کد مطلب: 741
چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۵۵
عزم جدی برای حل ریزگردها وجود ندارد؛
حسین قدیانی:
۱- شاید ۷ سالی می شود همین که ۴۰ روز از سال نو می گذرد، پدیده بی رحم و لامروت ریزگردها دمار از روزگار ساکنین شهرهای غربی درمی آورد. مشکلی که گاه تا شهرهای مرکزی سرایت می کند. مثل همین روزها. وقتی شهروند تهرانی سخت نفس می کشد و چند متر جلوترش را بد می بیند، وای به حال غرب نشینان کشور، از غرب و جنوب غرب گرفته به ویژه، تا کم و بیش شمال غرب کشور. واقعا باید دید این روزها چه می کشند مردم جاهایی مثل اهواز و ایلام.
۲- دیشب رادیو موج اف ام ۲ ردیف ۵۰ /۱۰۳ با فلان کارشناس محیط زیست و بهمان مسئول چنین رخدادی نشسته بود به بحث. وقتش را هم بگذار دقیق بگویم که خبرم منبع درست و درمان داشته باشد. دقیقا نیم ساعت به ۲۱ شروع کردند بحث را تا حدود همین ساعت. نتیجه اما چه شد؟ خلاصه اش را می نویسم از قول آقایان.
۲ یک- اعتراف به اینکه در مقابله با این معضل، کم و بیش دست اندرکاران حرف زده اند اما در مقام عمل، تقریبا هیچ کاری صورت نگرفته.
۲ دو- اذعان به این نکته که پدیده ریزگردها نیمی از فصل بهار تا نیمی از فصل تابستان، معضل اول آب و هوایی و زیست محیطی کشور است. یعنی چیزی حدود ۳ ماه از سال. این زمان قطعا در شهرهای غربی کشور، گاهی بیش از ۳ ماه، منجر به آه و فغان مردم می شود.
۲ سه- بیان این نکته که معضل ریزگردها اگر چه برای کودکان، سالخوردگان و بیماران قلبی، عروقی و تنفسی، سم مهلک است، اما می تواند برای مردم عادی نیز بیماری های سخت علاجی به همراه داشته باشد. از سوزش چشم بگیر تا درآمدن داد ریه. به سبب این آلودگی، کم نبوده خانم بارداری که بچه را مرده به دنیا آورده! یعنی که بسی حاد است این مشکل، و این روزها، ایام اضطرار.
۲ چهار- اهل فن در آن برنامه طوری سخن می گفتند که مخاطب، تقریبا و تلویحا باید به این نتیجه می رسید که مشکل ریزگردها اصلا علاج کامل ندارد. البته لطف کردند و هیچ کجای برنامه به تصریح، دل شنونده را خالی نکردند و نگفتند؛ «همینه که هست!»، اما حرف شان همین بو را می داد. یعنی تحمل باید کرد!
۲ پنج- آخرین نکته هم این بود که برای حل تقریبی، و نه کامل این معضل، چاره ای نیست جز یک عزم بین المللی. مسئولان کشورهای درگیر بحث ریزگردها باید کنار هم بنشینند و چاره اندیشی کنند تا خطر ریزگردها، لااقل کمتر شود.
۳- خودتان قضاوت کنید دیگر! همه جور حرفی زده شد و همه جور بهانه ای تراشیده شد، اما دریغ از یک عذرخواهی. من البته قبول دارم عذرخواهی، علاج هیچ دردی نیست، اما گاه هست که باید گفت: حتی دریغ از یک عذرخواهی خشک و خالی! گویی این مهم، تبدیل به یک فرهنگ شده میان بعضی مسئولان. می بینی تخلف مالی صورت می گیرد، اما به ازایش، نه فقط عذری خواسته نمی شود، بلکه طلبکارانه و وقیحانه، بابت آنچه کشف اختلاس می خوانند، مطالبه تشکر هم دارند!!
۴- این یکی را می توانی به طنز بگیری یا جدی. آن معضل که برای حلش عزم ملی مسئولان را می خواهد، چه بسا که در گیر و دار اختلافات و جبهه بندی ها کلا فراموش می شود، وای به حال معضل ریزگردها که حلش محتاج عزم بین المللی است! این بار ظاهرا ما باید وحدت به قصد خدمت را فقط توصیه به داخلی ها نکنیم و از سران قوای شماری از کشورها بخواهیم؛ سر جدتان به جای دعوا و کشمکش، همکاری فراملی کنید برای حل معضل ریزگردها!
۵- در مذمت اختلاف، همین بس که مشکل، قبل از شیوع، مجال حل پیدا نمی کند. اختلاف، هم وقت می گیرد و هم هزینه، لذا آرامشی که برای حل مشکل لازم است، میسر نمی شود. مشکل به وجود می آید، شیوع پیدا می کند، صدای همه را درمی آورد، تازه آقایان به فکر علاج می افتند. بگذارید صرف نظر از موضوع ریزگردها ۲ مثال بزنم. چرا شهرداری تهران حواسش نیست که در یک بازه زمانی معین، برگزاری ۳ نمایشگاه بزرگ، قفل می کند عبور و مرور تهران را؟! چرا دولت حواسش نیست که در آستانه سال نو و اجرای فاز جدید هدفمندی، گرانی را قبل از وقوع چاره کند؟! جواب روشن است. بگو مگو، وقت و هزینه مجریان را می گیرد و ترافیک شهر را از اینی که هست، قفل تر می کند و گرانی را هم. دود این دعوا خود یک پا ریزگرد است که مستقیم می رود در چشم مردم. طبیعی است وقتی مشکل را قبل از وقوع پیش بینی کنی، یا همان روزهای اول، چاره کنی، راحت تر حل می شود تا اینکه بگذاری شیوع پیدا کند و خرج و مخارج حل مشکل را بیشتر کند. در این باب، ضرر بیت المال را چه کسی باید بدهد؟!
۶- بی تعارف، عزمی نمی بینم در حضرات برای حل مشکل هر ساله ریزگردها. پس چه شد مالچ که قرار بود بپاشند؟! چه شد طرح درخت کاری در نواحی غرب کشور؟! نهادهای موظف به کدام دعوا مشغول اند که وقت نمی کنند مشکل زیست محیطی ملت را حل کنند؟!
۷- این را هم می توانی به طنز بخوانی یا جدی. در همان برنامه رادیویی گفته شد که مولد این ریزگردها کشورهای عربی من جمله عراق است. ممنون که اطلاعات عمومی ما را افزایش دادند! تو وقتی جنون گاوی ریزگردها را حل نکنی، برای آن خانم باردار ساکن خرمشهر چه فرقی می کند که بداند منبع این ریزگردها کجاست؟! نه عزیز! منبع ریزگردها بیش از آنکه خاک عراق باشد، اختلاف است. ندانم کاری است. عزم نداشتن برای حل مشکل مردم است. صندلی بهارستان را ناموسی تر از حل معضل مردم فرض کردن است. این چیزهاست.
¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤
کاش عقل می کردند و به جای پاشیدن بذر اختلاف بر صورت مردم، بر چهره خشن ریزگردها مالچ می پاشیدند. بنده های منیت و عاشقان صندلی، البته قبلا گفته بودند می پاشیم، اما مگر دعوا و همهمه و کسب قله ریاست بر بهارستان و جبهه بازی و افشاگری و منم و منم، اجازه می دهد به ایشان!!