیت احتمالی اکنون مهم‌ترین پروژه خوئینی‌هاست که البته ظاهراً در انجام آن تنها هم هست. جبهه اصلاحات به ویژه محمد خاتمی باید به زودی تصمیم‌ بگیرند. خوئینی‌ها در سخنانش می‌گوید که همه آنچه می‌گوید دیدگاه محمد خاتمی هم هست. خاتمی تا به حال در اینباره ساکت بوده و این مستقیماً به معنای تأیید اظهارات خوئینی‌هاست.

زمانی کوتاه برای این موضوع وجود دارد که جبهه اصلاحات به ویژه محمد خاتمی علاوه بر اینکه تکلیف خود را با فتنه ۸۸ مشخص می‌کنند، بگویند که آیا اخیراً محمد موسوی خوئینی‌ها را به عنوان سخنگوی خود منصوب کرده‌اند یا نه؟ تا اینجا خوئینی‌ها تکلیف را یکسره کرده است. پیام اظهارات او برای نظام اینست که جریان اصلاحات تبدیل به جریان فتنه شده و قصد دارد همین که هست باقی بماند. در این صورت در آستانه انتخابات ۹۲ تصمیم‌گیری در اینباره که آرایش سیاسی کشور چگونه است یا چگونه باید باشد، دیگر چندان سخت نیست.

باید از محمد موسوی خوئینی‌ها تشکر کرد که از پستو بیرون آمد، تکلیف را یکسره کرد و به تاریکخانه خود بازگشت.
Share/Save/Bookmark