توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 70174
سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۰۹
بررسی سه مولفه مهم؛
افکار عمومی با مردم فلسطین؛ دولت‌های غربی همراه با اسرائیل/ علت این تناقض چیست؟
صهیونیست ها و لابی های متحد آن ها در طی بیش از هفت دهه اخیر، نفوذ گسترده و عمیقی را در بسیاری از سازوکارهای حکمرانی در کشورهای غربی کسب کرده اند و این نفوذ، خود را نه فقط در چهارچوب های سیاسی، بلکه به ویژه در حوزه های قانونگذاری و قدرت نرم نیز به نمایش می گذارد.
افکار عمومی با مردم فلسطین؛ دولت‌های غربی همراه با اسرائیل/ علت این تناقض چیست؟
به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: در روزهای اخیر، همزمان با اوج گیری جنگ و درگیری ها میان ارتش رژیم اشغالگر قدس و جنش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) و متعاقبا تشدید حملات خونین و مرگبار صهیونیست‌ها علیه مردم ساکن در نوار غزه در قالب حملات هوایی و توپخانه ای، افکار عمومی در اقصی نقاط جهان به حمایت از ملت فسلطین پرداخته و قویا جنایات صهیونیست ها علیه آن ها را محکوم کرده اند.

در واقع، حجم و گستره جنایات صهیونیست ها علیه ساکنان نوار غزه در مدت اخیر به قدری تکان دهنده و وحشتناک بوده که سیلی از اعتراضات را در اقصی جهان علیه رژیم صهیونیستی و در حمایت از ملت فلسطین برانگیخته است. با این حال نکته قابل تامل در این بحبوحه، اوج گیری اعتراضات و تظاهرات حمایت از ملت فسلطین در کشورهای غربی است. در این راستا، شهر لندن پایتخت انگلیس در چندین نوبت شاهد برگزاری راهپیمایی بیش از 100 هزار نفر بوده و دیگر کشورهای اروپایی نظیر فرانسه، آلمان، سوئد، ایتالیا و هلند نیز اعتراضات گسترده ای را علیه صهیونیست ها و در حمایت از ملت فسلطین شاهد بوده اند.

در عین حال، به طور خاص در آمریکا نیز شاهد برگزاری اعتراضات کم سابقه ای در شهرهای واشینگتن دی سی، نیویورک و شیکاگو در حمایت از مردم فسلطین بوده ایم. در این میان، نکته عجیب این است که شماری از دولت‌های اروپایی نظیر دولت های آلمان، فرانسه و هلند، به صراحت برگزاری تجمع و راهپیمایی در حمایت از مردم فلسطین را غیرقانونی و ممنوع اعلام کرده اند و وزیر کشور بریتانیا نیز به تازگی در موضع گیری گفته است که "اهتزاز پرچم فلسطین در این کشور می تواند به مثابه اقدامی غیرقانونی تلقی شود".

این در حالی است که اساسا حامیان رژیم اشغالگر قدس در شرایط کنونی با هیچ محدودیت و مانعی در نشان‌دادن حمایت خود از این رژیم رو به رو نیستند و حتی در برخی کشورهای اروپایی مقام های ارشد این کشورها نیز در تجمعات آن ها که گسترده و شلوغ نیست، شرکت می کنند. با این حال، در این نقطه یک سوال عمده و محوری مطرح می شود: علت تضاد و تناقض در نوعِ رویکرد افکار عمومی کشورهای غربی، و دولت های آن ها در نگاه به مساله فلسطین و جنایات جاری صهیونیست ها علیه این ملت چیست؟

به نظر می رسد جهت پاسخ به این پرسش بایستی 3 مولفه عمده و محوری را مد نظر قرار داد:

یک: رخنه عمیق صهیونیست ها در نظام های حکمرانی غربی
بایستی توجه داشت که صهیونیست ها و لابی های متحد آن ها در طی بیش از هفت دهه اخیر، نفوذ گسترده و عمیقی را در بسیاری از سازوکارهای حکمرانی در کشورهای غربی کسب کرده اند و این نفوذ، خود را نه فقط در چهارچوب های سیاسی، بلکه به ویژه در حوزه های قانونگذاری و قدرت نرم نیز به نمایش می گذارد.

در این رابطه، شاهدیم که در روزهای اخیر، افراد سرشناسی که اقدام به انتقاد از رژیم صهیونیستی در کشورهای غربی کرده اند، با سنگین ترین و تقابلی ترین واکنش ها از سوی نظام های سیاسی غربی رو به رو شده اند. به عنوان مثال به تازگی یک روحانی مسلمان به نام "عاریج انور" که برای دانشگاه وسترن آمریکا کار می کرده به دلیل حمایت از ملت فلسطین، از دانشگاه مذکور اخراج شده است.

جالب اینکه رئیس این دانشگاه اظهارات این روحانی مسلمان را تفرقه آمیز و یهودی ستیزانه توصیف کرده است. در عین حال، نشریه آمریکایی Artforum نیز در اقدامی عجیب، "دیوید ولاسکو" سردبیر خود را به دلیل اعلام حمایت از مردم غزه و انتشار یک فراخوان از سوی وی جهت آتش بس در این منطقه، اخراج کرده است. عجیب‌تر از همه اینکه دولت ریشی سوناک در بریتانیا که نتوانسته اعتراضات و راهپیمایی گسترده در لندن در حمایت از ملت فلسطین را تحمل کند، اقدامی سازمان یافته و گسترده جهت لغو روادید آن دسته از شهروندان خارجی که در راهپیمایی های مرتبط با حمایت از ملت فلسطین حضور دارند را در دستورکار قرار داده است.

البته که این ها تنها چند نمونه محدود از رویه های ضدفلسطینی دولت های غربی در برخورد با حامیان ملت فلسطین در روزهای اخیر هستند. البته که همانطور که پیشتر نیز گفته شد، در پسِ این اقدامات و برخوردها، رخنه گسترده و عمیق صهیونیست ها و لابی های متحد آن ها به سازوکارهای حکمرانی و قانونی کشورهای اروپایی است.

رخنه ای که مثلا هرگونه حرف زدن در مورد هولوکاست در اروپا را سال هاست که به یک تابو تبدیل کرده و یا این رخنه و نفوذ به قدری در کشوری نظیر بریتانیا جدی است که برخی تحلیلگران از نفوذ عجیب لابی های صهیونیستی در حوزه آموزشی این کشور و حتی هدایت ضمنی کودکان انگلیسی در مهدکودک ها و دبستان ها در قالب برنامه های آموزشی مختلف به سمت اصول مطالب صهیونیست ها خبر می دهند و از آن انتقاد می کنند.



دو: منفعت عمیق دولت های غربی در حمایت از رژیم اشغالگر قدس
یکی دیگر از مولفه هایی که می تواند توضیح دهنده علت شکاف و تناقض در نوعی رویکرد دولت ها و ملت های غربی در رابطه با ملت فسلطین باشد، منفعت عمیق دولت های غربی در پشتیبانی از اشغالگرانِ صهیونیست است. توجه داشته باشیم که رژیم صهیونیستی موجودیتی جعلی و ساخته و پرداخته دولت های غربی است و به طور خاص اروپایی ها آن را کنشگری می بینند که تا حد زیادی تسلط این دسته از کشورها بر دریای مدیترانه را تضمین می کند. این در حالی است که شماری از کشورهای آسیایی و آفریقایی نیز در جوار دریای مدیترانه حضور دارند اما عملا به واسطه تمامیت خواهی اروپایی ها سهم چندانی از این دریا ندارند.

در کنار همه این ها، رژیم صهیونیستی برای بسیاری از دولت های غربی از جمله دولت آمریکا یک عنصر نیابتی جهت پیشبرد دستورکارهای آن در منطقه خاورمیانه است و نابودی یا تضعیف آن به معنای وارد آمدن ضربه ای مهلک و مرگبار به منافع کشورهای غربی است. اساسا به همین دلیل هم بوده که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در موضع گیری گفته است "اگر اسرائیلی وجود نمی داشت هم باید آن را به طریقی خلق می کردیم".

"فیلم تظاهرات انگلیس"


سه: جهان غرب و نگرانی از تغییرات کلان در نظام بین الملل
در نهایت باید گفت که در فضای جاری معادلات بین المللی که بسیاری از ناظران و تحلیلگران و حتی اندیشکده‌های غربی از تغییر کریدورهای قدرت جهان از غرب به شرق دنیا سخن می گویند، وقوع تغییرات جدید نظیر وارد آمدن ضربات سنگین بر پیکره رژیم اشغالگر قدس به عنوان عنصر نیابتی دولت های غربی در منطقه خاورمیانه، یک شوک بزرگ به دولت های غربی را تداعی می کند و حتی در نوع خود می تواند نوید دهنده تسریع روند افول و زوال موقعیت هژمونیک غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل باشد.

اساسا به همین دلیل هم است که برخی تحلیلگران حوزه روابط بین الملل تاکید دارند که اکنون جنگ غزه برای غربی ها مهمتر از جنگ اوکراین است. موضوعی که نمود عینی خود را در مدت اخیر در سفرهای سراسیمه و پشت سرهم رهبران غربی نظیر روسای جمهوری آمریکا و فرانسه و همچنین نخست وزیر انگلیس و صدراعظم آلمان به اراضی اشغالی نشان داده است.

این در حالی است که در جبهه مقابل، افکار عمومی غربی که دسترسی گسترده به ابزارهای نوین خبری و اطلاع‌رسانی نظیر شبکه های اجتماعی دارند، بر پایه احساسات انسان دوستانه و نه چهارچوب ها و اغراض سیاسی، به معادله جنایات صهیونیست ها علیه ملت فلسطین می نگرند. موضوعی که خود سیلی خروشان از حمایت های گسترده مردمی در جهان غرب در زمینه حمایت از ملت فلسطین و مقاومت آن ها در برابر اشغالگران صهیونیست را به همراه داشته است.
Share/Save/Bookmark