به گزارش خط نیوز و به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ طرح تفکیک جنسیتی دانشگاهها موضوع جنجال برانگیزی است که مدتی است حربه ای شده در دست ضد انقلاب که با هر بهانه ای با آن به نظام جمهوری اسلامی به اسم تبعیض و دفاع از حقوق زنان حمله کنند، البته در داخل نیز برخی از سایتها و مسئولین به بهانه های مختلف با این موج همراه شدند.
علی افشاری، عضو سابق دفتر تحکیم که امروز خارج نشین است و مقاله های تندی علیه نظام می نویسد در آخرین گزارش خود که ۲۲ مرداد موضوع تفکیک جنسیتی را مورد حمله قرار داد.
وی در این مقاله با اشاره به آمار دانشجویان دختر از دید خود تفکیک جنسیتی را ظلم آشکار به جامعه زنان می دادند و می نویسد: این رشد باعث شد تا کارگزاران حکومتی در صدد مهار و کنترل این رشد و اعمال محدودیت در حضور دانشجویان دختر در دانشگاه ها بر آیند.
وی معتقد است : این افزایش تعداد دانشجویان دختر و تقویت جنبش زنان و فراگیر شدن خواست الغای تبعیض های جنسیتی در کشور نسبت مستقیمی وجود دارد. افزایش تحصیلات دانشگاهی در جمعیت زنان ایران باعث دور شدن آنها از گفتمان های سنتی جنسیتی و تقویت دیدگاه های مدرن گشته است.
علی افشاری در روند نوشته های خود به دنبال القای فواید طرح برابری زن و مرد است و این طرح را منافی با این تفکر می داند این درحالی است که دید برابری زن و مرد عین ظلم و ناعدالتی است که اسلام با آن مخالف است در دید اسلامی برابری عدالت نیست.
وی به تاسی از نگاه غربی برابری زن و مرد را مایه رشد و ترقی زنان می داند و می نویسد: این روند نگاهی را در سپهر عمومی جامعه ارتفاع بخشیده که زن را واجد شخصیت مستقل و هم طراز با مرد می پندارد و خواهان حقوق و شان برابر در تمامی حوزه های اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، شغلی است تا از سیمای موقعیت های تخصصی ، فنی ، اقتصادی و سیاسی جامعه و همچنین منزلت اجتماعی ، جنسیت زدایی شده و زنان و مردان فارغ از جنسیت خود و مناسبات برتری طلبانه جنسیتی بر اساس شایستگی و توانایی از فرصت های موجود بهره ببرند.
اما در این میان نکته حائز اهمیت این است که وی در پی خلط مبحث در معرفی فضای مرد سالارانه به عنوان فضای مطلوب نظام اسلامی است و در این باره می نویسد: این نگرش(برابری زنان و مردان و رشد زنان در جامعه) در تضاد با دیدگاهی است که زن را شخصیتی وابسته به مرد معرفی می کند و در تعارض با فرهنگ مردم سالاری و پدر سالاری قرار دارد و همچنین بینش سنتی مذهبی را رد می کند که جایگاه اصلی زن را در خانه معرفی کرده و به نوعی به ایفای نقش خانه داری و پرورش کودکان ارزش می بخشد. اساسا در بینش سنتی زنان به لحاظ قوه تشخیص و کارکرد اجتماعی در جایگاه فروتر قرار می گیرند.
وی ادامه می دهد: از این رو جمهوری اسلامی به لحاظ نوع نگاه جنسیتی و مبانی مشروعیتش که مبتنی بر اسلام فقاهتی است با حضور اجتماعی زنان بر مبنای سرمشق مدرنیته مخالف است و گسترش چنین روندی را به زیان خود می پندارد و آن را یک چالش امنیتی نیز محسوب می کند. این عامل بستر و پایه اصلی سیاست های تبعیض آمیز جنسیتی حکومت و مقابله آن با رشد جنبش عدالت جنسیتی را تشکیل می دهد. ریشه تمایل حکومت به تفکیک جنسیتی مبنای اعتقادی دارد و مبتنی بر سنت گرایی است.
اما سوال اساسی در این جا این است که واقعا عدالت جنسیتی که به آن اشاره می شود در واقع همون تفکر غربی است یا خیر؟عدالت جنستی مساوی برابری مطلق زن و مرد است؟
همین نگاه است که منجر به شکل گیری جنبش های فمنیستی در غرب شده است نادیده گرفتن ظرفیت و استعداد های متفاوت زنان و مردان و عدم توجه به گوهر وجودی آنها گره کوری است که جامه بشری به آن دچار شده است و آسیب های جبران ناپذیری خورده است.
در جای دیگر این گزارش علی افشاری به مزیت های اختلاط دختران و پسران در دانشگاه می پردازد که در جای خود قابل تامل است
* حضور مشترک دانشجویان دختر و پسر نشاط و روحیه جمعی دانشجویان را افزایش می دهد.
*ارتباط مناسب بین آنها هم اعتماد به نفس را در آنان و بخصوص دختران افزایش می دهد و هم آموزش های لازم برای کسب مهارت در ارتباط و تعامل با جنس مخالف را فراهم می سازد.
* دانشگاه های تک جنسیتی و ایزوله کردن جنسیتی دانشجویان معمولا فضا را به سمت افسردگی سوق می دهد و فضا را برای قبرستانی کردن دانشگاه ها مساعد می کند. همچنین تناسب زیادی با گسترش و تحکیم سیاست دبیرستانی ساختن دانشگاه ها دارد .
* بدترین نتیجه تفکیک جنسیتی توهین به شخصیت دانشجو و خرد کردن احساس کرامت انسانی در وی است .
* در چنین شرایطی میل به انتقاد بخصوص در بین دانشجویان دختر کم می شود زیرا برخورد حکومت و فشار هایش القاء می کند که حضور اجتماعی و اظهار نظر آنان تاثیرات منفی به بار می آورد و آنها تاثیر گزاری شان را باید محدود به جمع خود و یا کسب مجوز کنند.
*در عین حال تفکیک جنسیتی کلاس ها بهانه لازم برای دخالت در امور شخصی و رفتار دانشجویان در دانشگاه ها را نیز پدید می آورد که ظاهرا به دلایل غیر سیاسی احضار گشته و به دلیل ارتباط و صحبت با جنس مخالف مواخذه شوند.
*با توجه به فرهنگ حاکم بر محیط های دانشجویی ، معمولا افراد احضار شده تحت تاثیر اتهامات حکومت قرار گرفته و به نحو موثری نمی توانند به مقابله با این نوع برخورد ها که مبتنی بر اتهامات اخلاقی است ، بپردازند.
اما به واقع در تمام این جملات نکته قابل توجهی در این باره که مثلا وی دلیل متقنی دال بر اینکه طرح تفکیک جنسیتی به روند رشد علمی اسیب می زند نمی آورد.
سوال اساسی اینجاست که دانشگاه یعنی چی؟ دانشگاه فضای آموزشی است و برای رشد و ارتقای علمی است نه جایی برای پر کردن اوقات فراغت.
بیش از اینکه در این گونه هجمه ها کسی به یاد رشد علمی و ارتقای سطح آموزشی باشد به دنبال بهره برداری سیاسی است چنانچه در این مقاله نیز این بهره برداری وجود دارد و مقاله با این نکته خاتمه پیدا می کند :سکوت جنبش دانشجویی می تواند حکومت را جری کرده و در سال های آینده کل دانشگاه های کشور را یا تک جنسیتی کند و یا کلاس های جدا گانه برای دختر ها و پسر ها تشکیل شود. این موضوع پتانسیل بالایی برای بسیج خود انگیخته دانشجویان دارد . استعداد اعتراضات خود جوش در دانشجویان نسبت به این مساله بالا است. وجود شکاف در داخل حکومت بخت جنبش دانشجویی برای شکست این سیاست نا بخردانه ،توهین آمیز و نا عادلانه را افزایش می دهد. بخش هایی از حکومت با این طرح مخالف هستند و بخصوص حلقه یاران احمدی نژاد نا خرسندی خود از این اقدام را نشان داده اند.
شاه کلیدی این انتقاد ضربه آخر است یعنی القای شکاف بین فضای دانشجویی و دولتی و ایجاد تحرکاتی در جهت دامن زدن به این فضا.
در پس این هجمه ها که بعضا با اهداف سیاسی طراحی شده است و برخی بر موج سوار شدند تا مثلا در پی آن دولت را به نقد بکشند برخی نظام را خود دانشگاه و دانشجویان نادیده گرفته شده اند.
گذشته از هجمه های وارد بر این طرح باید یک بازخوانی کنیم که در واقع هدف اصلی این طرح چه بوده؟ تبعیض قائل شدن بین دختران و پسران؟ کنترل رشد و ارتقای زنان برای راحت تر شدن تسلط بر آنان؟ توهین به دانشجویان ؟و یا هزاران حرفا که در سایتها و رسانه ها دیده می شود و یا هدف این طرح چیز دیگری است که از نگاهها پنهان مانده یا بهتر بگوییم نگذاشتند که این وجه قضایا دیده شود.