توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 35207
شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۱۹
مقاله مفصل اکبر گنجی در سایت ضدانقلاب؛ایران به عراق تبدیل می‌شود!
اگرتکلیف تک تک تحریم‌هابه صراحت ودقت وذکر موارد در توافق نهایی روشن نشوند،بعدها پای ایران تا ابد گیر خواهد بود وگرفتارپرونده‌های حقوقی بی
به گزارش خط نیوز، یکی از مخالفین تندرو جمهوری اسلامی ایران در مقاله‌ای طولانی در سایت ضدانقلابی رادیو زمانه موضوع بیانیه سوییس، توافق پیشروی هسته‌ای و تحریم‌های غرب علیه ایران را از دیدگاه خود بررسی کرده است.


"اکبر گنجی" نویسنده این مقاله است. وی که سابقه چندان موجهی ندارد و نقاط تاریک فراوانی در اظهارنظرها و مقاله‌هایش دیده می‌شود این بار کمی معتدل‌تر شده است و تلاش کرده کمی از افراط و سیاه‌نمایی بکاهد.

با وجود آنکه اکبر گنجی در این مقاله‌اش نیز به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه حمله می‌کند و می‌تازد اما بخش های زیادی از نوشته‌اش را به انتقاد از رویه نامناسب دولت‌های غربی در مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران اختصاص داده است.




اکبر گنجی می گوید اگر ایران پروتکل الحاقی را بپذیرد به معنای عراقی کردن ایران است؛ یعنی کشورهای غربی همانطور که درباره صدام ادعای وجود تسلیحات کردند اما چیزی نیافتند، با فشار رژیم صهیونیستی تلاش می‌کند تمام مراکز نظامی و غیرنظامی ایران را بازرسی کنند.





بخش‌هایی از مقاله اکبر گنجی را مرور می کنیم:



۱. دروغگویی اسرائیل و نگرانی سعودی‌ها


در بخشی از مقاله گنجی درباره دروغگویی رژیم صهیونیستی نوشته شده است:



رهبران اسرائیل طی ۲۵ سال گذشته دائماً از طریق دروغ گویی مدعی شده‌اند که ایران ظرف شش ماه تا دو سال آینده به بمب اتمی دست خواهد یافت.



آمریکا هم همیشه به طور مطلق از این دولت [رژیم] یاغی حمایت به عمل آورده است.



بخش عمده‌ای از مسئولیت ساختن پرونده هسته‌ای ایران بر دوش اسرائیل [رژیم اشغالگر قدس] است که دارای صدها سلاح هسته‌ای است بدون آن که عضو ان پی تی باشد.







در بخش پایانی مقاله نیز در این خصوص آمده است:


عراق، لیبی، سوریه، یمن، و…کلنگی و ارتش هایشان نابود شد. ایران هراسی نیز بخش مهمی از کلنگی کردن منطقه است.

"استوان والت" در تازه‌ترین مقاله اش در فارن پالیسی تحت عنوان “توافق یا عدم توافق؟ این سوال، سوال درستی نیست؟ “ نوشته است که عربستان سعودی و اسرائیل نگران بمب اتمی نداشته ایران نیستند. آنان به شدت نگران ایرانی هستند که تحت تحریم قرار نداشته باشد.

ایران فاقد سلاح اتمی، و خارج شده از “محوطه جریمه (پنالتی)”، دارای ظرفیت‌های درونی بسیاری است که وقتی وارد تعامل با دیگر کشورها شود، احتمالاً ایران را به قوی‌ترین کشور خاورمیانه تبدیل خواهد کرد. این امر اسرائیل و عربستان سعودی را نگران کرده است، نه بمب اتمی.

والت می‌نویسد: «ایران از بیشتر دوستان ما در منطقه نظام سیاسی بازتر و مشارکتی‌تری دارد.»


۲. کنگره آمریکا یا کنگره اسرائیل؟!

اکبر گنجی نوشته است:

کنگره آمریکا دارای نمایندگانی است که گرسنگی دادن مردم ایران را برای خاطر اسرائیل واجب به شمار می‌آورند. به عنوان نمونه، مارک کرک- سناتور جمهوری‌خواه از ایالت ایلینویز- گفته بود: «دلیل شرکت من در انتخابات این است که من خود را وقف بقای اسرائیل در قرن بیست و یکم کرده ام.»

در مورد تحریم‌های اقتصادی هم گفته بود: «اشکالی ندارد که نان را از دهان مردمی [مردم ایران] از کشوری [ایران] بیرون بکشیم که دولت آن مشغول طراحی برای حمله مستقیم به آمریکا است.»

نمایندگان این کنگره دقیقاً می‌دانند چه بر سر مردم ایران می‌آورند.

سناتور لیندسی گراهام نیز به اسرائیل رفته و به نتانیاهو می گوید شما رهبری کنگره را بر عهده بگیرید. تو بیفت جلو، ما هم یا علی مدد. این وضع کنگره آمریکا است. امکان ندارد چنین سخنانی از دهان یک نماینده کوچک‌ترین کشور جهان نسبت به رئیس جمهور آمریکا بیان شود. اما نمایندگان بزرگترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان چنین نسبتی با دولت اسرائیل [رژیم اشغالگر قدس] دارند.

گیدئون لوی در هاآرتص اسرائیل به این رویه اعتراض کرده و می‌نویسد که معکوس رابطه حقارت بار کنگره با اسرائیل امکان پذیر نیست، یعنی رابطه‌ای که کنست (پارلمان اسرائیل) دنباله رو دولت آمریکا باشد.


گنجی به دو مورد از خطاهای دولت‌های آمریکا در سال‌های اخیر اشاره کرد:

مورد اول، مخالفت دولت بوش با اقدام‌های داوطلبانه ایران در دوران اصلاحات است که در آن فعالیت‌های هسته‌ای برای مدتی تعلیق شد.

وی می نویسد: «دولت جنگ طلب جرج بوش که از پیروزی سریع در عراق در پوست خود نمی‌گنجید، به فکر فتح تهران بودند. فرماندهان نظامی آمریکا می‌گفتند: ”همه می‌خواهند به بغداد بروند، ولی‌ مردان واقعی‌ به تهران می‌روند“»

مورد دوم، مخالفت اوباما با طرح مشترک ایران، برزیل و ترکیه با نام “توافق نامه مبادله سوخته هسته ای” است. ایران پذیرفت که ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۳.۵ را به ترکیه بفرستد و در مقابل ۱۲۰ کیلو اورانیوم ۲۰ درصد مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی امیرآباد تهران را دریافت کند.

اما اوباما هم قصد سازش با ایران را نداشت و این طرح را رد کرد.

3. با پذیرش پروتکل الحاقی، ایران به عراق تبدیل می‌شود!

اکبر گنجی با تیتر "توافق نهایی و عراقی کردن ایران" نوشته است:

اوباما در مصاحبه ۴ آوریل با نیویورک تایمز گفته است که ایران نه تنها پروتکل الحاقی را به اجرا خواهد نهاد، بلکه نظارت‌ها و کنترل‌هایی فراتر از پروتکل الحاقی را پذیرفته است. سپس افزوده که از هر محل مشکوکی- حتی مراکز نظامی و امنیتی ایران- باید آژانس بازدید به عمل آورد و ایران حق وتو ندارد. اشتون کارتر- وزیر دفاع آمریکا- هم گفته است که آن کشور خواهان بازرسی از تأسیسات نظامی ایران هستند.

آیت الله خامنه‌ای، فرماندهان نظامی و دولت ایران هم گفته‌اند که چنین توافقی نکرده و به هیچ وجه با بازرسی مراکز نظامی موافقت نخواهند کرد.

پذیرش چنین امری به معنای عراقی کردن ایران است. در عراق هم همه نقاط مشکوک اعلام شد. حتی کاخ‌های صدام حسین را هم گشتند و وقتی چیزی پیدا نکردند- که وجود هم نداشت- حمله نظامی به عراق را آغاز کردند.

به محض پذیرش این امر، اسرائیل [رژیم صهیونیستی] و سازمان مجاهدین خلق [منافقین] همه مراکز نظامی و دیگر نقاط ایران را مشکوک اعلام خواهند کرد. پس از فشارهای وارده، آژانس درخواست بازدید ارائه خواهد کرد. اگر ایران نپذیرد، با تحریم و جنگ مواجه خواهد شد، اگر هم بپذیرد، این بازرسی‌ها تا اتاق رهبران ایران نیز ادامه خواهد یافت.

نیت خیر دولت اوباما فاقد اهمیت است. باید به فشار دولت اسرائیل، لابی اش در آمریکا و جمهوری خواهان نگریست. تجربه عراق موید این مدعا است.


4. جنگ و تحریم علیه ایران بی‌فایده است


بر روی جهنم جنگ و تحریم نمی‌توان نظام دموکراتیک ساخت!


بنابر جدیدترین گزارش صندوق بین المللی پول، با وجود شدیدترین تحریم‌های طول تاریخ، تولید ناخالص داخلی ایران بر اساس شاخص قدرت خرید در سال ۲۰۱۴ یک تریلیون و ۳۳۴ میلیارد دلار بود که همچنان رتبه هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا را حفظ کرده است. رها شدن از تحریم ها، به معنای افزایش این قدرت اقتصادی است.

6. بازی تحریم‌ها در توافق هسته‌ای


گنجی به چهار مشکل پیشروی برداشتن تحریم‌ها در توافق اشاره می‌کند: یکم، بازگشت پذیری تحریم ها، دوم، لغو تحریم‌ها یا عدم اجرا، سوم، لغو دفعی یا لغو تدریجی بلند مدت، چهارم، اختلاف مصداقی.

گنجی می نویسد: «واقعیت این است که بسیاری از تحریم‌ها به بهانه هسته‌ای به تصویب نرسیده‌اند. این مسئله را چگونه می‌توان حل کرد؟ به عنوان مثال، اتحادیه اروپا بانک مرکزی ایران را به دلیل “درگیر بودن در فعالیت‌های مرتبط با دور زدن تحریم‌ها” و آمریکا به دلیل “پولشویی” مورد تحریم قرار داده‌اند. آیا این تحریم هسته‌ای است یا غیر هسته ای؟ تحریم سوئیف نیز دقیقاً روشن نیست که ناشی از پرونده هسته‌ای باشد.

اگر تکلیف تک تک تحریم‌ها به صراحت و دقت و ذکر موارد در توافق نهایی روشن نشوند، بعدها پای ایران تا ابد گیر خواهد بود و گرفتار پرونده‌های حقوقی بی سرانجامی خواهد شد.






5. ادامه بازی علیه ایران با "موشک‌های بالستیک"


در بخش دیگری از مقاله مفصل این عضو اپوزیسیون خارج نشین به بازی‌های غرب علیه ایران در آینده نزدیک اشاره شده است:

فرض کنیم که توافق هسته‌ای نهایی با هیچ یک از این مسائل و مشکلات دست به گریبان نشود. ایران به دلیل موشک‌های دوربردش نیز در قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل تحریم شده است. اگر این تحریم‌ها از بند ۴۰ فصل هفتم منشور سازمان مللل حذف نشوند، اسرائیل و آمریکا فشارهای خود را از این طریق آغاز خواهند کرد.

یعنی به ایران خواهند گفت: مذاکرات درباره موشک‌های دوربرد را آغاز کنیم. عدم پذیرش مذاکره به معنای تصویب تحریم‌های جدید توسط کنگره آمریکا به این بهانه جدید خواهد بود. پذیرش مذاکره هم همین راه را دنبال خواهد کرد. یعنی ایران را در سر دو راهی دست کشیدن از موشک‌های دوربرد یا تحریم و جنگ قرار خواهند داد.

نامزدهای ریاست جمهوری جمهوری خواهان توافق هسته‌ای را هم رد کرده و گفته‌اند اگر انتخاب شوند، آن را باطل اعلام خواهند کرد. در این صورت، تکلیف اختلاف موشک‌های دوربرد روشن است که چیست؟

بدین ترتیب در توافق نهایی هسته‌ای باید به صراحت و روشنی تکلیف این بند قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل نیز روشن شود. به پنج واقعیت زیر بنگرید:

یکم. اسرائیل، ترکیه و کشورهای عربی منطقه به مدرنترین سلاح‌های پیشرفته غربی- از جمله موشک‌های پاترویوت- مجهز شده و می‌شوند.

دوم. کشورهای همسایه ایران (روسیه، قزاقستان، هند، پاکستان، اسرائیل) دارای هزاران سلاح هسته‌ای هستند.

سوم. تام کاتن- نامزد ریاست جمهوری آمریکا- می گوید که همین امروز باید ایران را بمباران کرد. در میان جمهوری خواهان این رویکرد طرفدارانی دارد. دولت جرج بوش تهدید ایران به بمباران را تا تهدید به بمباران ایران با سلاح هسته ای پیش برد.

برخورد کنگره با توافق هسته ای، به پیروی از نتانیاهو، بر هم زدن معامله و هموار کردن راه جنگ است.

چهارم. اشتون کارتر- وزیر دفاع آمریکا- گفته است :

«وظیفه من ـ در مقام وزیر دفاع ـ علاوه بر وظایف دیگر این است که در حین ادامه مذاکرات با ایران (که امیدواریم دو ماه دیگر به نتیجه موفقیت‌آمیز برسد ولی معلوم نیست) اطمینان حاصل کنم که گزینه جایگزین رئیس‌جمهور یعنی گزینه نظامی همچنان روی میز است و بمبی که شما درباره آن صحبت می‌کنید، من مطمئنم “نفوذگر مهمات انبوه” (MOP) است که به طور خاص برای تأسیسات زیرزمینی مانند (فردو) درست شده و ما همچنان آن را ارتقا می‌بخشیم و به کار می‌اندازیم تا این گزینه جایگزین باقی بماند.»

پنجم. اسرائیل و آمریکا به شدت با فروش موشک‌های S۳۰۰ به ایران مخالفت کرده‌اند. برای این که قدرت دفاعی ایران را در برابر تجاوز نظامی خارجی افزایش می‌دهد.

بدین ترتیب، پرسش اساسی مذاکرات هسته‌ای مربوط به قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل این خواهد بود:

آیا ایران تحت تهدید واقعی و دائمی مجاز به افزایش “توان دفاعی” خود خواهد بود یا نه؟

اگر قرار است ایران از نظر دفاعی کاملاً در وضعیت تبعیض آمیزی قرار گیرد، قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل در مورد قطعنامه‌های پیشین و توافق هسته ای، باید امنیت ملی ایران در برابر هرگونه تجاوز خارجی را تضمین کرده و بر عهده گیرد.
Share/Save/Bookmark