توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 6633
چهارشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۰۳:۴۲
پایان تاریخ یا پایان غرب؟
کاخ سفید نه تنها متهم اول قصه تلخ هتک‌حرمت است، بلکه بازنده بزرگ مصاف پیچ حساس تاریخ نیز هست.
پایان تاریخ یا پایان غرب؟
حسین قدیانی: در یک مسابقه فوتبال، کم پیش نیامده که یک تیم اسم و رسم‌دار، متنفذ، پولدار، پرمهره و صاحب رسانه، در برابر تیمی معمولی و در یک بازی گره خورده، تن به شکست دهد. تیم قوی دقیقه ۲۶ گل می‌خورد اما برای جبران، هر چه حمله می‌کند، به در بسته می‌خورد. کرنر می‌گیرد، وارد ۱۸ قدم می‌شود، بعضا شوت خطرناک می‌زند، حتی با گلر حریف تک به تک می‌شود، لیکن چه فایده که گلی در کار نیست. زیاد به یاد دارم چنین مسابقاتی را. آخرینش بازی رئال‌مادرید همین چند روز پیش. همه دیدیم که از دقیقه ۷۰ به بعد، شاگردان مورینیو، عصبانی شده بودند و بی‌برنامه حمله می‌کردند؛ آنقدر بد و بی‌نظم که بارها نزدیک بود تیم سویا در دقایق پایان بازی، گل دوم را هم به رئال کهکشانی بزند.

در چنین بازی‌هایی، مربی تیم قوی، تعویض‌هایش را می‌کند، دستوراتش را می‌دهد، لازم شد اگر، داد هم می‌زند اما… اما نُچ! شاگردانش را علیل‌تر از آن می‌بیند که فاتح این مسابقه لعنتی باشند. دقیقه ۸۰ یا ۸۵ دست از پا درازتر از کنار زمین می‌رود روی نیمکت می‌نشیند و گور بابای توصیه‌های تاکتیکی، در گوش کمک مربی می‌خواند: روز، روز ما نیست. بازی، بازی ما نیست؛ ۱۰ روز دیگر هم به سویا حمله کنیم، عمرا بتوانیم گل بزنیم! تا یکی دیگه نخوردیم، خدا کند داور سوت پایان تاریخ… (یعنی خیلی خیلی ببخشید) سوت پایان بازی را بزند و خلاص!

آشناترین جملات، حالیا که همین جملات است برای اغلب مربیان تیم‌های بزرگ که این روزها زیاد بدبیاری می‌آورند در برابر تیم‌های متوسط.

***

با اینکه من هم مثل عالم و آدم، تمام دل و دین و عقل و هوشم گره بر زلف زیبای آخرین رسول خدا دارد اما دیشب در جنگ «جبهه رسول‌الله» و «جبهه نظام سلطه» خودم را گذاشتم جای یک ناظر بی‌طرف، مثلا تماشاچی! البته سخت بود! فوتبالی بودن اما مزید بر علت شد، تا بی‌اختیار یاد مسابقات گره خورده بیفتم. نظام سلطه با همه ضعف‌های جدیدش، یک پروپاگاندای کهکشانی دارد. بمب‌های اتمی اسرائیل را دارد. قدرت تطمیع و فرصت تهدید دارد. زور و هارت و پورت را با هم دارد. عاقبت این همه هست که دشمن جبهه رسول‌الله، لابد باید دشمن بزرگی باشد. چیست اما نتیجه حملات متعدد جبهه دشمن؟! حمله اهانت، حمله نظامی به عراق و افغانستان، حمله بی‌مثال علیه سوریه، حمله خیمه‌شب‌بازانه ۱۱ سپتامبر، حمله تحریم هوشمند جمهوری اسلامی و… آیا در بهترین قضاوت ممکن، چیزی بیشتر از کرنر و اوت دستی بلند و چند شوت به طرف دروازه است؟! بارها دیده‌ایم که حتی شورای امنیت سازمان ملل، برای غرب، پنالتی مشکوک گرفته اما کو و کجاست گل نظام سلطه در دروازه اسلام؟! یک مشت حمله کور، قطعا جای گل را نمی‌گیرد و حتما نگرفته که نظریه‌پردازان نظام سلطه از «پایان تاریخ» سخن می‌رانند. من به عبارتی پایان تاریخ را قبول دارم، چرا که برای سلطه‌گران، واقعا تاریخ رو به پایان است. تو از وقت باقیمانده‌ای که داری، نتوانی به گل برسی، همان به که تمام شود این مسابقه برایت. اینجا اما به جای تاریخ، بهتر است از پایان غرب سخن بگوییم. در این پایان، بازی برنده‌ای دارد و بازنده‌ای. جبهه رسول‌الله خیلی زود در همان آغازین دقایق مسابقه، با «انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی» به نظام سلطه یک سوپر‌گل رویایی زد. گل دوم اما ۳۰ دقیقه بعد بود که ۳۰ سال طول کشید. این بار جبهه رسول‌الله با «بیداری اسلامی به رهبری امام خامنه‌ای» تور دروازه غرب را رسما پاره کرد. در چنین مسابقاتی، تیم پر هارت و پورت، بازیکنانش عصبانی می‌شوند و در عوض ضعف‌شان در راه گل‌زنی، سعی می‌کنند به چهره آفتاب، گل بپاشند! اینگونه است که وقت برای تیم مثلا قوی‌تر، به سرعت برق و باد تمام می‌شود. گمانم نظریه «پایان تاریخ» از دل همین واهمه سردرآورد. ما اما ناراحت از این سوت پایان نیستیم و هرگز گمان نمی‌کنیم با این سوت، تاریخ پایان می‌یابد. سوت قطار انتظار در آخرین ایستگاه ظهور، هیچ نیست الا پایان نظام سلطه.

***

حضرت محمد‌(ص) «نقطه قوت» ماست. اگر اسلام، دین رسول خداست، آیا رواست پرچم فتح‌الفتوح مسلمین، شعاری غیر‌از «یا رسول‌الله» داشته باشد؟! در چنین منظومه‌ای، بدا به حال کسانی که همواره دنبال تبرئه آمریکا می‌گردند. کاخ سفید نه تنها متهم اول قصه تلخ هتک‌حرمت است، بلکه بازنده بزرگ مصاف پیچ حساس تاریخ نیز هست. عده‌ای می‌گویند؛ در این ماجرا از آزادی بیان در آمریکا سوء‌استفاده شده! با این حساب، چرا کاخ سفید، سوء‌استفاده‌کنندگان را محاکمه نمی‌کند؟! آیا جز این است که مهم‌ترین سوء‌استفاده‌کنندگان از مفاهیمی چون آزادی بیان و حقوق بشر، در وهله اول، سران آمریکا و اسرائیل هستند؟! بدا به حال خاتمی که روزگار اصلاحات می‌گفت: حکم ارتداد سلمان رشدی، دیگر موضوعیت ندارد! و بدا به حالش که امروز می‌گوید: نقطه مقابل هتک حرمت، گفت‌و‌گوی تمدن‌هاست! نقطه مقابل هتک حرمت اما نه گفت‌و‌گوی تمدن‌ها که مفهوم والای مقاومت است. دنیا اصلا گفت‌و‌گویی ندارد با تمدن بی‌تمدنی که حرمت ختم‌المرسلین را نگه نمی‌دارد. سام باسیل نماد سوء‌استفاده از آزادی بیان در آمریکا نیست، بلکه نماینده تمدن غرب وحشی است.

***

در پیچ تاریخ، چند کوچه‌ای آن طرف‌تر، معنای سوء‌استفاده را نشان خواهیم داد به نظام سلطه. دنیا با همه بزرگی‌اش، انگار شده خیابان‌های ایران، چند‌ماه قبل از بهمن ۵۷ که غوغایی بود. ما یک روز با دست خالی، مساله‌های شاه را زیاد کردیم، اینک برآنیم با دست پر، مساله‌های آمریکا و اسرائیل را زیاد کنیم. حکومت پرمساله، زود سقوط می‌کند. این روزها خوب که به دنیا نگاه می‌کنم، هر کشوری را، خیابانی از خیابان‌های ایران عزیز می‌بینم، ایام خوش قبل از انقلاب. آن روزها جناب شاه، با توپ و تانک و گلوله، زیاد کرنر می‌زد اما گل خمینی دیدنی بود. این روزها اصلا از شنیدن صدای سوت پایان بازی نگران نیستم! دقایق زیادی است گره خورده بازی غرب.

روز، روز نظام سلطه نیست. با بیداری اسلامی، نه مرسی در مصر بر سر کار آمد، نه هیچ محترم دیگری در هیچ‌جای دیگری. با بیداری اسلامی، حکومت فریاد‌های قدیمی ما در حلقوم ملل آزاده دنیا آغاز شده است. بالای دیوار سفارتخانه های ابلیس، «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل».
Share/Save/Bookmark