به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: این روزها شاهد یکی از دردناک ترین جنایات تاریخ هستیم که از سوی رژیم خونخوار صهیونیستی در حال وقوع است. هر چند که پیروز نهایی این نبرد، قطعاً فلسطینی ها هستند و البته همین الآن هم شکست غیرقابل ترمیم به رژیم صهیونیستی تحمیل شده است.
اما فارغ از این موضوع، در کنار اقدامات موفق میدانی حماس و جبهه مقاومت، این روزها جای خالی یک اقدام – برای ایجاد موج جهانی و منطقه ای بیشتر - بیش از پیش احساس می شود.
توضیح اینکه، در دنیای امروز، در کنار سخت افزارها و تجهیزات جنگی، عامل تعیین کننده ای به نام عامل رسانه و فضای مجازی وجود دارد که برای آن هم باید برنامه راهبردی و عملیاتی داشت.
البته منظور از برنامه ریزی این نیست که کاربران فضای مجازی را بسیج کنیم و در سکوهای مجازی فعالیت منسجم و فراگیر داشته باشیم. هر چند که عرصه کاربری فضای مجازی بسیار مهم است، اما مهمتر از آن، در دست داشتن مدیریت ابزار رسانه است.
در خبرهای روز های اخیر مشاهده کردیم که از شرکت متا و اینستاگرام گرفته تا ایکس (توییتر سابق) در این مدت علیه فلسطین وارد عمل شدند؛ یا برای مثال، برخی رسانه‌ها گزارش دادند که نرم‌افزارهای ناوبری Google Maps و Waze نیز به دستور نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی، مناطق پرترافیک سرزمین‌های اشغالی را به کاربران نشان نمی‌دهند تا حماس نتواند محل تجمع افراد و خودرو‌ها را [برای پرتاب راکت] تشخیص دهد. این در حالیست که امکان مشاهده این مناطق در غزه برای طرف مقابل وجود دارد.
در حقیقت، سکوهای مجازی آمریکایی صهیونیستی در وسط این جنگ همانگونه که انتظار می رفت در حد یک جنگ افزار – در مختصات فضای مجازی – و به نفع اسرائیلی ها عمل کرده اند.
وقتی مدیریت سکوها در دست جبهه مقاومت نباشد، حتی اگر یک میلیارد کاربر فضای مجازی هم در سکوی وابسته به دشمن فعالیت داشته باشند، در نهایت این دشمن است که تعیین می کند کدام محتوای جبهه مقاومت امکان انتشار دارد؟ کدام حساب مرتبط و یا طرفدار جبهه مقاومت می تواند فعالیت داشته باشد؟ کدام هشتگ، امکان نمایش دارد و ...
پس جبهه مقاومت راهی ندارد مگر اینکه در عرصه پیامرسان، شبکه اجتماعی و به طور کلی سکوهای فضای مجازی، به خودکفایی و استقلال برسد.
در نظر بگیرید که در سال های گذشته برخی مسئولین در عرصه شبکه اجتماعی و پیامرسان، به وظایف خود عمل می کردند و فرش قرمز برای جنگ افزارهایی نظیر اینستاگرام و تلگرام پهن نمی کردند؛ در آن صورت – با فعالیت جهانی و گسترده تر سکوهای ایرانی در این جنگ مجازی - خیزش جهانی، چندین برابر بیش از آنچه که امروز می بینیم، اتفاق می افتاد و این تصاویر وبمباران محتوای مربوط به فلسطین، دنیا را تکان شدید می داد و افکار عمومی را بسیار بیش از آنچه که امروز می بینیم، همراه جبهه مقاومت می کرد.
در پایان برای اینکه به اهمیت رسانه در دنیای امروز پی ببریم، شاید بیراه نباشد که اشاره ای کوتاه به ماجرای فروپاشی شوروی داشته باشیم. رهبر انقلاب در مورد طرح "فروپاشی شوروی" فرمودند: « ... این طرح آمریکایی یا غربی - به هر تعبیری که می‌گوییم - یک طرح نظامی نبود. در درجه اول یک طرح رسانه‌ای بود که عمدتاً به‌وسیله تابلو، پلاکارد، روزنامه، فیلم و غیره اجرا شد. اگر کسی محاسبه کند، می‌بیند که حدود پنجاه، شصت درصد آن مربوط به تأثیر رسانه‌ها و ابزارهای فرهنگی بود. بعد از عامل رسانه‌ای و تبلیغی، در درجه دوم، عامل سیاسی و اقتصادی بود. عامل نظامی هیچ نبود».
با همه این تفاسیر، نتیجه می گیریم که در نبردهای امروزی، سکوهای مجازی و نرم افزارها به اندازه موشک، پهپاد، ماهواره و به طور کلی، سخت افزارها و تجهیزات جنگی اهمیت دارد؛ اگر نگوییم که از آنها مهمتر هستند.
بنابراین، به موازات فضای حقیقی، جبهه مقاومت باید در فضای مجازی هم دست برتر را داشته باشد و با استقلال در این عرصه، اخبار، تحلیل ها و محتوایی که در گروگان سکوهای آمریکایی صهیونیستی است را به صورت انفجاری به دست همه مردم دنیا برساند. چنین چیزی قطعا دست یافتنی است.
