پس از اعتراف اخیر اصلاح طلبان در روزنامه آرمان با این عنوان که «نسل جدید هیچ قرابت معنایی با گفتمان اصلاحات ندارد» و «گفتمان اصلاحات جایگاه و رونق گذشته خود را از دست داده» و همچنین اذعان به اینکه «اصلاحطلبان به فکر کسب قدرت و پست و مقام افتادند»، حال محمدرضا جلاییپور، عضو مرکزی جبهه اصلاحات ایران در گفتگو با روزنامه هممیهن گفته است که «نوعی گرایش به سمت خالصسازی در درون جبهه اصلاحات دیده میشود».
به گزارش فارس، در قسمتی از گزارش روزنامه هممیهن آمده است: با وجود پیشینه تاریخی اصلاحخواهی در ایران، در سالهای اخیر اصلاحات بیشتر به جریان سیاسی اصلاحطلبان گره خورد و عدم موفقیت این جریان در ادامه حرکت بر مدار اصلاحات به دلایل مختلف از حذف و برخورد گرفته تا هر آنچه در مسیرشان شاهد بودیم؛ منجر به ایجاد شکافی بین گروههای اصلاحخواه بطن جامعه با آنها شد.
جلائی پور همچنین در بخشی دیگر، گفته است: جبهه اصلاحات اگر میخواهد جبهه فراگیر حامیان راهبرد اصلاحی (بسط دموکراسی، عدالت، آزادی و توسعه از مسیر خشونتپرهیز، تدریجی و قانونی) شود، باید چترش را برای پوشش همه حامیان این راهبرد باز کند. در شرایط فعلی بخشی از مصلحان بیرون این جبههاند و بخشی از نیروهای جبهه هم از اصلاحات بریده یا ناامید شدهاند.
اصلاحطلبان از شکست های گذشته درس بگیرند
غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاحطلب هم در این زمینه تاکید کرده است: اینکه این اصلاحات چگونه بتواند این مسیر را طی کند مبنی بر اینکه بتواند از شکستهای گذشته الهام بگیرد و بر موفقیتهای گذشته بیافزاید، نیازمند این است که به نوعی از اکنونزدگی و گرفتار روزمرگی سیاسی شدن دوری کنیم و از آن خارج شویم و به درک عمیقتری از مبانی اصلاحطلبی، الزامات و اقتضائات برسیم.
وی افزود: تا زمانی که درگیر مسائل صرفاً روزمره هستیم و کمتر نگاه عمیق به سرمایههای گذشته داریم، طبیعتاً با فراز و فرودهای جدی در عرصه اصلاحات روبهرو هستیم.
ایدهال این است که به جبهه اصلاحات نیازی نداشته باشیم!
سیدحسن رسولی عضو مرکزی جبهه اصلاحات ایران هم در انتقاد از رویکرد خالص سازانه اصلاحطلبان گفته است: در دورهای که ما با تکثر احزاب اصلاحطلب مواجه هستیم ناگزیریم از سازوکار جبهه اصلاحات که متشکل از احزاب اصلاحطلب و به اندازه نصف احزاب اصلاحطلب شخصیتهای عمومی، ما به همافزایی برسیم اما ایدهآل، آن است که اصلاً نیازی به این نهاد اجماعساز نداشته باشیم.
در سالهای اخیر، جریان اصلاحطلبی در ایران بیش از هر زمان دیگری با چالشهای جدی داخلی مواجه شده است. اما جبهه اصلاحطلبان به عنوان نماینده رسمی این جریان، در تحقق اهداف خود ناکام مانده است.
گفتنی است به عقیده اصلاح طلبان اختلافات عمیق درونجبههای، مهمترین دلیل این ناکامی است. در حالی که اصلاحات باید پلی برای همگرایی نیروهای مختلف باشد، اما به نظر میرسد شکاف میان اصلاحطلبان رسمی و بدنه اصلاحخواه جامعه روزبهروز بیشتر میشود.
یک جریان سیاسی که فقط سروصدا دارد
لازم به ذکر است که در دور اول انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم علی رغم حضور پررنگ جریان اصلاحات با کاندیدای اختصاصی، دعوت چهره های شناخته شده از مردم حتی تندروها، هیاهوی تخریب رقیب و ... میزان مشارکت کنندگان در دور اول به 40 درصد و در دور دوم به 50 رسید که این موضوع باطل کننده همه ادعاهای ادوار قبل بود که عدم حضور جدی اصلاح طلبان را دلیل کاهش مشارکت در انتخابات معرفی میکردند که آن ادعاها هم با دلایل متعدد به نوعی فریب افکار عمومی برای جبران شکست بود. البته که دولت های روحانی و مجلس دهم با محوریت اصلاح طلبان در کاهش مشارکت نقش ویژهای داشتند.
یادآور میشود در حالی که عمر دولت چهاردهم به یک سال هم نرسیده اما تاکنون چهره ها و رسانه های این جریان چندین بار بحث استعفای رئیس جمهور را نیز پیش کشیده اند.