به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ در حالي که رکود و سکون بي سابقه تر از زمان جنگ بر کشور سايه انداخته،مسئولين کشوري به جاي به کارگيري رهنمودها و ارائه طريق هاي اقتصادي مقام معظم رهبري، هر روز با بهانه تراشي هاي کوچک و واگرايانه براي برون رفت ازاين بحران، با ايجاد چالش هاي ساختگي سعي دارند فضاي فکري و سياسي کشور را به سمت انحراف سوق داده و به جاي درمان دردهاي لاعلاج که خود براي کشور و اقتصادش تدارک ديده اند به رويه و روش هاي فرافکنانه عمل کنند.
گسيختگي بنياني دولت از حقوق هاي نجومي گرفته تا برجام و از برجام تا تنش هاي دروني، فشار مضاعفي را بر مردم تحميل نموده که تقريباً بي صبغه و سابقه از اوائل انقلاب اسلامي است.
دولت تدبير و اميد و اعتدال، نه تنها نتوانست مشکلات مردم را تدبير کند و اميدهاي فراوان را به باد فنا داد و اعتدال را در بدترين وضعيت ممکن به انحراف کشانده دستخوش نامتعادل و نامتوازن بودن رفتار دولت شده و بر سر شعارهاي ديگر بلاهايي بي سابقه نازل شد.
بگذريم؛ اما امهات موضوع بخشي از اقتصاد دولت که بانک ها و ... باشند کليدش به دست بستگان و وابستگان رئيس دولت است که ضرورت دارد بخش نظارتي کشور به اين مهم توجه وافي داشته باشد.
به کار گيري (صدها) مدير نجومي بگير دولت، به اعتراف رئيس دولت در کرمانشاه زائده (گزينش خانوادگي) است تا گرايش به قانون لذا،کشف فساد دريافت حقوقي نجومي توسط تعداد نامشخص از مديران دولت تدبير و اميد، که ظواهر و قرائن نشان مي دهد که بر سخنگوي دولت تسلط نيز دارند و اين جريان قوي تر از افکار عمومي بر بدنه دولت فشار مي آورد که متخلفين و آناني که از ديوار اعتماد ملت بالا رفته اند به ناچار تطهيرو (ذخاير) نظام نام بگيرند. و جالب آن جاست که هر جا دولت راستگويان دچار بن بست مي شود، فوراً مسئله تحريف بياناتشان را اعلام مي دارند، و سخنگوي دولت باز هم به صراحت و به شکل ديگر اين موضوع را بازتاب مي دهد اين موارد نشان از اين مهم دارد که دولت ناتوان از گرداندن چرخه کشور است.
ناتواني مسئولين دولت در حل مشکلات کشور و نابساماني هاي ايجاد شده به حدي قوي است که دولت و دولتمردان را مجبور مي سازد به موضوعات جزئي تمسک جسته تا مطالبات حقيقي مردم رنگ و رخ ببازد و به مسائل (وردستي) و کوچک و بي اهميت تبديل
شود.
اين روزها بر نيزه کردن کنسرت ها، في الواقع (دعوا بر سر هيچ) را دامن مي زند، مطالب دست چندمي کشور که هيچ اهميتي در امور کشور ندارد و اگر انديسمان »مطالبات بر سر هيچ« جز سرگرمي و جذابيت براي بوق هاي بيگانه هيچ ارزشي ندارد.
به راستي کدام درد کشور با کنسرت حل
مي شود و کدام مشکل کشور در گرو
کنسرت هاست و کشور کدام قانونش گير کنسرتي دارد؟
خوب است آقاي رئيس جمهور به جاي حل مشکل کنسرت ها به حل مشکل ميليون ها کشاورز باشند که هنوز پول محصولات خود را از دولت دريافت نداشته اند.
جا دارد گريبان چاک کنسرت هايي که هزاران مشکل را دامن مي زند، به فکر صدها کارخانه خفته و کارگران بيکار آن باشد. دولت تدبير و اميد به جاي طرح موضوع فاقد اهميت براي مردم به فکر (رکود کمرشکن و بيکاري مفرط باشد.
خوب است دولت به معضل دعواهاي دروني خود پايان دهد. و يا حداقل کمک به مردم اين است دولت رسماً ناتواني خود را اعلام کند، تا مردم تکليف خود را بدانند.
دولت ضرورت دارد به جاي زدن بر (دهل ميان تهي) کنسرت ها، به فرمايشات مقام معظم رهبري عمل کند و مديران و عوامل حقوق هاي نجومي را بعد از برخورد حداقل از نظر تعداد و مقدار و نفر به مردم معرفي کند.
دولتي ها و سخنگوي محترم آن به جاي ايجاد (ذخاير) جديد نظام در اين مقطع به فکر (آموزش و پرورش کشور باشند که علي رغم صراحت قانوني اساسي، مبني بر رايگان بودن تحصيل، وزارت آموزش و پرورش را مجاب کند به قانون اساسي عمل کند و به بهانه هاي مختلف مردم را در فشارهاي مختلف قرار ندهد و از آنان مبالغ خرد و کلان دريافت نکند.
آقاي سخنگوي دولت به جاي دفاع از حقوق بگيران نجومي، با تمام امکانات دولت از قبيل بخشنامه و تريبون مختلف، حداقل وام ازدواج ده ميليوني را که قول مساعد داده شده بود عملياتي کند تا زوج هاي جوان را در به در بانک ها
نباشند.
آقاي رئيس دولت هم به جاي شاخ و شانه کشيدن براي لغو کنسرت ها که اصلاً در شأن طرح موضوع از سوي رئيس دولت نيست، دستور فرمايند: و به بستگان و وابستگان خود تاکيد فرمايند مواردي را که رسانه ها مطرح مي کنند جوابگو باشند تا مردم به اصل نظام بدبين
نشوند.
سندرم کنسرت ها خيلي براي عموم مردم درد بي درمان نيست، البته براي عده اي که پشت صحنه اين کنسرت ها ( آن کار ديگر مي کنند) مهم است که آن هم بايد در موقعي ديگر به آن پرداخت.
البته ما در استان هاي غربي کشور بحمدالله مشکل کنسرت نداريم، خوانندگان محترم فراوان صد البته مشتريان ثابت مستمر.
بگذريم برخي دوستان خوب مطبوعاتي هم براي اين امر مهم و البته بسيار مهم در اين کار اشتغال ساز در زمينه پرکردن اوقات فراغت
عده اي تلاش مي کنند که آن هم ستودني است؟!
ما سندرم کنسرت ها را مي ستاييم که به شکرانه وجودش، بخشي از اوقاتي که دولتمردان بايد به مشکلات اساسي کشور بينديشند به اين امر استراتژيک مي پردازند.
الله اعلم بصواب
