به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ اخبار متواتر حاکی از انتخابها وانتصاباتی در سطح مدیریت اجرایی در استان کرمانشاه است که ملاک،
معیار و سنجهی آن معلوم نیست. دود غلیظ و زجرآور عمده این انتصابهای نابخردانه، قبیلهگرایانه و فارغ
از برخی معیارهای انقلاب اسلامی، به چشم مردم میرود.
مواضع و سخنان متعدد، مکرر و شفاف ریاست محترم جمهور در نزدیک به یک سال گذشته، ناقض این نوع انتصابها بوده و هست.
شاخصههای برخی از این انتصابات مبهم، تنها با برچسب ارادتسالاری، رفیقبازی و باندبازی سیاسی را، قابل تفسیر است!
البته از سویدای دل از خداوند میخواهیم هیچگاه استخارهی ورودی ریاست جمهور در آستانه شروع کار به حقیقت نپیوندد؛ ولی ظواهر امر از یک مطلب مهم حکایت دارد و آن این مهم است که خیلی چیزها در برخی مدیریتهای اجرایی، در کرمانشاه سرفراز و مقاوم، به جای خود نیست و بخش قابل توجهی از انتصابها، دچار آفتهای بزرگی از جمله ارادتسالاری، رفیقبازی و/یا سیستم خطی/جناح محض و البته بدون داشتن ضابطههای عقلایی و شایستهگزینی شده است.
این درد بزرگ را که کنار حذف تأسفبار، دردآور و سرمایهسوز عزل و هضم و تخریب برخی از بهترین مدیران و نیروهای خدوم، مخلص، توانمند و متخصص در کرمانشاه که بگذاریم، زهر نیش منفعتطلبی جرّارههای پشتپرده بیشتر از قبل خواهد شد.
کاش حتی اگر بنا بود به دلیل تفاوت فکری دولت جدید با دولت شهید رییسی، مدیران خوب در کرمانشاه حذف شوند، از نیروهای مومن، متخصص و پاک از فتنهها استفاده میشد.
تداوم این وضعیت، علیرغم نقد صریح رییس جمهور به مدیریت ضعیف، آسیبزا، سرمایهسوز و مخرب کرمانشاه را، باید در سکوت، سکون، همراهی و پشتیبانی برخی از صاحبان قدرت و ثروت دانست که در همین چند ماه برخی از معاملاتشان بر سر زبانها افتاده و دل مردم مظلوم کرمانشاه، این پاسداران مرزدار و با غیرت ایران عزیز، را به درد آورده است.
اما این درد بزرگ یک خلأ تلخ را در اذهان پدیدار میکند و آن فراموشی یا بیتوجهی یا تحت فشار قرار دادن مراجع تشخیص، تأیید و تعیین صلاحیت هاست؛ ملت بزرگ، مظلوم و رشید ایران، کم، از کنار زدن، تضعیف و تخریب این مراجع آسیب ندیدهاند. از خاوریها تا مهدی هاشمیها، که اعتماد مردم را به حضیض کشاندند، همه و همه، حاصل بیتوجهی، غفلت و عدم اعتماد و بستن دسترسی نهادهای ناظر، تشخیص و امینان انقلاب و مردم بوده است. رویکردی که این روزها در برخی سطوح اجرایی کشور و متعاقب آن در کرمانشاه غلظت آن بسیار افزایش یافته و کارد را به استخوان انقلاب و انقلابیها رسانده است.
انتصاب ایادی و عوامل جریان فتنه، فساد و نفوذ و حمایت از آنها در برخی مصادر امور، هیچ تعبیری جز تخریب خدمترسانی به مردم، استحاله ارزشها و ریشه دواندن علفهای هرز در زمین خونبار و پربرکت انقلاب ندارد.
برخی انتصاب ها آنقدر وقیحانه است که انسان متحیر میماند! مثلاً خانمی که به شعائر حداقلی دینی پایبند نیست به مسئولیت کلان میرسد تا جوانان را هادی و رهنما و الگو باشد؛ کسی که تصاویر وی در سفر به کشورهای اروپایی را میتوان به عنوان عمق اعتقادش به انقلاب و مردم مظلوم شناخت !!!!
براندازی، نرم ولطیف دانست. انکار مدیران منتسب نیز دردی را دوا نمیکند که دم خروس خیلی بیرونزدهتر از آن است که با قسم حضرت عباس(ع)، قابل پوشاندن باشد.
در خاتمه این بیت شعر معروف، شرح حال دقیقی برای برخی عناصر ستمساز این روزها در کرمانشاه است که:
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کاین ره که تو میروی به ترکستان است.