توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 28883
سه شنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۴۷
از آزمون و خطا کردن لذت می بریم
مهدی یاراحمدی خراسانی
اصولاً در کشور ما آزمون و خطا کردن چیز خوبی است! آن قدر خوب که اصلاً هزینه هایش برایمان اهمیت ندارد. این جمله تنها یک ادعا نیست بلکه واقعیتی است که همه ی ما بارها و بارها در سطوح مختلف با چشمان خود دیده ایم. حتی مشاهده شده است کارهایی که بسیار مهم بوده و در گستره ی وسیعی از فرآیندهای اداری و اجرایی اثرگذارند با آزمون و خطا کردن انجام می شود. حال اگر شانس آوردیم و همان بارِ اولِ آزمون، خطا نکردیم و تیرمان به هدف خورد فبهاالمراد! در غیر اینصورت تمامی گزینه های روی میز را یکی یکی امتحان می کنیم تا به هدف برسیم. عیبی هم ندارد! چون ما در کشور مشکلی بابت وقت، پول و... نداریم و...

چندی پیش یکی از اعضای فراکسیون جوانان مجلس از این که مسایل مربوط به امور جوانان در وزارت ورزش و جوانان مغفول مانده است و وزیر مربوطه صرفاً به مسائل امور ورزش می پردازد گلایه کرد و گفت: در این زمینه به سازمانی نیاز داریم که امور مهم جوانان از قبیل؛ ازدواج، اشتغال و ... را دنبال کند، لذا احیای سازمان ملی جوانان امری ضروری است.

علاوه بر این هر از چند گاهی اظهارات این چنینی(که تعداد آن کم هم نیست) از سوی برخی مقامات مسئول، کارشناسان و یا صاحب نظران مطرح می شود که ضمن اشاره به در حاشیه قرار گرفتن امور جوانان در «وزارت ورزش و جوانان» به ضرورت احیای سازمان ملی جوانان اشاره می نماید.

بدون شک با توجه به تبلیغات گسترده و حاشیه های فراوان ورزش و هزینه های چشمگیر لیگ ها، فدراسیون ها و مسابقات مختلف داخلی و خارجی کمرنگ شدن امور جوانان در این وزارت خانه امری بدیهی است. به گونه ای که علی رغم تلاش های صورت گرفته مسائل ورزش قهرمانی حتی فرصت قابل توجهی برای عرض اندام و توسعه ورزش همگانی باقی نمی گذارد چه رسد به مسائل مربوط به جوانان! البته این مسأله اتفاق غیرمترقبه ای هم نیست کما این که از ديماه سال ۸۹ که وزارت ورزش و جوانان با مصوبه مجلس هشتم شکل گرفت بسیاری از مخالفینِ این مصوبه وقوع چنین مواردی را پیش بینی کرده بودند.

حال سؤال اساسی اینجاست که آیا مشکلات و مسائل مربوط به جوانان با تشکیل مجدد سازمان ملی جوانان حل و فصل می شود؟ به بیان دیگر اگر فرآیند تشخیص مسأله در وزارت ورزش و جوانان که بر اساس آن امور مربوط به جوانان در حاشیه هیاهوی ورزش قهرمانی گم شده است را صحیح بدانیم آیا راه حل عنوان شده برای حل این مسأله یعنی همان احیای سازمان ملی جوانان هم درست است؟ آیا احیای سازمان ورشکسته ای که در زمان حیات خود هیچ خدمت قابل توجهی برای حل و فصل امور جوانان انجام نداد بازگشت به عقب و امری ناصواب نیست؟ مگر سازمان ملی جوانان در زمان خود چه گلی بر سرجوانان و سرمایه های این کشور زد که بخواهیم دوباره آن را احیا کنیم؟ تا چه اندازه در ازدواج، اشتغال و طرح های خانواده ی پایدار موفق بودند که اکنون دوباره همان مسیر تکرار شود؟ به نظر می رسد این گونه اظهار نظر کردن که نتیجه ی آن جز آزمون و خطایی دیگر نخواهد بود صحیح نمی باشد.

مسلماً قبل از تشکیل هر نهاد و یا سازمانی باید نحوه نگرش برخی افراد مؤثر در این راستا به جوانان اصلاح گردد سپس با نیاز سنجی و مطالعات علمی مناسب ساختار اجرایی قابل قبولی ارائه شود که ضمن تناسب با سیاست های کوچک سازی دولت بتواند به حل نیازهای جوانان نیز کمک کند. نه اینکه تا احساس کردیم امور جوانان کمرنگ است بار دیگر بدون صرف وقت لازم برای شکل گیری یک اندیشه منطقی حرکتی بر مبنای آزمون و خطا انجام بدهیم که نتیجه ی چند سال دیگر آن مثل اوضاع امروزِ وزارت ورزش و جوانان باشد.

قطعاً اگر در این زمینه مطالعات دقیقی صورت پذیرد به فکرهای بهتری نیز خواهیم رسید. مثلاً شاید به این نتیجه رسیدیم که امورجوانان را مجرد از مسائل حوزه ی خانواده دنبال نکرده و نهاد و یا ساختاری تشکیل دهیم که بر اساس آن برنامه های مربوطه به مسائلی مثل؛ خانواده، جوانان، جمعیت و ... را به صورت سیستمی و پیوسته دنبال نماید.
Share/Save/Bookmark