توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 68263
دوشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۴
نگاهی دیگر به عملکرد مجازی جامعه ایران در اغتشاشات اخیر
از حضور مجازی مردم ایران تا حضور میدانی آنها چقدر فاصله است؟!/ سایه روشن مجازی اغتشاشات
بخش قابل توجهی از جامعه ایران ممکن است در فضای مجازی عملکرد مطلوبی نداشته باشند ولی بسیاری از همان ها در کف میدان متفاوت عمل کردند.
از حضور مجازی مردم ایران تا حضور میدانی آنها چقدر فاصله است؟!/ سایه روشن مجازی اغتشاشات
به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز،: شاید در این روزها گفتن این مطلب که جامعه ایران برخلاف نظر، پیش بینی و تحیقات بسیاری از کارشناسان رسانه و فضای مجازی به یک پیروزی تاریخی در جنگ رسانه‌‎ای رسیده، کمی سخت باشد ولی واقعیتی است که در صحنه میدان اتفاق افتاده است.

یک: در حوادث اخیر بالاترین سطح جنگ رسانه‌ای با تلفیق احساسات، پیشداوری‌های قبلی القا شده درباره گشت ارشاد، آدرس اولیه غلط برخی خواص، نقش کاتالیزروی برخی سلبریتی‌ها و نقش محوری تولید و وایرال میلیون‌ها ویدیوهای کوچک چند ثانیه‌ای به خوبی نمایان است. البته سلبریتی‌ها و خواص سیاسی در مراحل اولیه نقش محرک و کاتالیزور داشتند و از آن به بعد رسانه اصلی‌ترین نقش را داشته و در ادامه نیز نقش آن بیشتر از همه عوامل دیگر است. بگونه‌ای که می‌توان گفت اساس این حوادث بر مرکزیت رسانه قرار گرفته و دیگر عوامل نقش کمک‌کننده دارند.

دو: حوادث اخیر بهانه ظاهری آن بر جدی‌ترین چالش فرهنگی سال‌های اخیر یعنی حجاب بنا شده است. موضوع چالش برانگیزی که نحوه مواجه، حراست، تبلیغ، تعریف و حتی چگونگی شکل عرفی آن بیش از بسیاری از قوانین اجتماعی اسلام در جامعه مورد بحث و اختلاف نظر شده است. به این مساله چالش شیوه اجرای گشت ارشاد که نظر اکثریت قالبی درباره آن نه در جامعه بلکه حتی در میان مذهبی‌ها نیز وجود ندارد، باید اضافه کرد.

سه: یکی از مهمترین ویژگی‌های اغتشاشات اخیر نقش دهه هشتادی ها در آن بود. این نقش البته به معنای پیشران، هسته شکل‌دهنده یا پشت صحنه نیست بلکه به این معناست که حضور جوانان کم سن و سال هیجانی و حتی دارای ذهینت بسیار منفی به بخشی اعتقادات دینی در آن برجسته و پررنگ هست. یعنی شما با قشری روبه رو هستید که تربیتش، اخلاقش و کنش اجتماعی و سیاسی و حتی مذهبی‌اش در فضای مجازی غیر عرف ایرانی شکل گرفته و انگار در مراکز حقیقی آموزشی و فرهنگی جامعه بسیار بسیار کم حضور داشته است.

چهار: نقش مخرب برخی خواص و تعدادی از فعالین رسانه‌ای در دامن زدن و تکمیل پازل شبهه آفرینی و زمینه‌سازی اعتراض غیر معقول و همچنین خود ابعاد شخصیتی مهسا امینی اعم از زن بودن، کرد بودن، شهرستانی بودن،اهل سنت بودن سبب خاص شدن سوژه وفات او و پیچیده‌تر شدن حوادث و سخت شدن مدیریت افکار عمومی شد.

حال تعریف حوادث اخیر چگونه می شود؟ حوادث اخیر مثل 88 یک اقدام دسته جمعی که مشروعیت سیاسی را هدف قرار داد، نبود. مثل آشوب‌های 98 نیز که دال مرکزی آن معیشت بود، نیست، بلکه اینبار پوسته‌ای به ظاهر فرهنگی و رسانه‌ای و عملکردی کاملا آشوب طلبانه و براندازانه داشت و البته از رسوب ظرفیت تمامی فتنه‌های گذشته نیز بهره برد.

با این وجود وقتی حجم انبوه استفاده و تاثیر افکار عمومی در ایران از اینستاگرام و خواص در توییتر را در سالهای اخیر ملاحظه می‌کنیم، این سوال پیش می‌آید که مردم ایران چگونه از یک جنگ رسانه‌ای با این عظمت و ابعاد غیر رسانه‌ای گفته شده، بیرون آمدند؟! و حتی در همان روزهای اول واکنش دقیق نشان دادند و زمان زیادی میان فاصله گذاری اکثریت مردم با اقلیت بسیار کوچک اغتشاشگر طی نشد.

بنابراین اگر همه مولفه‌های بالا یکجا در نظر بگیریم و عملکرد مردم را متناسب با آن مورد ارزیابی قرار می‌دهیم، نمره واقعی بصیرت و حتی سواد رسانه‌ای مردم ایران معلوم می شود.

اما می‌توان دلایلی زیر را هم در این پیروزی بزرگ بصیرتی موثر دانست:

الف: مردم در این سال‌ها فتنه‌های متعددی را پشت سر گذاشته‌اند، عملکرد جمهوری اسلامی را هم دیده‌اند و مهمتر از همه اقدامات دشمن را هم در این بزنگاه‌ها تجربه کرده‌اند و البته نباید منکر بود که سطح سواد رسانه جامعه ایران قطعا نسبت به گذشته رشد داشته که توانست از این فتنه رسانه‌ای عبور کند ولو اینکه با نقاط مطلوب عملکرد رسانه‌ای بخش‌های زیادی از افکار عمومی فاصله نگران‌کننده داشته باشد.

ب: اما تاثیر جامعه ایران از فضای مجازی را در بدترین و بدبینانه‌ترین وضعیت ممکن در حوادث اخیر فرض کنیم، به این معنا که مثلا قتل را به جای مرگ طبیعی مهسا باور کرده، نیروی انتظامی را نیروی سرکوبگر درک کرده و حتی فهمش از باطن حوادث موضوع ظاهری مبارزه برای انتخاب نحوه پوشش و حجاب بوده باشد، با وجود همه این فرضیه‌ها، بازهم اکثریت قاطع جامعه در کف میدان عاقلانه با موضوع برخورد کرده است. آنهم با این همه تولید نفرت و تحریک احساسات کاذبی که دشمن علیه نیروی انتظامی و حاکمیت در فضای مجازی شکل دادند. با وجود موارد گفته شده، بازهم جامعه امنیت می‌خواهد و بی نظمی نمی خواهد، ضمن اینکه در همین فضا نیز از کلیت حاکمیت و جمهوری اسلامی نمی‌خواهد عبور کند. این بدترین حالت ممکن بود که گفته شد، پس بازهم می‌توانیم بگوییم جامعه ایران بر یکی از بزرگترین جنگ‌های رسانه ای و شناختی سال‌های اخیر در جهان و ایضا در همین فضای ول مجازی کشور، پیروز شده است.

پی نوشت: بخش قابل توجهی از جامعه ایران ممکن است در فضای مجازی عملکرد مطلوبی نداشته باشند ولی بسیاری از همان‌ها در کف میدان متفاوت عمل کردند. این نکته مهمی است که بین عملکرد کاذب مجازی و میدانی مردم فاصله زیادی وجود دارد و قبل از آنکه دشمن با فریبکاری مجاز کاذب را به واقعیت تبدیل کند باید فکر چاره بود.
Share/Save/Bookmark