به گزارش سروش آنلاین و به نقل از برنا،حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در سلسله جلسات درسهایی از قرآن با عنوان «بیمههای مادی و معنوی» در قسمتی از صحبتهای خود عنوان کرد:عید قربان بود، یك كسی به من زنگ زد، حاج آقا! یك گوسفند قربانی دارم. دعایش چیست؟ گفتم: دعایش این است كه كبابیهایش را در یخچال برای خودت نگذاری.
وی در ادامه سخنان خود اظهار داشت:یک كسی آمده بود با ما ملاقات داشت، یك تسبیح دست گرفته بود. گفت: آقای قرائتی یك مشورت دارم، گفتم: چیست؟ من كه داشتم با او حرف میزدم چنین میكرد. گفتم: چه میكنی؟ گفت: ذكر میگویم. گفتم: غلط میكنی. (خنده حضار) دارم با تو حرف میزنم.
گفت: آیت الله العظمی بهجت ذكر میگفت. گفتم: دیده تو چرت و پرت میگویی، ذكر میگفته. من كه چرت و پرت نمیگویم. تو از من مشورت كردی، من حرف میزنم. باز دیدم گوش نمیدهد، گفتم: عجب این خُلی است آمده با من مشورت كند. خیلی ناراحت شدم.
آخرش گفتم: آقا كار تو غلط است. گفت: نه درست است. دستش را گرفتم و گفتم: بیا. بیرون رفتیم. یك شوفر تاكسی را صدا زدم، گفتم: بیا. شما راننده تاكسی هستی. نمیدانستند. گفتند: شغلت؟ گفت: راننده. گفتم: اگر شما داری با كسی حرف میزنی، او راست تو ذكر بگوید. دائم بگوید: اللهم صل علی محمد و آل محمد. گفتم: این یعنی چه؟ یا مثلاً پای منبر مینشیند قرآن میخواند. خوب بابا پای منبر قرآن میخوانی یعنی چه؟ نمیخواهم به حرفهایت گوش بدهم. خوب نمیخواهی بلند شو برو. شما پای منبر من بیایی چنین كنی، من حق دارم مچ تو را بگیرم و تو را بیرون كنم. حواس مرا پرت میكنی.
معلم خوب بچه را بیمه میكند. مسجد بچه را بیمه میكند. نماز بیمه میكند. ازدواج بچه را بیمه میكند. اگر میخواهید دخترها و پسرها برای خودتان باشد، برای ازدواجشان عجله كنید. مهریهها را پایین بیاورید. قیدها را كم كنید. ما ماشینمان را بیمه میكنیم، خانهمان را بیمه میكنیم، اما دختر و پسر ما در معرض خطر هستند. باید فكرمان را بیمه كنیم. گاهی یك شبهه در ذهن یك جوان است. میگوید: آقا من مسجد نمیروم. من این را قبول ندارم. یك شبههای در ذهنش است. بابا یك وقتی از یك اسلامشناس بگیر، برو بگو آقا این بچهی من یك شبههای دارد، جوابش را بگیرید، این بچهتان را بیمه كنید. نكند یك وقت ما بیمهمان را داریم رشد میدهیم و باید هم رشد بدهیم. كار خوبی است، كشور ما حادثه دارد. و باید افراد آسیب پذیر را بیمه كنیم.