توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 33238
دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۵۶
جملاتی که نباید هرگز به فرزند گفت؛
این والدین فرزندان شکست خورده خواهند داشت!
والدين همواره حامي و پشتيبان فرزندان هستند و در بسياري از موارد خود را سپر بلاي فرزندانشان مي‌كنند؛ اما همه ما مي‌دانيم گاهي زخم‌هايي كه به دل مي‌نشيند از زخم خنجر نيز كاري‌تر است و براي يك عمر بر دل و جان باقي مي‌ماند.
این والدین فرزندان شکست خورده خواهند داشت!
به گزارش خط نیوز ، والدين همواره حامي و پشتيبان فرزندان هستند و در بسياري از موارد خود را سپر بلاي فرزندانشان مي‌كنند؛ اما همه ما مي‌دانيم گاهي زخم‌هايي كه به دل مي‌نشيند از زخم خنجر نيز كاري‌تر است و براي يك عمر بر دل و جان باقي مي‌ماند.



در اين نوشتار تصميم داريم شما والدين عزيز را از رفتارها و گفتاري كه در بيشتر موارد بدون آگاهي كافي مورد استفاده قرار مي‌گيرد، اما تاثيرات منفي بر روح و قلب فرزندان مي‌گذارد، آگاه كنيم.

گاهي فكر مي‌كنيم با رفتار و كلام غيرمحبت‌آميز بهترين كار را در قبال فرزندان انجام مي‌دهيم، اما نه تنها آنها را مي‌رنجانيم، بلكه به نوعي اعتماد به نفس و عزت نفس آنها را نيز در هم مي‌شكنيم. در اين ميان تاثير كلام و گفتار به مراتب بيش از عملكرد ما تاثيرگذار است. پس به موارد زير دقت كنيد تا ناخودآگاه فرزندان را درهم نشكنيد:



شيوه صدا زدن

پسر بد، احمق، ديوانه.

اينها همگي بسيار مضر هستند. بايد بدانيد والدين براي فرزندان بويژه در دوران كودكي‌شان مانند الگوهاي مقدس هستند. پس اگر با اسامي نامناسب فرزندان را مورد خطاب قرار دهيد آنها باور مي‌كنند كه به نوعي همان هستند كه شما مي‌گوييد.

گفتني است اسامي نامناسب به نوعي شخصيت فرزندان را مورد حمله قرار مي‌دهند. درست است كه براي مبارزه با نوعي از رفتارهاي او به كار برده مي‌شود، اما هويت وي را در هم مي‌شكند.

وقتي به فرزندتان مي‌گوييد احمق يا بي‌استعداد از جزيي‌ترين عواقب چنين كلماتي اين است كه او از شركت در بازي‌ها يا تفريحات و حتي ورزش‌هاي گروهي خودداري مي‌كند، زيرا احساس مي‌كند استحقاق بازي را به دليل فقدان استعداد ندارد. سعي مي‌كند از بودن در جمع بپرهيزد تا شايد ديگران پي به بي‌ارزشي او نبرند.



عدم پذيرش

كاش هرگز متولد نشده بودي، هيچ كس تو را دوست ندارد و...

عدم پذيرش يعني شما از بودن با فرزندتان احساس ناراحتي مي‌كنيد و تمايل داريد او را تنها بگذاريد. در مورد كودكان وقتي كسي كه او را به اين دنيا آورده از بودنش ناراحت است، يعني واقعا دوست داشتني نيست و خودش هم ممكن است بخواهد از دنياي شما بيرون رود. از آنجا كه حس مي‌كند ديگران نيز او را نمي‌خواهند نمي‌تواند به جاي ديگري برود و ممكن است آرزو كند كاش واقعا به دنيا نيامده بود. از عواقب اين احساس، انزوا و افسردگي و عدم لذت از زندگي است.

فرزندان تمايل دارند بدون قيد و شرط توسط والدين مورد علاقه و محبت باشند.
اين‌كه هيچ كس آنها را دوست نداشته باشد، اما والدين به آنها عشق بورزند برايشان كافي است ولي نقطه مقابل آن را نمي‌توانند تحمل كنند.

به جاي چنين برخوردهايي بهتر است به او بگوييد چقدر دوستش داريد، اما انتظار رفتارهاي بد را از چنين موجودي دوست داشتني نداريد.



منفي‌بافي

تو هيچ چيز نمي‌شوي، يك روزي شكست مي‌خوري و...

همه افراد گاهي در اوج هستند و گاهي نيستند. آنچه ما به عنوان والدين به فرزندان مي‌گوييم موجب ايجاد يك باور ذهني در آنها مي‌شود. اين باور آنقدر مرور مي‌شود كه روزي به حقيقت مي‌پيوندد.
شايد برايتان عجيب باشد، اما در يك تحقيق مشخص شد بيش از ۸۰ درصد از زندانيان جوان افرادي بوده‌اند كه مادر يا پدرشان در كودكي آنها را بي‌خاصيت و مايه‌ننگ و سرشكستگي خود ناميده بودند. در عوض بهتر است بگوييد رفتار بد آنها چه عواقبي دارد و مي‌تواند براي خودشان و ديگران موجب بروز مشكل و ناراحتي شود.



ايجاد احساس گناه

تو مرا پير كردي، من به خاطر تو اين زندگي جهنمي را تحمل مي‌كنم و...

اينها همگي مواردي هستند كه موجب ايجاد حس گناه در فرزندان مي‌شوند. در بسياري از موارد طلاق، والدين به گونه‌اي رفتار مي‌كنند كه فرزندان حس مي‌كنند اگر وجود نداشتند، شايد كار والدين به جدايي نمي‌كشيد.

اينها احساس‌هاي خطرناكي هستند كه سرزنش و انتقاد مداوم از خود و سرخوردگي را در پي دارند. البته فرزندان بايد بياموزند كه بايد در قبال رفتارهايشان، مسووليت‌پذير باشند و عواقب بد يا خوب رفتارهايشان را بپذيرند؛ اما اين‌كه مشكل اعضاي ديگر خانواده به دليل وجود يا رفتار آنهاست، درست نيست.

پس بهتر است حتي در مواردي كه از دست رفتارهايش عصباني مي‌شويد، به او بگوييد كنترل خود را از دست داديد و از اين بابت متاسفيد يا اين‌كه امروز خيلي خسته‌ايد و سعي مي‌كنيد در موقعيت مناسب‌تري با او در مورد مسائل صحبت كنيد.



كمال‌گرايي

چرا تو هميشه دوم مي‌شوي؟ نمره ۱۷ گرفتي؟ چرا نتوانستي ۲۰ بگيري؟ و...

كودك وقتي احساس تهديد كند؛ يعني از آينده مي‌ترسد و ترس بزرگ‌ترين مانع در راه شكوفايي استعداد و شخصيت اوست و او آسيب‌پذير خواهد شداين‌كه مرتب درصدد باشيد فرزندتان را به جلو و به سوي اهداف خاص هل دهيد تا به عقيده خودتان بهتر شود، كمكي به او نمي‌كند.

در مقابل، پيامي كه به او مي‌دهيد اين است كه «تو به اندازه كافي خوب نيستي و ما تو را قبول نداريم.» وقتي او فكر كند مورد پذيرش نيست، نمي‌تواند خودش را دوست داشته باشد و احساس كمبود مي‌كند. بدين ترتيب اعتماد به نفس او كاهش مي‌يابد و حتي نمي‌تواند از استعدادها و امكاناتي كه دارد، به اندازه كافي استفاده كند.



مقايسه

چرا نمي‌تواني مثل خواهرت باشي؟

وقتي من همسن تو بودم، نمراتم بهتر از تو بود و... در مقايسه شما به فرزندتان مي‌گوييد كه تو كمتر از ديگران هستي. به اين ترتيب او احساس خودكوچك‌بيني و تحقير مي‌كند. ممكن است اوايل يا در ظاهر به طور موقتي بيشتر تلاش كند تا رضايت شما را به دست بياورد؛ اما درواقع نسبت به ديگران، احساس بدبيني، نفرت و كينه پيدا مي‌كند.

اين موضوع در ميان چند فرزند در يك خانواده بسيار جدي است و موجب حس كينه در ميان خواهر و برادران مي‌شود.

در چنين مواردي مي‌توانيد به او بگوييد كه «سال گذشته عملكرد بهتري داشتي» و اين بدان معني است كه هنوز هم مي‌تواني بهتر از اين عمل كني.



سرزنش و تحقير

من به اين‌كه تو عقل داري، شك مي‌كنم. بايد از خودت خجالت بكشي، خدا لعنتت كند و...
در مقابله با چنين گفتاري معمولا فرزندان سعي مي‌كنند حالت دفاعي به خود بگيرند؛ اما درواقع از درون مي‌شكنند. شما با اين كار موجب تخليه منفي قدرت، توان و انرژي روحي و جسمي آنها مي‌شويد.او تصور مي‌كند كه توان انجام هيچ كاري را به طور صحيح ندارد و در بسياري از موارد نيز واقعا همين‌طور مي‌شود و كم‌كم از نظر فكري و روحي ضعيف مي‌شود و حتي نمي‌تواند با همسن و سالان خود بخوبي ارتباط برقرار كند.



تهديد كردن

اگر حرفم را گوش ندهي، همين جا رهايت مي‌كنم و مي‌روم. اگر دوباره اين كار را بكني، تو را از خانه بيرون مي‌اندازم و...

درواقع تهديد به معني بزرگ جلوه دادن ناراحتي شما از موضوعي است. شما نخستين تاثيري كه بر فرزندتان مي‌گذاريد، ترور شخصيت اوست. وقتي احساس تهديد كند؛ يعني از آينده مي‌ترسد و ترس بزرگ‌ترين مانع در راه شكوفايي استعداد و شخصيت اوست. او آسيب‌پذير خواهد شد و به قدري ضعيف مي‌شود كه از هر چيز و هر كسي مي‌ترسد و با هر مشكلي به گريه مي‌افتد.

وقتي احساس كند شما كه به عنوان والدين مورد اعتمادترين افراد زندگي‌اش هستيد، ميخواهيد او را رها كنيد يا به او صدمه بزنيد، چگونه خواهد توانست به خودش و ديگران اعتماد كند و در آينده از زندگي با روابط سالم لذت ببرد؟

به همين دليل در چنين مواقعي كه بشدت از دست او عصباني مي‌شويد، به جاي اين تهديدها به او بگوييد بهتر است به اتاقش برود و چند دقيقه‌اي در تنهايي با خود به كارهايش فكر كند. مطمئن باشيد با رعايت موارد بالا بهتر نتيجه مي‌گيريد و هم احساس احترام و صميميت بيشتري در خانواده و ميان شما و فرزندانتان ايجاد مي‌شود و هم اين‌كه رفتارهاي فرزندان از حالت لجبازي و فرسايشي خارج مي‌شود و انعطاف بيشتري از خود نشان مي‌دهند.
Share/Save/Bookmark